هفته کتاب، سنت فرمایشی که خاطره نمیسازد!
مدیر مسئول نشر اسم میگوید هفته کتاب طی سالهای اخیر بیش از آنکه شبیه یک حرکت صنفی و مردمی باشد، رنگ و بوی دولتی گرفته و نتوانسته مانند نمایشگاه، شور و هیجان جدی در جامعه ایجاد کند.
خلاصه خبر
هفته کتاب، سنت فرمایشی که خاطره نمیسازد!
مدیر مسئول نشر اسم میگوید هفته کتاب طی سالهای اخیر بیش از آنکه شبیه یک حرکت صنفی و مردمی باشد، رنگ و بوی دولتی گرفته و نتوانسته مانند نمایشگاه، شور و هیجان جدی در جامعه ایجاد کند.
گروه کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس: دوباره آخر آبان ماه است و عطر «هفته کتاب» در هوای پاییز پیچیده است و دوباره پرسش قدیمی اما اساسی پیشِروست: این رویداد فرهنگی تا چه اندازه توانسته است در جامعه ما «اثر بگذارد»؟ هر سال، شعارهای تازه، برنامههای تکراری و همایشهای رسمی از راه میرسند، اما بسیاری از فعالان حوزه نشر معتقدند که هفته کتاب هنوز نتوانسته جای خود را در ذهن و عادت مردم باز کند. سعید مکرمی، مدیر مسئول نشر و کتابفروشی اسم، میگوید هفته کتاب بیش از آنکه به یک حرکت مردمی و صنفی شباهت داشته باشد، رنگ و بوی دولتی گرفته است و از همینرو، «ولوله واقعی کتاب» در جامعه شکل نمیگیرد.فارس: آقای مکرمی، با توجه به اینکه در آستانه هفته کتاب قرار داریم، به نظر شما، آیا برگزاری هفته کتاب توانسته است تأثیر ملموسی بر جامعه و فرهنگ کتابخوانی بگذارد و اصطلاحاً کتابخوان دائمی تربیت کند؟سعید مکرمی: خیر. متأسفانه، هفته کتاب در سالهای اخیر، جنبه دولتی بیشتری پیدا کرده است تا جنبه صنفی.فارس: چرا معتقدید جنبه صنفی هفته کتاب کاهش یافته است؟سعید مکرمی: ما در طول سال، دو رویداد بزرگ و مهم داریم که با فاصله شش ماه از یکدیگر برگزار میشوند: یکی نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ماه و دیگری هفته کتاب در انتهای آبان ماه. با این حال، در ایام نمایشگاه کتاب، ما ولولهای جدیتر در جامعه، در سطح شهر، بین مردم و در فضای رسانه میبینیم. اخبار کار شده از حوزه کتاب و نشر در این ایام، به هیچ وجه قابل مقایسه با هفته کتاب نیست.
این ولوله در نمایشگاه، بخشی به این دلیل است که بر رفتوآمدها و گفتوگوهای مردم تأثیر میگذارد؛ یعنی مردم در گفتوگوهای شخصی، خانوادگی و جمعهای خود، موضوعی برای بحث دارند: «آیا به نمایشگاه کتاب سر زدید؟»، «کتاب جدید چه دیدید؟». حتی در بین نویسندهها هم شور و هیجانی میافتد.اما در ایام هفته کتاب، ما با مواجههای دولتیتر روبهرو هستیم. این یعنی هفته کتاب معمولاً با یک همایش شروع میشود و بعد تمام میشود. در سالهای مختلف دیدهایم که هفته کتاب میآید و عبور میکند، و اتفاق خاصی را شاهد نیستیم، جز مثلاً یک سنت کتابگردی که در پنجشنبههای منتهی به آخر هفته کتاب، برخی از مسئولین یا چهرههای فرهنگی در خیابان انقلاب یا بعضی از کتابفروشیهای سطح شهر حاضر میشوند و سری به کتابفروشیها میزنند.مسئلهی جدی این است که هفته کتاب نتوانسته است یک تعریف درستی از خود ارائه دهد یا یک تعریف جدی از آن ارائه شود که مردم احساس کنند با این تعریف همخوان هستند و یک نسبتی با آن دارند. به همین دلیل، هفته کتاب تبدیل شده به یک سنت فرمایشی، شبیه بعضی از رویدادهایی که در طول سال داریم.الان هفته کتاب نزدیک است، اما شما ولولهای در سطح شهر نمیبینید. آیا قرار است این هفته کتاب منتج به کتابخوانی شود؟ آیا قرار است کتابخوانی را رشد دهد؟ آیا قرار است به کنشگران صنعت نشر و کسانی که محل درآمد، زندگی و تمرکزشان نشر است بپردازد؟ اینها خیلی وضوح و دقت ندارند.
فارس: با توجه به صحبتهای شما، فکر میکنید علت اینکه هفته کتاب نتوانسته مانند نمایشگاه کتاب جا بیفتد، به این دلیل است که فاصله زمانی بین این دو رویداد کم است یا اینکه لزومی ندارد دو رویداد با این حجم در یک سال داشته باشیم؟سعید مکرمی: ببینید، برای کشور و جامعهای که دغدغهاش داشتن جامعه فرهنگی است، این دو رویداد کتابی، رویداد بدی نیستند. اما مسئله جدیتر این است که احتیاج به تعریف درستی از موضوع داریم.تکلیف منِ کنشگر حوزهی نشر، در نسبت با نمایشگاه کتاب، مشخص است؛ یک نمایشگاه است، یک گردش کتابی است، کتاب عرضه میشود، من باید به عنوان ناشر، کتاب جدیدم را به مخاطبین نمایش دهم، کتاب را بفروشم و یک تراکنش، چه از جهت فرهنگی، چه از جهت اطلاعات و ارتباطات و چه از جهت مالی، اتفاق بیفتد.اما مسئلهی هفته کتاب چیست؟ آیا قرار است به جای پرداختن به صنعت نشر، به خود موضوع کتابخانه بپردازد؟ آیا قرار است به سازمانهای دولتی مثل نهاد کتابخانهها که موضوع فعالیتشان کتاب است بپردازد؟ چه کسی اینجا باید متولی باشد؟ و مثلاً اگر مدیرعامل خانه کتاب، دبیر برگزاری هفته کتاب میشود، چه طرحی دارد؟دستگاه سیاستگذار ما ایده برای هفته کتاب ندارد. یعنی کسی که در دستگاه سیاستگذاری نشسته و کارش سیاستگذاری کلان است، کسی که میتواند بازی را طراحی کند و قواعد بازی را مشخص کند، ایده برای هفته کتاب ندارد.
فارس: خارج از بخش مدیریتی، آیا شما حس میکنید در این ایام (هفته کتاب) فضای کتابخوانی مردم پویاتر میشود؟ یعنی میزان کتاب خریدنشان افزایش پیدا میکند؟ آیا این بازارهای موقتی یا بازارهای فصلی که برای کتابفروشها ایجاد کردهاند، میتواند حتی به عنوان یک مسکّن، یک تنفسی برای کتاب باشد، با توجه به اینکه امسال کتابفروشان در نمایشگاه کتاب هم نبودند؟سعید مکرمی: مهمترین محور در تثبیت یک جریان فرهنگی، استمرار آن برنامه و تداومش است. استمرار یک برنامه است که آن برنامه و آن موضوع را در جامعه تبدیل میکند به یک الگو و عادت و یک رفتار نهادینهشدهای را خلق میکند و مردم نسبت به آن خو میگیرند و نسبت به آن خاطره پیدا میکنند. اگر ما در هر برنامه فرهنگی نتوانیم برای مردم در نسبت با آن موضوع خاطره بگذاریم، نمیتوانیم آن برنامه را تثبیت کنیم.الان جز نمایشگاه کتاب که یک برنامه تثبیتشده و مشخص است و وزارت فرهنگ هم الزاماً مجبور است بر اساس اقتضائاتی که دارد، آن را برگزار کند، در هفته کتاب، در ۱۰ سال گذشته ما برنامه ثابت و مشخص نمیبینیم، حتی در جلسات با ناشرها یا کتابفروشیها.مثلاً در یک دورههایی میرویم به سمت اینکه به کتابفروشیهای محلی توجه کنیم و تلاش کنیم که مردم در کتابفروشی حاضر شوند و از آن کتابفروشی خرید کنند. در دورههایی، توجه از این برداشته میشود و میرود به سمت برنامههای دیگر. خب، این نداشتن استمرار، موضوع را از ذهن مردم دور میکند و مردم احساس نمیکنند که واقعاً یک برنامه جدی است یا حداقل دستگاه سیاستگذار نسبت به هفته کتاب، برنامه جدی دارد.
وزارت فرهنگ و ارشاد و معاون محترم فرهنگی وزیر، در ایام نمایشگاه کتاب، موکداً قول دادند که در هفته کتاب، یک نمایشگاه اختصاصی برای کتابفروشیها راه بیندازند. اما مسئله جدی این است که پلتفرمی که چند سال است برای کتابفروشیها ایجاد شد که کتابفروشیها بتوانند موجودیهایشان را آنجا قرار دهند و مخاطب عمومی خودش از کتابفروشی، کتاب را انتخاب و خرید کند، در یک سال اخیر ضعیف شده است. به دلایل مختلفی شبیه به این که بودجه ندارد، خوب و به موقع تسویه نمیکند و...حال چطور آن کتابفروشی میتواند به برنامههای جانبی وزارت فرهنگ و خانه کتاب اعتماد کند و حضور پیدا کند؟فارس: همان ایام گفتند که پیوست نمایشگاه کتاب، قرار است یک نمایشگاه مجازی باشد برای کتابفروشیها که برگزار هم شد. آیا هفته کتاب را عیناً ذکر کرده بودند؟ سعید مکرمی: عیناً ذکر کرده بودند. ولی آن نمایشگاهی که بعد از نمایشگاه کتاب برگزار شد هم بیشتر صورت مسئله پاک کردن بود. فضای نمایشگاه کتاب به پایان رسیده، مردم خریدهایشان را کردند، جذب مخاطب حاضر در شهر و کشور به پایان رسیده و حالا میگوییم که از باب خالی نبودن عریضه، شما هم پنج روز بعدش حضور پیدا کنید. این، «آش ریخته را نذر امامزاده کردن» است. این کار حرفهای نیست و کنشگر صنفی متوجه میشود که وزارت فرهنگ خواسته کتابفروشیها را از سرش باز کند.ولی برای هفته کتاب، باید ببینیم آیا خانه کتاب مطالبات کتابفروشیها را به موقع پرداخت میکند؟ چون بسیاری از کتابفروشیها مطالبات زیادی از خانه کتاب دارند بابت بازار کتاب که به هزار و یک دلیل موجه و ناموجه، خانه کتاب پرداخت نکرده است.
در صورتی که قرار بوده خانه کتاب کمک حال کتابفروشیها در این اوضاع اقتصادی باشد و با بازار کتاب بتواند کمی وضعیت کتابفروشیها را رونق دهد و در گردش نقدینگی به آنها کمک کند.حالا باید ببینیم که آیا این طرح و طرحهای این چنینی در هفته کتاب، از جنس از سر باز کردن است یا نه، قرار است یک کار جدی انجام دهد.اینکه ما وقتی به هفته کتاب میرسیم، درجا میرویم به سمت اینکه خب، یک نمایشگاه کتاب برگزار کنیم، یک طرح فصلی داشته باشیم، یک تخفیف بگذاریم، من به عنوان کسی که در میدان کار میکنم، میگویم که هرچند این یک قدم بهتر از هیچی است، ولی اگر بخواهم جدی نگاه کنم، مشخص میشود که واقعاً دستگاه سیاستگذار، ایدهای برای هفته کتاب ندارد. یعنی تمام طرحش این است که حالا من یک تخفیفی بگذارم، صدای ملت را بخوابانم و تمام شود.اگر خیلی از برنامههایش مثلاً به دهه فجر انتقال پیدا کند، میبینیم هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. مثلاً اگر قرار است کتابخانهای افتتاح شود، از کتابداری تقدیر شود، تخفیفی برای خرید کتاب باشد و... آن را به زمان دیگری انتقال دهیم، آب از آب تکان نمیخورد. پس این نشان میدهد که این برنامهها چندان مرتبط و مناسب هفته کتاب نیست.
فارس: در مورد بدهکاری که خانه کتاب به کتابفروشها دارد، این بدهیها چقدر است و چه مدت زمانی معمولاً طول میکشد تا تسویه شود و به چه صورتی است؟سعید مکرمی: همانطور که گفتم بنای بازار کتاب از ابتدا بر این بود که کمک اقتصادی باشد برای کتابفروشیها و کمک کند که بخشی از موجودی فروشگاهها در فضای پلتفرمی مثل بازار کتاب قرار بگیرد و آنجا هم عرضه شود و مشتری خودش پیدا کند. در قبلتر، در شروع فعالیت بازار کتاب و در حین فعالیت، به این صورت بود که به صورت هفتگی یا ماهانه با کتابفروشیها تسویه میشد. برای همین اگر کتابفروش کتابی را آنجا میفروخت، خیالش راحت بود که مثلاً در مدت حداکثر یک ماه، وجهش را دریافت میکند و میتوانست برایش برنامهریزی کند. بالاخره هزینههای جاریاش را مثل اجاره، حقوق و دستمزد و هزینههای مختلفش را با آن تدارک کند.وضعیتی که ما الان با خانه کتاب مواجهیم، میبینیم که دیگر آن نظم سابق وجود ندارد؛ یعنی نظمی که به صورت هفتگی یا حداکثر ماهانه، فروشگاهها تسویه میشدند، الان وجود ندارد. به رغم اینکه کتابفروشیها کتابشان را در بازار کتاب میفروشند و مردم خرید میکنند.خب، این احتیاج دارد که دستگاه متولی بررسی کند که این سامانه قرار بوده کمک حال کتابفروشی باشد نه اینکه خودش غصهای به غصههای کتابفروشیها اضافه بکند و کتابفروش در حین اینکه حواسش به حفظ حیات و مماتش در این اوضاع اقتصادی باشد، یک انرژی هم بگذارد صبح به صبح برود خانه کتاب پیگیر مطالباتش باشد.
اگر قرار است بازار کتاب باقی بماند، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و دوستان متولی خانه کتاب، تدبیر جدی کنند. بعضی از دوستان صنفی میگفتند که خب شاید دوستان خانه کتاب دنبال این باشند که بازار کتاب را تعطیل کنند چون رویشان نمیشود، دارند عملاً به ترتیبی آن را به آنجا میکشانند. امیدوارم که این حرف درست نبوده باشد.فارس: نقد و نگاه شما درست است. تاکنون این دستگاه متولی چقدر پذیرای این نقدها و نگاهها بوده است؟ آیا صدای کتابفروشان در سیاستگذاریهای کلان این رویدادها شنیده میشود؟سعید مکرمی: معمولاً معضلات نشر با صدای بلندی بیان میشوند اما عمدتاً مؤثر واقع نمیشوند. در بین اضلاع صنعت نشر هم، عمدتاً توجه به ضلع نشر بیشتر از ضلع کتابفروشی است؛ به رغم اینکه کتابفروش هم به جهت هزینهای و هم به جهت گردش کاری، بسیار حائز اهمیت است. چون اگر چرخ کتابفروش نچرخد، به خود ناشر هم آسیب میرسد.تا وقتی که چرخه صنعت نشر را درست نکنیم، یعنی چرخه عرضه، چرخه انتقال کتاب، رساندنش در توزیع و بعد چرخه تولید را درست نکنیم، هر چقدر هم که ما با کمکهای نوبتی به سراغ این صنعت بیاییم، مشکلات این صنعت درمان نمیشود.الان کتابفروشیها به جهت تأثیرگذاری فرهنگی، بسیار تأثیرگذاری بالایی دارند؛ در پاتوقسازی، در حضور مردم، در آن حس و حال خوبی که میتوانند به آن محله، شهر و آن محیطی که در آن قرار دارند، ببخشند.
مسائلی که ما در ضلع توزیع و عرضه داریم، خیلی مسائل سخت و پیچیدهتری است تا ضلع تولید. مسائل ضلع تولید خیلی کمتر و راحتتر میشود راجع به آن تصمیم گرفت. پس سیاستگذار شاید خیلی خودش را درگیر این قسمت نکند.به تناوب، ببینید، هم اتحادیه ناشران و کتابفروشان بارها و بارها معضلات ضلع عرضه و توزیع را به مقامهای مختلف منتقل کرده، رئیس اتحادیه بارها مصاحبه کرده، خود کتابفروشیها بارها معضلاتشان را به صورت فردی و عمومی بیان کردند و... اما وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که خود وزارت فرهنگ تلقی درست یا مواجهه دقیقی با این وضعیت ندارد.
فارس: الان مهمترین مسئلهای که قشر کتابفروش با آن درگیرند، دقیقاً چیست؟ آن چیزی که الان اولویت باشد برایشان.سعید مکرمی: خیلی سؤال سختی است. من اگر بخواهم خیلی کوتاه به آن بپردازم، اینطور باید بگویم که کتابفروش یکی از بزرگترین معضلاتش این است که همه هزینههایش به روز و به لحظه است، اما درآمدش مربوط به گذشته است. هیچ صنفی در کشور ما اینطوری نیست.به رغم اینکه صنعت نشر در چرخه مصرف خانواده در انتهای سبد مصرف خانوار قرار دارد، با این حال همه هزینههایش به روز است؛ یعنی بیمه، مالیات، حقوق و دستمزد. ولی کتابی که دارد میفروشد، برای مثلاً یک، دو یا حتی سه سال قبل است و همین مسئله باعث میشود که درآمد مربوط به گذشته باشد و هزینه مربوط به حال.این اتفاق باعث چه میشود؟ در دورههایی که ما با تورمهای شدید مواجهیم، با تکانههای اقتصادی و تورم شدید مواجهیم، صنعت، به خصوص ضلع عرضه و کتابفروش، به شدت آسیب دیده و اصلاً دیگر نمیتواند حتی هزینههای جاری خودش مثل اجاره را هم دربیاورد.غیر از این مسئله تورم، کتاب از سبد خانوار خیلی به سرعت حذف میشود. یعنی اگر ما هزار تا مسئله بنیادین در حوزه نشر و کتابفروشی داشته باشیم، وقتی جامعه دچار تورم سنگین میشود، شاید خیلی از مردم تأمین اقلام مایحتاج ضروری زندگیشان برایشان در اولویت باشد و تأمین کتاب یا خرید کتاب شاید مسئله ضروری زندگیشان به حساب نیاید و به راحتی حذفش میکنند.این دو مورد، از معضلاتی هستند که کتابفروشیها را در این اوضاع اقتصادی زمینگیر کرده است.#هفته_کتاب#بخوانیم_برای_ایران#یار_مهربان
05:44 - 26 آبان 1404
نظرات کاربران









