جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌ گیلیگان پس از برکینگ بد

زمانی که تفاوت‌ها، تضادها، فردیت و از همه مهم‌تر استقلال انسان تهدید شود یا از میان برود، با چه جهانی روبه‌رو هستیم؟ اگر جهانی را تصور کنیم که همه انسان‌ها شاد و خوشبخت‌اند و هیچ‌کس رنج و ناراحتی را تجربه نمی‌کند، آیا جامعه‌ای آرمانی شکل می‌گیرد؟

خلاصه خبر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فرزانه متین

 

زمانی که تفاوت‌ها، تضادها، فردیت و از همه مهم‌تر استقلال انسان تهدید شود یا از میان برود، با چه جهانی روبه‌رو هستیم؟ اگر جهانی را تصور کنیم که همه انسان‌ها شاد و خوشبخت‌اند و هیچ‌کس رنج و ناراحتی را تجربه نمی‌کند، آیا جامعه‌ای آرمانی شکل می‌گیرد؟ این دو پرسش عمیق و فلسفی ذهن هر‌کسی را به چالش می‌کشد. از همین رو وینس گیلیگان، کارگردان و نویسنده آمریکایی، در سریالی به نام «پلوریبوس» (Pluribus) تلاش کرده چنین جهانی را به‌ صورت تصویری و با زیرمتنی نمادین و فلسفی ترسیم کند.

گیلیگان به‌ واسطه ساخت دو سریال مشهور «برکینگ بد» و «بهتره با سال تماس بگیری» یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین خالقان تلویزیون در قرن بیست‌ویکم شناخته می‌شود. او در سال ۲۰۰۸ با ساخت «برکینگ بد» نشان داد چگونه یک مرد معمولی، با مجموعه‌ای از انتخاب‌های اشتباه در موقعیت‌های اخلاقی پیچیده، آرام‌آرام به هیولا تبدیل می‌شود. این سریال با کسب ۱۵ جایزه امی و رکورد بالاترین امتیاز منتقدان در گینس (۲۰۱۳)، در فهرست بهترین‌های تاریخ تلویزیون قرار گرفت. پس از موفقیت آن، در سال ۲۰۱۵ اسپین‌آف بهتره با سال تماس بگیری ساخته شد؛ اثری که بسیاری از منتقدان آن را حتی برتر از مجموعه قبلی می‌دانند. آنچه گیلیگان در هر دو سریال نشان داد انحلال اخلاقی و شخصیتی انسان بود و با وجود ریتم کند و روایت کشدار، نه‌تنها مخاطب را خسته نکرد، بلکه او را بیشتر جذب کرد. حالا او با فاصله‌گرفتن از دنیای مجرمانه آلبوکرکی، به ژانر مورد علاقه‌اش، یعنی علمی‌-تخیلی، بازگشته و در سریال جدیدش، پلوریبوس، جهان دیگری ساخته است.

«پلوریبوس» برگرفته از عبارت لاتینی E Pluribus Unum به معنای «از میان بسیاری، یکی» است؛ شعاری که نماد اتحاد مردم ایالات متحده محسوب می‌شود. تریلر منتشرشده پیش از پخش سریال، جذابیت بصری ویژه‌ای نداشت و ظاهرا نمی‌توانست مخاطب را جذب کند؛ اما با انتشار هم‌زمان دو قسمت نخست در هفتم نوامبر (۱۶ آبان) از پلتفرم اپل تی‌وی پلاس، آمار بازدید به‌قدری بالا رفت که سرورهای اپل برای دقایقی با مشکل مواجه شدند. این دو قسمت از سایت راتن‌تومیتوز رضایت صددرصدی منتقدان را کسب کردند و از متاکریتیک‌ -که منتقدانی سخت‌گیر دارد- امتیاز ۸۵ درصد گرفتند؛ نشانه‌ای از تسلط گیلیگان بر این ژانر.

این مجموعه آمریکایی در ژانر علمی‌-‌تخیلی، کمدی سیاه و روان‌شناختی ساخته شده و به مضامین عمیق فلسفی می‌پردازد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که ویروسی ساخته دست بشر -که از طریق بزاق و هوا منتقل می‌شود-‌ تمام انسان‌های زمین را مبتلا می‌کند. این ویروس «ویروس خوشحالی» نام دارد؛ ویروسی که رنج و ناراحتی را از میان می‌برد. تنها ۱۲ نفر در برابر آن مصون می‌مانند و ما از خلال نگاه کارول، زنی که آلوده نشده، وارد داستان و تلاش او برای نجات بشریت از این «جهان صلح اجباری» می‌شویم. کارول، با بازی ریا سیهورن، تنها زن سفیدپوست آمریکایی مصون از ویروس است. او یک نویسنده‌ است که حتی از کتاب خودش نیز رضایتی ندارد و حالا باید یک‌تنه در برابر جامعه‌ای بایستد که همه افرادش به اجبار «شاد» شده‌اند. اما آیا خوشبختی می‌تواند خطرناک‌تر از غم باشد؟ آیا جهانی که در آن همه در آرامش‌اند، واقعا انسانی است؟

سریال که تنها با سه اپیزود پخش شده، سروصدای زیادی در جهان به پا کرده است. اپیزود اول با صحنه‌های علمی و آزمایشگاهی آغاز می‌شود؛ اخترشناسان سیگنالی از چند سال نوری آن‌سوتر دریافت می‌کنند و با صفر‌شدن شمارشگر، ویروس نشت پیدا می‌کند. در نتیجه، تقریبا تمام مردم جهان -جز ۱۲ نفر-‌ آلوده می‌شوند‌ و حدود ۸۰۰ میلیون نفر نیز به دلیل تشنج جان خود را از دست می‌دهند. در همین اپیزود با کارول آشنا می‌شویم؛ شخصیتی ناراضی و بی‌قرار که با شیوع ویروس، نزدیک‌ترین دوستش هلن را هم از دست می‌دهد.

در اپیزود دوم، گیلیگان بر واکنش‌های اجتماعی و ذهن جمعی تمرکز می‌کند. او ایستادگی کارول در برابر «بهشت اجباری» را نشان می‌دهد و می‌پرسد چرا دیگر افرادی که آلوده نشده‌اند، در برابر این خوشحالی مصنوعی هیچ واکنشی ندارند. او همراهی به نام «زوشا» را کنار کارول قرار می‌دهد؛ فردی که برای خوشحال‌کردن او از هیچ کاری -غیرممکن‌ها- دریغ نمی‌کند. اپیزود سوم به موضوع مهم این روزها، هوش مصنوعی، می‌پردازد. ذهن جمعی مردم مانند یک هوش مصنوعی عمل می‌کند و همه از حافظه‌ای مشترک برخوردارند. این وضعیت کم‌کم برای کارول ترسناک می‌شود. در صحنه‌ای، او از روی عصبانیت می‌خواهد با نارنجک خودش را منفجر کند؛ زوشا یک نارنجک واقعی به او می‌دهد و وقتی کارول می‌پرسد «اگر بمب اتم بخواهم، آن را هم می‌دهید؟»، پاسخ مثبت می‌شنود. در همین نقطه، جهانی دهشتناک و تاریک آشکار می‌شود.

آیا همسان‌سازی انسان‌ها می‌تواند جامعه‌ای آرمانی بسازد؟

این همگان‌سازی اجباری، مخاطب را وارد چالش‌های فلسفی و اگزیستانسیالیستی می‌کند؛ زیرا همدلی مصنوعی، هویت فردی را نابود کرده است و این پرسش را مطرح می‌کند که اگر انسان رنج نکشد، چگونه رشد می‌کند؟ آیا انسان آرمانی انسانی است که انتخاب نکند، غم و عذاب وجدان نداشته باشد؟ یقینا نه. چنین موجوداتی دیگر «انسان» نیستند؛ تنها قالب و‌ جسمی انسانی دارند. انسان آرمانی کسی است که اخلاق نیک، خودشناسی، تعادل عقل و احساس، خردمندی، اراده ساختن جامعه و مسئولیت‌پذیری را در خود دارد، نه انسانی که از هر رنج و انتخابی تهی شده است.

وجه دیگر سریال، کنایه‌ای به جوامع چپ‌گرا و کمونیستی است؛ جایی که افراد باید به اجبار یک‌شکل فکر کنند و تنها یک گزینه پیش‌رو دارند. پلوریبوس سرشار از نماد است. پوستر مجموعه، کارول را با لباس زرد نشان می‌دهد؛ رنگی که نماد استقلال فکری است. کارول نیز در اپیزود سوم خود را زنی مستقل معرفی می‌کند.

عدد ۱۲ نیز نمادی از حواریون مسیح است؛ حال باید دید کدام‌یک از این ۱۲ نفر نقش یهودا (فرد خیانت‌کار) را ایفا خواهد کرد. برخلاف بسیاری از آثار دیستوپیایی، این سریال بدون زامبی، خشونت و خون‌ریزی، جهانی آخرالزمانی اما بی‌خشونت را نمایش می‌دهد. شاید ایده «ویروس» کلیشه‌ای باشد، اما نبوغ گیلیگان در این است که از ایده‌ای تکراری، مفهومی تازه و تأمل‌برانگیز می‌سازد.

در این سه اپیزود، ما با غمگین‌ترین فرد جهان، یعنی کارول، مواجهیم؛ شخصیتی که بازیگرش به‌خوبی از پس نقش پیچیده‌اش برآمده است. سبک گیلیگان معمولا چنین است: در ده‌ها قسمت مقدمه‌چینی می‌کند و ناگهان همه‌ چیز را به بهترین شکل «منفجر» می‌کند. او همیشه به شعور مخاطب احترام گذاشته و در این سریال نیز علاوه بر ایده متفاوت، با رنگ، نورپردازی و قاب‌بندی حیرت‌انگیز روبه‌رو می‌شویم.

پلوریبوس در ایالت نیومکزیکو و شهر آلبوکرکی -محل خلق دو سریال قبلی او‌- فیلم‌برداری شده است. در پایان اپیزود اول جمله‌ای دیده می‌شود: «این ساخته دست بشر است»؛ جمله‌ای که تأکید می‌کند این ویروس نه توسط نیرویی فرازمینی، بلکه به‌ دست خود انسان خلق شده؛ چه یک پروژه آزمایشگاهی اشتباه باشد، چه زاییده ترس و خشونت انسان. در نهایت، سریال یادآوری می‌کند که انسان قادر است هیولا بیافریند.

اپل تی‌وی‌ پلاس تاکنون ساخت دو فصل از سریال را تمدید کرده؛ فصل اول شامل ۹ اپیزود است و گفته می‌شود فصل سومی نیز در کار است. پس مخاطبان باید سال‌ها منتظر دنبال‌‌شدن این داستان معناگرا و شگفت‌انگیز باشند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ