به گزارش خبرآنلاین روزنامه کیهان نوشت: «زن روز» تقلیدی نه چندان حرفهای از نسخه ترکی و امتحان پس داده «doya doya moda» است که با استفاده از عنوانی خاطرهانگیز و حضور مجری جنجالی، مخاطبان هدف خودش را جذب کرد.
در حالی که این برنامه بیش از آن که یک مسابقه مد را به تصویر بکشد تلاشی پر زرقوبرق، فانتزی و سیاستگذاری شده در راستای برساخت تصویر زن ایرانی در زیر سلطه صنعت- فرهنگ است؛ چرا که به گفته دنیل چندلر «هر نمایش، چیزی فراتر از بازتولیدِ صرفِ موضوعِ خود است». شکی نیست که این برنامه یک سرگرمی جذاب و پرکشش محسوب میشود اما آیا میتوان گفت که با یک اثر پیشگام روبهرو هستیم یا یک محصول شعارزده تجاری و دست دوم؟
عنوان «زن روز» یادآور مجلهای بههمین نام است که شباهت موضوعی این دو، یک «اینهمانی» و تکرار خاطرهانگیز را برای مخاطب خلق کرده. انتخاب نامی که در حافظه تاریخی جامعه وجود دارد و پیرامونش فانتزیسازیهای مثبتی صورت گرفته، برای جذب مخاطب، کار هوشمندانهای به نظر میرسد.
حضور «مهناز افشار» علیرغم اجرای مصنوعی و غیرحرفهایاش به عنوان هنرمند هنجارشکن و معترض، احتمالا گزینه مناسبی برای پیشبرد سیاستگذاریهای این برنامه است. حتی روخوانی تصنعی او از متنی در ستایش زنان و مادران در کانسپت «زن باردار» تلاش قابل توجهی برای ایجاد فضای تراژیک پیرامون زنان بود. به هر شکل حضور او نوعی اعتبار یا به قول یکی از داوران مسابقه(شیرین مقدم)، «برند» این برنامه به شمار میآید که به اندازه خودش بازدید دریافت میکند.
«زن روز» مدعی است که در راستای ارتقای سطح دانش مد و لباس برای زنان و دختران ایرانی ساخته شده اما با یک مرور کلی، کانسپتهای عجیب و به اصلاح چالشبرانگیز این برنامه، کمترین نسبت با زیست واقعی اقشار مختلف زنان و دختران، در داخل ایران را دارد. استانداردهایی که جزو بدیهیات پوشش شرکتکنندگان محسوب میشود مثل پوشیدن لباسهای کوتاه، یقههای باز، نداشتن پوشش سر و... فقط در مورد قشر کوچکی از زنان و دختران ایرانی صدق میکند. به بیان دیگر این برنامه که به نام مخاطب ایرانی تولید شده و از بازدید او به درآمد میرسد محتوایی «رؤیایی» و فانتزی، دور از واقعیت متکثر جامعه، و حتی غیرکاربردی عرضه میکند که تماشایش تنها سرگرمکننده است و کنجکاوی فرد را برای دنبالکردن قسمتها و فصلهای جدید برمیانگیزد. مثل کانسپت «شبیهسازی شخصیت مشهور» یا «دهه شصت» که کاملا برای ایجاد فضای سرگرمکننده و پربازدید و البته غیر کاربردی طراحی شده است.
اتصال کلیشهای «رنگ صورتی» به «زنان» و عنصر الماس برای القای حس ارزشمندی در لوگوی برنامه، میانبرنامه تبلیغاتی غیرحرفهای و فونتهای نامناسب نشان از یک برنامه سرهمبندی شده و عوامل غیرمتخصصی دارد که حداقل مبانی بصری و تکنیکی را برای مخاطب اعمال کردهاند. بهرغم همه ضعفها و سادهانگاری در تولید و حتی با وجود حضور زیباییشناسی «مردسالارانه» تنها داور مرد مسابقه، این برنامۀ پرمخاطب بلافاصله
پس از اتمام فصل نخست، فصل دوم را منتشر کرد و همچنان مورد استقبال، حاشیهسازی و نقد قرار دارد. در نهایت باید توجه داشت که عرضه برنامههای تجاری پربازدید بعد از انتشار گسترده و بسترسازی در طول زمان، میتواند محمل خوبی برای نفوذ ایدئولوژی سازندگانش به مخاطب باشد. حتی اگر آن برنامه محصولی وارداتی و غیرمبتکرانه مثل «زن روز» باشد.
17302










