«دستکم ۲۱ نفر کشته و ۲۱ نفر دیگر مجروح شدند که چندین نفر از مجروحان نیز در وضعیت وخیمی قرار دارند»؛ این تازهترین آمار واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محور فیروزآباد به کوار در استان فارس است که صبح روز شنبه ۲۸ تیرماه رخ داد.
رئیس اورژانس استان فارس اعلام کرد که این حادثه حوالی ساعت ۱۱:۰۵ صبح، در پنج کیلومتری کوار به سمت فیروزآباد رخ داد و بهرغم انتقال سریع مجروحان به مراکز درمانی، شمار قربانیان رو به افزایش است، زیرا برخی مصدومان دچار جراحات عمیق شدهاند و در وضعیت کما قرار دارند.
این حادثه تنها یکی از هزاران سانحه جادهای سالانه در ایران است که نشان میدهد استاندارد نبودن جادهها و فرسودگی ناوگان حملونقل بینشهری، همچنان جان هزاران شهروند را میگیرد. براساس آمار رسمی، ایران یکی از بالاترین نرخهای مرگومیر ناشی از تصادفات رانندگی را در جهان دارد؛ موضوعی که سالهاست کارشناسان و مسئولان حوزه بهداشت و حملونقل درباره آن هشدار میدهند، اما سیاستهای موثر و برنامههای نوسازی همچنان در حد شعار باقی ماندهاند.
دکتر علی ربانی، رئیس انجمن پزشکان ایران، خردادماه امسال با بیان اینکه سالانه دستکم ۲۰ هزار نفر در ایران براثر سوانح رانندگی جان میبازند، افزود که بخش قابل توجهی از این قربانیان کودکاند. او این آمار را با تلفات جنگها مقایسه کرد و گفت: «آمار تلفات جنگ غزه بعد از ۲.۵ سال جنگ (به گفته وزارت بهداشت حماس) حدود ۵۵ هزار نفر است، ولی ما بدون جنگ هر سال ۲۰ هزار نفر را در جادهها از دست میدهیم.»
تنها در سال ۱۴۰۲ بیش از ۵۰۰ کودک زیر پنج سال در تصادفات جادهای جان باختند؛ رقمی که بیش از ۲.۵ درصد کل مرگهای ناشی از سوانح رانندگی است. همچنین آمارهای دولتی نشان میدهد تصادفات جادهای نخستین عامل مرگ جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال در ایران است. این در حالی است که شمار زیادی از مجروحان این حوادث به آسیبهای نخاعی و ناتوانی دائمی دچار میشوند.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی نیز فروردین امسال اعلام کرد که سالانه، براثر تصادفات جادهای، حدود ۶۰ هزار نفر به جمعیت معلولان کشور افزوده میشود که از این میان سه هزار نفر به آسیبهای نخاعی دچار میشوند.
با توجه به این آمارها، به نظر میرسد بیتوجهی به وضعیت ایمنی جادهها و نوسازی ناوگان حملونقل ادامه دارد. طبق گزارشهای رسمی، تنها در سال ۱۴۰۳ دستکم ۶۵ فقره تصادف اتوبوس در جادههای ایران ثبت شده که به مرگ ۱۳۰ نفر و مجروحیت بیش از هزار نفر منجر شده است.
در حالی که استاندارد جهانی برای عمر مفید اتوبوس حدود پنج سال است، اما بسیاری از اتوبوسهای مسافربری ایران عمرشان بیش از ۲۰ سال است. مرکز پژوهشهای مجلس نیز گزارش داده است که از ۲۳ هزار دستگاه اتوبوس بینشهری در حال تردد در ایران، حداقل ۱۳ هزار دستگاه کاملا فرسودهاند و این آمار نشاندهنده افزایش نرخ فرسودگی از ۵۶ درصد به حدود ۸۰ درصد تنها در یک سال است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در چنین شرایطی، حتی حوادث کوچک هم به فاجعههای بزرگ تبدیل میشوند. تنها در بهار امسال، اتوبوس حامل دانشآموزان دختر در محور قزوین ـ الموت واژگون شد و چندین نفر مصدوم شدند. یک روز پیش از آن نیز در جاده تربتحیدریه تصادفی مشابه رخ داد. فرسودگی ناوگان، کمبود قطعات یدکی و کیفیت پایین جادهها همگی در کنار هم چرخهای مرگبار را ایجاد کردهاند.
مسئولان وزارت راه ایران میگویند برای نوسازی ناوگان کشور دستکم به پنج هزار اتوبوس نو نیاز است، اما تاکنون تنها ۱۴۵ دستگاه به ایران وارد شده یا همچنان در گمرک معطل مانده است. حتی در تهران که پایتخت کشور است، وضعیت ناوگان حملونقل عمومی بحرانی است. طبق اعلام رسمی شهرداری تهران، برای پاسخگویی به نیازهای شهروندان به ۱۱ هزار اتوبوس نیاز است، در حالی که تنها دو هزار و ۳۰۰ دستگاه فعال است و بسیاری از آنها نیز به دلیل فرسودگی دائم در تعمیرگاهها هستند.
این وضعیت فقط در حوزه حملونقل بینشهری نیست، اتوبوسهای درونشهری فرسوده نیز با مصرف بالای سوخت و تولید آلایندهها، به تشدید آلودگی هوا و تهدید سلامت شهروندان دامن میزنند. به گفته کارشناسان، نوسازی واقعی ناوگان نیازمند واردات یا تولید بیش از ۱۰ هزار اتوبوس جدید است که نهتنها برای تحقق آن برنامهریزی نشده، که حتی روند کند ورود اتوبوسهای جدید با سرعت خروج اتوبوسهای فرسوده از چرخه خدمت برابر است.
مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس، خرداد امسال اعلام کرده بود که تعداد اتوبوسهای برونشهری در یک دهه گذشته از ۱۵ هزار دستگاه به کمتر از هفت هزار دستگاه کاهش یافته است، در حالی که عمر اکثر این اتوبوسها بیش از ۱۰ سال است.
اکنون با خبرساز شدن واژگونی مرگبار یک اتوبوس مسافربری دیگر در محور فیروزآبادـکوار و جان باختن دستکم ۱۵ نفر، بار دیگر مسئله بحران عمیق در زیرساختهای حملونقل در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفته؛ بحرانی که ناکارآمدی مدیریتی و بیتوجهی مسئولان جمهوری اسلامی به ایمنی جادهها و نوسازی ناوگان فرسوده را آشکار میکند. با این حال، مقامهای جمهوری اسلامی ترجیح میدهند به جای سرمایهگذاری در حوزههای حیاتی مانند حملونقل جادهای، انرژی و محیط زیست، منابع کشور را صرف توسعه صنایع موشکی و برنامه هستهای کنند.