پشت‌پرده ‌‌‌تناقض‌های هسته‌ای واشنگتن

تغییرات در دستورکار تیم مذاکره‌کننده آمریکا که از پراکندگی در موضع‌گیری و رویکرد‌سازی در تصمیم‌گیری‌ها در دولت ترامپ حکایت دارد، موجب شده است تا پنج دور گفت‌وگوی دو کشور به میزبانی مسقط و رم نتیجه مشخص و امیدبخشی نداشته باشد.

موضع برخی مقامات واشنگتن از جمله «استیو ویتکاف» چند روز پیش از شروع دور پنجم مذاکرات آمریکا و ایران در خصوص لزوم توقف غنی‌سازی در ایران، دورنمای این دور از گفت‌وگوها را کاملا مبهم کرد. به‌ویژه آنکه مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران نیز به‌سرعت در قبال این رویکرد غیر‌سازنده آمریکا درباره توقف چرخه غنی‌سازی واکنش تندی نشان دادند.

البته از همان ابتدا نیز برای آمریکایی‌‌‌ها واضح بود که خط قرمز ایران درخواست برچیدن غنی‌سازی است که این رویکرد بر دور پنجم گفت‌وگوهای دو کشور سایه انداخت.

در آغاز روند مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن، ویتکاف در جایگاه رئیس تیم مذاکره‌کننده آمریکا گفته بود که ایران به غنی‌‌‌سازی بیشتر از ۳.۶۷درصد نیاز ندارد. برداشت از این موضع ویتکاف این بود که آمریکا با غنی‌سازی محدود در ایران موافق است و همین مساله موجب شد تا در داخل ایران به ادامه گفت‌وگوها نوعی امیدواری برای گشایش ایجاد شود.

این موضع رئیس تیم مذاکره‌کننده واشنگتن، یک‌ماه بعد و در روزهای منتهی به برگزاری دور پنجم مذاکرات آمریکا و ایران به‌یکباره تغییر کرد. ویتکاف این بار در اظهاراتی زیاده‌خواهانه گفت که حتی یک‌درصد غنی‌سازی در ایران از سوی دولت ترامپ پذیرفتنی نیست و تهران باید توافق را بدون غنی‌‌‌سازی اورانیوم در ایران بپذیرد.

این پرسش در بین افکار عمومی در ایران و حتی افرادی در دیگر کشورها که مذاکرات ایران و آمریکا را پیگیری می‌کنند، مطرح شده که چرا موضع ویتکاف درباره غنی‌سازی در ایران که قاعدتا از داخل دولت ترامپ تراوش کرده، به‌یکباره تغییر کرد؟ دو گزینه در خصوص چرایی تغییر موضع ویتکاف از غنی‌سازی محدود به غنی‌سازی صفر در مذاکرات ایران و آمریکا وجود دارد. گزینه نخست، فشار اسرائیل بر دولت ترامپ درباره برچیدن غنی‌سازی در ایران است. با وجود آنکه ایران بارها اعلام کرده که غنی‌سازی در این کشور صرفا اهداف صلح‌آمیز دارد و قرار است از این فناوری در توسعه اقتصادی استفاده شود، اما مقامات تل‌آویو، ایران را به پنهان‌سازی اهداف نظامی خود از داشتن چرخه غنی‌سازی متهم می‌کنند.

با وجود آنکه بارها نتیجه بازدیدهای کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادعاها درباره برنامه ایران برای دست یافتن به سلاح هسته‌ای را رد کرده است، اما همچنان مقامات اسرائیلی تلاش دارند بر مذاکرات هسته‌‌‌ای ایران و آمریکا تاثیر بگذارند.

اسرائیل که به زعم خود شماری از تهدیدهای متوجه منافع این رژیم پس از عملیات طوفان‌الاقصی در اکتبر۲۰۲۳ را مهار کرده، مذاکرات تهران و واشنگتن را فرصتی برای آسودگی خاطر از توانایی هسته‌‌‌ای ایران تلقی کرده است. به همین دلیل است که کوشید پس از چهار دور مذاکره تهران- واشنگتن، آمریکا را وادار کند که در دور پنجم از گفت‌وگوها، از سیاست محدود به غنی‌سازی صفر تغییر رویکرد دهد.

اسرائیل به‌خوبی می‌داند که ایران توقف غنی‌سازی به عنوان یک حق طبیعی را که اساسنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز آن را حق اعضای این نهاد دانسته است نمی‌پذیرد و عملا مذاکرات تهران و واشنگتن بی‌نتیجه خواهد ماند.

تداوم مخاصمه و تنش در روابط ایران و آمریکا موجب نزدیکی بیشتر آمریکا و اسرائیل برای مهار ایران به‌عنوان یک دشمن مشترک می‌شود. همچنین ادامه و تشدید تحریم‌های کاخ‌سفید علیه تهران پس از به شکست رسیدن مذاکرات ایران و آمریکا، می‌تواند استفاده ایران از دانش فناورانه و تکنولوژیک دیگر کشورها را که در ابعاد مختلف در اقتصاد ایران نقش اساسی دارد بیش از گذشته به چالش بکشاند.

تحریم‌ها نشان داده که عدم‌همکاری مراکز علمی تجاری، صنعتی و فناوری دیگر کشورها با ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا هزینه‌‌‌های گزافی برای اقتصاد ایران به‌دنبال داشته است. بنابراین اسرائیل تلاش دارد با تحمیل خواسته غنی‌سازی صفر در ایران به دولت آمریکا در جریان مذاکرات دو کشور نتایج حاصل از شکست گفت‌وگوها شامل تداوم و تزاید تحریم‌‌‌ها و نهایتا، آسیب‌‌‌های بیشتر به اقتصاد ایران را به تماشا بنشیند.

گزینه دوم آن است که آمریکا در یک بازی فریبکارانه در ابتدا با رویکرد غنی‌سازی محدود و کاستن از تحریم‌ها، به مذاکرات با ایران وارد شد، اما در ادامه با مطرح کردن غنی‌سازی صفر، درصدد است تا ایران را فاقد آمادگی برای تنش‌زدایی و پایان مخاصمه چنددهه‌ای معرفی کند. به‌خصوص آنکه تیم مذاکره‌کننده آمریکا دسترسی ایران به اورانیوم غنی‌شده را از دیگر کشورها پس از توقف غنی‌سازی میسر دانسته است. حال شاید این انگاره مطرح شود که تغییر یک‌باره سیاست آمریکا از غنی‌سازی صفر به محدود در بین افکار عمومی جهان به دلیل تغییر در ماهیت خواسته‌های واشنگتن به زیان کاخ‌سفید باشد؛ زیرا آمریکایی‌ها عملا در مذاکرات مانع‌سازی کرده‌اند.اما طرح تامین نیاز صلح‌آمیز ایران به اورانیوم غنی‌شده توسط دیگر کشورها که در پرتو ایران‌هراسی قوام پیدا می‌کند، می‌تواند به اقناع‌ افکار عمومی جهان درباره دلیل این تغییر رویکرد در مذاکرات ایران و آمریکا منجر شود.

در شرایطی که با گذشت چند هفته از «گسستگی» در رویکرد مقامات آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران، واشنگتن در حال ارائه نمایشی از «پیوستگی»  در گفت‌وگوهای غیرمستقیم با تهران با اتخاذ سیاست غنی‌سازی صفر است، ظاهرا بازیگر میانجی در این عرصه نقش معناداری پیدا نمی‌کند.

کشورها درخصوص ایفای نقش میانجی بین آمریکا و دیگر کشورها بیشتر نقش میزبانی دارند تا اینکه بتوانند بر محتوای مذاکرات اثر‌گذار باشند. به دلیل زیاده‌خواهی‌های آمریکا و تلاش برای تحمیل خواسته‌‌‌های نامتعارف خود بر ایران در روند مذاکرات غیرمستقیم، نقش دولت عمان از میزبانی و انتقال پیام و نامه‌های طرف آمریکایی فراتر نخواهد رفت.

ترامپ در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و حتی پس از راهیابی به کاخ‌سفید از تلاش برای مصالحه و بهبود روابط با ایران سخن گفته بود. رئیس‌جمهور آمریکا شخصیتی پرنوسان دارد و دائما تصمیمات خود را تغییر می‌دهد که این مساله سبب شده است مذاکرات ایران و آمریکا نیز به دلیل تاثیر‌پذیری مستقیم از ویژگی اعوجاجی شخصیت ترامپ و سیال بودن رویکردهای وی به فرجامی نامشخص دچار شود که برخی آن را طراحی اسرائیل می‌‌‌دانند. چنانچه مذاکرات ایران و آمریکا با دستور کار «غنی‌سازی صفر» به بن‌بست برسد، ممکن است توافق موقت دیگری مانند آنچه در دوره اوباما در سال ۲۰۱۳ حاصل شد، به میز مذاکرات بیاید که نهایتا در سال ۲۰۱۵ به توافق برجام منتهی شد. اگرچه پس از سپری شدن دوره توافق موقت احتمالی نیز دستور کار نمی‌تواند موضوع دیگری غیر از مباحثی باشد که مذاکرات کنونی را در معرض خطر بن‌بست قرار داده است.

* کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

این مطلب برایم مفید است 2 نفر این مطلب را پسندیده اند