صادق پژمان مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر، در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: قبل از اقدام به سرمایهگذاری، بهتر است توجه ویژهای به مفهوم صنایع خلاق داشته باشیم؛ حوزهای که دانش و اهمیت بسیاری با خود به همراه دارد. به نظر میرسد در کشور ما، چه در بین سیاستگذاران، چه نخبگان و حتی رسانهها، هنوز شناخت و آگاهی کافی درباره عمق و قدرت این صنایع وجود ندارد. این کمبود آگاهی زمانی بیشتر نمایان میشود که با سرمایهگذاران روبهرو میشویم؛ بسیاری از آنان حتی آمار و ارقام مرتبط با این حوزه را، چه در داخل کشور و چه در سطح بینالمللی، بهدرستی نمیشناسند.
وی ادامه داد: این وضعیت نشان میدهد که دو مشکل اصلی وجود دارد؛ اول اینکه ما در زمینه ترویج و تعریف دقیق این حوزه ضعف داریم. دوم اینکه با مقایسه صنایع خلاق با حوزههای بالغ مانند فولاد، پتروشیمی، نفت، نساجی و سیمان، متوجه میشویم که شاخصهای درآمدی صنایع خلاق اغلب از آنها جلوتر رفته است.
صنایع خلاق بلاتکلیف ماندهاند
مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر گفت: منطقی است برای سرمایهگذاری با منابع محدود و بازده بالاتر، این بخش صنایع خلاق را انتخاب کنیم. اما چالش اصلی در کشور ما این بوده که نتوانستهایم این حوزه را بهخوبی معرفی کنیم؛ نه دیدگاه روشنی برای آن ایجاد شده، نه قوانینی جامع برای تسهیل فعالیتهای آن وضع شدهاند، و نه موانع کسبوکار از مسیر سرمایهگذاران کنار رفتهاند.
وی افزود: در چنین وضعیتی، صنایع خلاق بلاتکلیف ماندهاند. ذینفعان آن نیز صدای پرقدرتی ندارند؛ چراکه فاقد سلبریتیهایی هستند که بتوانند توجهها را جلب کنند. بخشهایی مثل سینما یا موسیقی توانستهاند به فعالیتهای خود ادامه دهند، اما حوزههایی مانند نوشتافزار، بازی، پویانمایی و اسباببازی همچنان پشت درهای بسته باقی ماندهاند.
پژمان گفت: به نظر من ابتدا باید دانش لازم در این زمینه تولید شود تا پس از آن بتوانیم در مسیر ترویج اصولی حرکت کنیم. همچنین ضروری است با مداخلات سیاستی و اصلاح قوانین موجود، شرایط را برای رشد واقعی این حوزه فراهم کنیم.
وی یادآور شد: برای توسعه زیرساختهای صنایع خلاق، در ابتدا باید بسترهای لازم برای پیشبرد این بخش را ایجاد کنیم. یکی از جنبههای اصلی این زیرساختها، ابزارهای مالی هستند. بهعنوان مثال، در حوزه دانشبنیانها صندوق نوآوری و شکوفایی وجود دارد، اما این صندوق در ارتباط با «فرهنگبنیان» عملکرد مشخصی ندارد و حتی اشاره میکند که قانون در این زمینه مشکل دارد. اصولاً «فرهنگبنیان» به آن شکلی که باید، تعریف و دیده نشده است، در حالی که این حوزه میتواند همپای دانشبنیانها یا حتی فراتر از آن نقشآفرینی کند.
مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر گفت: در فرهنگبنیانها نه تنها فرهنگ ساخته میشود، بلکه اشتغالزایی، توسعه کسبوکار و رشد اقتصادی تحقق مییابد. افزون بر این، این بخش میتواند به عدالت فرهنگی کمک شایانی کند بهگونهای که هر فردی در هر نقطه از کشور بتواند عامل مؤثری باشد و نقشی فعال ایفا کند.
نیاز به تغییر پارادایم در حوزه دانش بنیان است
وی خاطرنشان کرد: ما نیازمند طراحی بستهای جامع هستیم که ابتدا از تغییرات قانونی و حل مشکلات مرتبط با حقوق مالکیت معنوی بخش صنایع آغاز شود. همچنین باید نهادهای مرتبط و تعامل میان دولت و بخش خصوصی دقیقتر تعریف شوند. رفع موانع موجود اولویت دارد و لازمهاش ایجاد سازوکارها و ابزارهای مناسب برای حمایت از این حوزه است.
پژمان گفت: در این میان، نبود متولی مشخص برای این مسائل چالشی جدی است. اگر به دنبال صادرات صنایع خلاق باشیم، باید چشماندازی روشن و برنامهای عملیاتی ارائه دهیم. هنوز تسهیلاتی چون معافیتهای مالیاتی، نرخ ارز ترجیحی یا تعرفههای گمرکی خاص برای این حوزه به رسمیت شناخته نشده است. بانک مرکزی نیز توجه کافی به ظرفیتهای ارزآوری این بخش ندارد.بنابراین، دولت باید انسجام بیشتری در سیاستگذاریهای خود ایجاد کند.
وی ادامه داد: مشابه دورهای که پارادایم حاکم بر کشور روی دانشبنیان متمرکز شد و منابع و سرمایهها به آن سمت هدایت شدند، اکنون نیز نیاز به تغییر پارادایمی است که از ما شروع شود. مادامی که مسائل این حوزه برای دولت اولویت نداشته باشد و رسانهها و نخبگان بر آن پافشاری نکنند، بروکراسیهای دولتی مسیر خود را ادامه خواهند داد.
مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر اظهار کرد: صنایع خلاق از پتانسیل بسیار بالایی برخوردارند و خواهناخواه تأثیرات خود را خواهند گذاشت. اما در حال حاضر پراکندگی در وظایف نهادهای مرتبط مشهود است؛ از وزارت صمت گرفته تا میراث فرهنگی، ارشاد، معاونت علمی و وزارت ورزش که هرکدام بخشی از صنایع خلاق را مدیریت میکنند. بااینحال به یک نگاه کلان، سیاستگذاری یکپارچه و قانونی جامع نیاز داریم؛ قانونی که وظایف هر نهاد را شفافتر کند و پس از آن زیربنای مدیریتی منسجمی برای هدایت این حوزه شکل بگیرد. در نهایت، ایجاد یک سیستم ساختاریافته برای هماهنگی و نظارت بر زیستبوم صنایع خلاق ضروری است؛ سیستمی که بتواند توسعه بلندمدت این بخش را بهطور جدی پیگیری و راهبری کند.











