واکاوی توافق ۲۰ ساله نظامی- امنیتی آمریکا و اسرائیل؛ چه تحولاتی در راه است؟

تحرکات سیاسی، نظامی و امنیتی اخیر رژیم اسرائیل و آمریکا حاکی از آن است که تل‌آویو خیلی زودتر از سایر قدرت‌های میانی در نظام بین الملل تصمیم گرفته است تا در میان سه گانه چین، روسیه و آمریکا بار دیگر کنار یانکی‌ها ایستاده و خود را به عنوان متحد استراتژیک آمریکا در منطقه شرق مدیترانه معرفی کند. این موضوع البته به معنای قطع یا کاهش ارتباط با مسکو- پکن نیست، اما از این به بعد دو ضلع دیگر قدرت می‌دانند که اسرائیل قرار نیست از منافع آنها در منطقه منا دفاع کند.

خلاصه خبر

اقتصاد آنلاین، محمد بیات: اسرائیل در آستانه پایان‌یافتن تفاهم‌نامه ده‌ساله کمک‌های امنیتی آمریکا در سال ۲۰۲۸، تلاش می‌کند چارچوبی کاملاً تازه و بلندمدت با واشنگتن تثبیت کند؛ چارچوبی بی‌سابقه با دوره‌ای ۲۰ ساله که هم سطح حمایت مالی را حفظ کند و هم با افزودن بند‌های «اول آمریکا» حساسیت‌های دولت ترامپ را خنثی سازد.

 فشار سیاسی از سوی جریان «مگا» و بدگمانی دوحزبی نسبت به جنگ غزه، فضای مذاکره را دشوار کرده، اما دولت نتانیاهو با پیشنهاد تغییر کارکرد بخشی از کمک‌ها یعنی از طریق انتقال مستقیم پول به سرمایه‌گذاری مشترک در حوزه‌های فناوری نظامی، هوش مصنوعی دفاعی و توسعه سامانه‌هایی، چون گنبد آهنین می‌کوشد مسیر تازه‌ای باز کند. این رویکرد که بر سود عملی برای صنایع نظامی آمریکا تأکید دارد، مکمل سنت سه‌گانه توافق‌های ده‌ساله ۱۹۹۸، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ است، اما هدفش ایجاد نوعی «وابستگی متقابل فناورانه» است که در دوره ترامپ شانس بیشتری برای پذیرش داشته باشد.

مقامات دو طرف می‌گویند گفت‌و‌گو‌ها که در جریان جنگ غزه متوقف شده بود ازسر گرفته شده و اکنون پرسش اصلی این است که آیا می‌توان میان نیاز راهبردی اسرائیل و محاسبات سیاسی ترامپ نقطه تلاقی پایداری ساخت یا نه؟

پیشنهاد بی‌سابقه اسرائیل به آمریکا

رژیم صهیونیستی با ارائه یک پیشنهاد بی‌سابقه برای یک قرارداد نظامی بیست ساله، صرفاً به دنبال تضمین بقای خود نیست، بلکه در حال تثبیت سلطه‌ی نظامی خود برای یک نسل کامل است. این حرکت که مدت زمان تعهد آمریکا را دو برابر می‌کند، یک قمار حساب‌شده برای مصون ماندن از نوسانات سیاسی آینده در واشنگتن و افکار عمومی متغیر جهانی است. در واقع رژیم می‌خواهد حمایت نظامی آمریکا را از یک «توافق» به یک «اصل» تغییرناپذیر در سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا تبدیل کند.

این درخواست در حالی مطرح می‌شود که انتقادات بین‌المللی از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه و منطقه به اوج خود رسیده است. همین موضوع نشان‌دهنده‌ی اعتماد به نفس بالای تل‌آویو از نفوذ خود در ساختار قدرت آمریکاست؛ آنها نه تنها از پیامد‌های سیاسی اقداماتشان هراسی ندارند، بلکه با جسارت به دنبال پاداشی بزرگتر و طولانی‌مدت‌تر هستند.

این طرح آزمونی برای سیاست ترامپ و وجدان آن دسته از سیاستمداران آمریکایی است که نگران نقش کشورشان در تداوم درگیری‌های خاورمیانه هستند. موفقیت این قرارداد به معنای تبدیل شدن واشنگتن به ضامن بی‌قید و شرط قدرت‌نمایی نظامی اسرائیل برای دو دهه آینده خواهد بود.

جزییات توافق آینده آمریکا و اسرائیل

این توافق جدید که به دنبال تضمین کمک نظامی سالانه حداقل ۴ میلیارد دلاری است، با دو نوآوری کلیدی طراحی شده تا حمایت دولت احتمالی ترامپ را تحت شعار «اول آمریکا» جلب کند؛ دو برابر کردن مدت زمان توافق برای پوشش دادن صدمین سالگرد تأسیس اسرائیل و اختصاص بخشی از بودجه به تحقیق و توسعه مشترک در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی نظامی و فناوری‌های دفاعی به جای کمک مستقیم نظامی. این رویکرد به ظاهر منافع مستقیمی برای صنایع و ارتش آمریکا ایجاد می‌کند.

در نهایت چنین توافقات بلندمدت و عمیقاً درهم‌تنیده‌ای، عملاً موقعیت رژیم صهیونیستی را به عنوان یک نیروی نیابتی استراتژیک برای ایالات متحده در منطقه تثبیت می‌کند و از این طریق حضور و نظم مورد نظر آمریکا در خاورمیانه توسط این متحد قدرتمند منطقه‌ای حفظ و تضمین می‌شود.

توافق امنیتی جدید پیشنهادی بین اسرائیل و آمریکا، که قرار است جایگزین چارچوب فعلی شود، تغییری بنیادین در ماهیت کمک‌ها را دنبال می‌کند. ویژگی اصلی این توافق، که با عنوان «اصلاحات اول آمریکا» توصیف شده، جایگزینی کمک‌های نظامی مستقیم با همکاری‌های مشترک در زمینه تحقیق و توسعه است.

این رویکرد به عنوان تفکری «خارج از چارچوب» معرفی شده که هدف آن، تبدیل رابطه از یک وابستگی مالی به یک مشارکت فناورانه و در نهایت استقلال بیشتر صنعت تسلیحاتی اسرائیل است تا همزمان فشار سیاسی داخلی آمریکا را کاهش دهد.

تلاش برای تثبیت اتحاد بلندمدت

در دورانی که نظم ژئوپلیتیک تک‌قطبی پس از جنگ سرد در حال فروپاشی و جهان در حال گذار به یک آرایش چندقطبی پرآشوب است، قدرت‌ها بیش از هر زمان دیگری به دنبال تثبیت اتحاد‌های بلندمدت و قابل اتکا هستند. پیشنهاد بی‌سابقه اسرائیل برای یک توافق امنیتی بیست‌ساله با آمریکا، دقیقاً در همین بستر معنا می‌یابد.

 این طرح فراتر از یک تفاهم‌نامه کمک نظامی، یک بازتعریف استراتژیک از رابطه دو کشور برای یک نسل آینده است که هدف آن تبدیل اسرائیل به متحد استراتژیک و نیروی نیابتی فناورانه آمریکا در خاورمیانه تا اواسط قرن بیست و یکم است. این توافق از طریق دو نوآوری هوشمندانه، دو برابر کردن مدت زمان تعهد و تغییر ماهیت کمک از پول نقد به سرمایه‌گذاری مشترک در فناوری‌های دفاعی تلاش می‌کند تا هم در برابر نوسانات سیاسی داخلی آمریکا مصون بماند و هم رابطه‌ای عمیق‌تر از وابستگی مالی صرف ایجاد کند.

با ایجاد یک «وابستگی متقابل فناورانه»، اسرائیل نه تنها بقای خود را تضمین می‌کند، بلکه سلطه نظامی خود را تثبیت کرده و آمریکا نیز از طریق یک متحد قدرتمند و پیشرفته، حضور و نفوذ خود را در یکی از حیاتی‌ترین مناطق جهان برای دو دهه آینده تضمین می‌کند.

در نهایت این توافق تلاشی حساب‌شده برای ساختن یک لنگر ثبات در دریای متلاطم سیاست جهانی و میخکوب کردن یک اتحاد استراتژیک برای دورانی است که هیچ چیز در آن قطعی به نظر نمی‌رسد.

احتمال جابه‌جایی قدرت در کاخ سفید؟

شاید نکته‌ای که اسرائیل و مقامات جمهوری خواه ساکن در کاخ سفید به آن کمتر توجه کردند، تغییر فضای سیاسی در حزب دموکرات است. پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری‌ها در نیویورک این زنگ خطر را در تل‌آویو به صدا درآورده است که این امکان وجود دارد که پس از پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ، جریان «ترقی خواه» در حزب دموکرات سکان قدرت را در واشنگتن به دست بگیرد.

این موضوع می‌تواند نه تنها توافق ۲۰ ساله امنیتی جدید، بلکه اصل حمایت استراتژیک آمریکا از رژیم اسرائیل را تحت تاثیر قرار دهد.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ