در کنار دودکشهای سر بهفلککشیده کورههای آجرپزی در جنوب شرق تهران، در میان آجرهای روی هم تلنبارشده، کامیونها، لودرها و رفتوآمد کارگران، محلههای کوچکی از سکونتگاههای غیررسمی شکل گرفته که هیاهوی بازیهای کودکانه در آن، زندگی را تعریف دوباره میکند. فقر، فقدان امکانات و بیعدالتی در کنار این دنیای معصومانه، تضادی است که در عین شگفتی، اندوه بزرگی را در دل هر بازدیدکننده میسازد. بازدید از آلونکهای قاسم آباد خاورشهر، دو دنیای متفاوت را به نمایش میگذارد، یکی سیاه و خشن و آن دیگری رنگارنگ و لطیف.
این آلونکهای مسکونی، اقامتگاه حاشیهنشینانی است که فارغ از ملیتشان با هویت مشترک «حاشینهنشینی» کنار هم زندگی میکنند، کارگران و خانوادههای اتباع خارجی ــ عمدتا افغان ــ و خانوادههای بی بضاعت ایرانی.










