محور شرق
الاخبار به تاریخ ۱۵نوامبر گزارش داد که با سرعت گرفتن تغییرات در توازن قدرت جهانی، منطقه به عرصهای برای ترسیم مجدد صفبندیها بین شرق و غرب تبدیل شده است. در این چشمانداز آشفته، روسیه و چین بیش از هر زمان دیگری به ایران نزدیکتر به نظر میرسند. ایران، به ویژه از زمان خروج ایالات متحده از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ و اعمال مجدد تحریمها، خود را ناگزیر از «چرخش به سمت شرق» یافته است. این سیاست، راه را برای توافقنامههای همکاری استراتژیک بلندمدت با مسکو و پکن هموار کرده است که به وضوح با اصرار دو قدرت شرقی، در پیوستن تهران به سازمان همکاری شانگهای (SCO) و گروه بریکس به اوج خود رسیده است.
الاخبار در ادامه عنوان کرد: با این حال، در جمهوری اسلامی ایران، سوالاتی در مورد عمق این حمایت، به ویژه پس از جنگ ۱۲روزه اسرائیل و آمریکا در ژوئن گذشته، مطرح میشود. برخی در ایران انتظار داشتند که روسیه و چین موضعی قاطعانهتر و کمتر محتاطانه در قبال تجاوز ۱۲روزه اتخاذ کنند. با این حال، واکنش دو کشور اخیر با دقت محاسبهشده بوده و نشاندهنده تعادل ظریفی بین منافع شخصی و حمایت، به جای اتحاد و رویارویی است.
ایران؛ سنگبنای تعادل استراتژیک
الاخبار در ادامه عنوان کرد که مواضع مسکو و پکن در مورد رویارویی واشنگتن و تلآویو از یک سو و تهران از سوی دیگر، ناشی از تفاوتهای عمیق در منطق ژئوپلیتیک آنهاست. در ادامه گزارش الاخبار آمده است: در اصل؛ مسکو و پکن، تهران را قربانی نظم در حال فروپاشی غرب میدانند، نه علت بحرانها. از دیدگاه چین، تحریمهای غرب نشاندهنده ادامه سیاست مهار خودکفایی کشورهای مستقل است، مسالهای که نمود آن در ادبیات پساهژمونیک پکن شرح داده شده است. از زمان جنگ ژوئن و اعمال مجدد تحریمهای بینالمللی، روسیه و چین رویکردی دوگانه اتخاذ کردهاند: از یک سو، آنها ایران را سنگ بنای تعادل استراتژیک در غرب آسیا میدانند، اما همزمان با ملاحظات دقیق و محاسبهشده در مورد منافع بلندمدت خود با آن برخورد میکنند.به بیان دیگر، این دو کشور نه متحد مطلق ایران هستند و نه ناظر بیطرف، بلکه شرکای محتاطی هستند که به دنبال حفظ قدرت ایران بدون درگیر شدن در رویارویی مستقیم با غرب هستند.
امروز، پس از یک تابستان داغ، به نظر میرسد تهران -بهرغم تحریمها و فشارها- در تثبیت موقعیت خود در اردوگاه شرق، نه از طریق اتکای مطلق، بلکه از طریق مدیریت هوشمندانه منافع مشترک، موفق شده است، در حالی که سیاست مسکو و پکن در قبال آن، مدل جدیدی از مشارکت غیراتحادی را نشان میدهد که بر اساس منافع و ثبات بنا شده است، نه بر اساس تعهدات نظامی.









