بارورسازی ابرها سالها است بهعنوان یکی از راهکارهای مقابله با کمآبی در کشورهای خشک مطرح است. پژوهش تازهای که روی منطقه الباحه عربستان سعودی انجام شده است تصویر بهنسبت روشنی از ظرفیتها و محدودیتهای این روش ارائه میدهد: از یکسو، میتواند بارش را بهمیزان قابلملاحظهای افزایش دهد، و از سوی دیگر، جایگزین مدیریت آب نیست و پیامدهای منفی میتواند داشته باشد.
بارورسازی ابرها چیست و چرا کشورهای مناطق خشک سراغ آن رفتهاند؟
بارورسازی ابرها نوعی «دستکاری هوا» است؛ در این روش، موادی مثل یدید نقره (AgI) یا نمکهای دیگر با هواپیما (یا گاهی از روی زمین) وارد ابرهای مناسب میشود تا فرایند تشکیل قطرات باران یا بلورهای یخ را تقویت کند.
دهها کشور از چین و آمریکا تا عربستان سعودی و امارات متحده عربی از این فناوری استفاده کردهاند تا در دورههای خشکسالی یا در مناطق کمبارش، احتمال بارندگی را افزایش دهند.
نکته اساسی این است که بارورسازی فقط زمانی «امکانپذیر» است که ابر مناسب وجود داشته باشد؛ رطوبت کافی در جو باشد؛ دما و پایداری جو اجازه رشد ابر و بارش را بدهد.
بنابراین، این فناوری نمیتواند از هوای کاملا صاف و خشک باران بسازد؛ فقط میتواند ابرهای موجود را بارور کند تا بارش بیشتری داشته باشند.
نتایج بررسی منطقه الباحه در عربستان سعودی
در مطالعهای که روی عملیات بارورسازی ابرها در منطقه الباحه عربستان (در سه شهر الباحه، المخواه، و المندق) بین اوت ۲۰۲۲ تا ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد، دادههای بارش قبل و بعد از شروع بارورسازی، و همچنین سوابق چند دهه بارش مقایسه شده است.
افزایش مقدار بارندگی
در این دوره پنج ماهه، نتایج قابلتوجهی گزارش شد. در الباحه حدود ۳۱۶ میلیمتر باران اضافی بارید، یعنی حدود ۵۵۰ درصد نسبت به میانگین همان ماهها در دهههای گذشته افزایش داشت.
در المندق، حدود ۳۷۰ میلیمتر بارش اضافی، معادل حدود ۲۸۷ درصد افزایش باران، گزارش شد.
در المخواه بارندگی حدود ۳۰۸ میلیمتر، یعنی حدود ۲۵۳ درصد، افزایش پیدا کرد.
در مقابل، در شهر العقیق که در همان منطقه قرار دارد، اما بارورسازی در آن انجام نشده، افزایش بارش بسیار ملایمتر و حدود ۷۶ درصد است، که نشان میدهد بخش مهمی از جهش میزان بارش در سه شهرِ یادشده را نمیتوان فقط با تغییرات طبیعی هوا توضیح داد.
افزایش تعداد روزهای بارانی
علاوه بر حجم بارش، تعداد روزهای بارانی هم بهشدت افزایش پیدا کرده است. در برخی ماهها، رشد تعداد روزهای بارانی به حدود ۳۰۰ تا ۴۵۰ درصد رسیده است؛ یعنی زمین و سفرههای آب زیرزمینی بهجای چند روز باران شدید، با بارشهای متعدد تغذیه شدهاند.
بارورسازی ابرها چه مزایایی دارد؟
با تکیه بر تجربه عربستان سعودی و همچنین گزارشهای رسمی، مهمترین دستاوردهای مثبت بارورسازی ابرها عبارتاند از:
۱. بهبود منابع آب
- پر شدن بهتر سدها و مخازن: ظرفیت ذخیره سدها حدود ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است.
- تقویت حجم آبهای زیرزمینی: سطح آب زیرزمینی در برخی مناطق حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد بالا رفته است.
این دو عامل در کشوری مثل عربستان سعودی که بارش سالانه زیر ۱۰۰ میلیمتر است، اهمیت حیاتی دارد.
۲. منافع کشاورزی
افزایش بارش و روزهای بارانی، بهویژه در فصل رشد محصولات، باعث افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی محصول، کاهش حدود ۲۰ درصدی نیاز به آبیاری، و تنوع بیشتر محصول (حتی محصولات آببر مانند برخی میوهها و سبزیجات) شده است.
۳. آثار اقتصادی
کاهش نیاز به آب وارداتی و زیرساختهای آبی بسیار پرهزینه، به صرفهجویی سالانه حدود ۲ تا ۳ میلیون دلار منجر شده است.
علاوه بر این، افزایش تولید کشاورزی هم درآمد کشاورزان را بالا برده و هم به کاهش نسبی قیمت برخی محصولات غذایی و کاهش وابستگی به واردات کمک کرده است.
از طرفی، رشد بخش کشاورزی و پروژههای مرتبط با بارورسازی، باعث اشتغالزایی در منطقه شده است.
۴. ابزار کمکی برای مدیریت کمآبی
این تجربه نشان میدهد در مناطق خشک و نیمهخشک، بارورسازی میتواند بهعنوان ابزاری سریع و مکمل کنار سایر روشها (مانند مدیریت تقاضا، تصفیه و بازچرخش آب، آبشیرینکنها و غیره) استفاده شود، بهویژه در سالهایی که تغییرات اقلیمی خشکسالی را تشدید میکند.
محدودیتها و مخاطرات؛ چرا نمیتوان به بارورسازی بهتنهایی تکیه کرد؟
در کنار این دستاوردها، مطالعه الباحه و دیگر تجربههای جهانی، تصویر کمخطر و سادهای از بارورسازی ارائه نمیکنند. چند محور اصلی نگرانی عبارتاند از:
وابستگی شدید به شرایط جوی
بارورسازی فقط وقتی جواب میدهد که رطوبت، دما، نوع ابر و سرعت باد در محدوده مناسب باشد. بنابراین، این فناوری همیشه و همهجا جواب نمیدهد و نباید بهعنوان راهحل مطمئن و تضمینی معرفی شود.
خطرهای زیستمحیطی و سلامت
مقادیر یدیـد نقره استفادهشده در فرایند بارورسازی معمولا بسیار کم و در محدوده کمخطر گزارش میشود، اما ماهیت تجمعی این ماده در خاک و آب باعث نگرانی برای زیستبومها در بلندمدت است.
از سوی دیگر، پژوهشهای بلندمدت درباره اثر یدید نقره بر سلامت انسان و حیاتوحش هنوز کافی نیست.
تغییر الگوی بارش و خشکسالی در نقاط دیگر
یکی از انتقادهای قدیمی به بارورسازی این است که شاید با «بیرون کشیدن» بارش از یک سامانه ابری در یک منطقه، بارش در مناطق پاییندست یا مجاور کاهش پیدا کند.
گرچه اثبات قطعی این اثر دشوار است، اما پژوهشگران هشدار میدهند امکان تغییر الگوی طبیعی بارش و ایجاد خشکسالی در نقاط دیگر باید جدی گرفته شود و نیاز به پایش منطقهای و بینمنطقهای وجود دارد.
خطر سیل و فشار بر زیرساختها
افزایش بارش، اگر شدید و متمرکز باشد، میتواند خطرات جدی ایجاد کند از جمله سیلاب ناگهانی، فرسایش خاک، آسیب به جادهها، سازهها و حتی سدهایی که در آستانه سرریزند.
تجربههایی مانند سیلابهای شدید در دبی در سال ۲۰۲۴ بحثهای جدی درباره ارتباط احتمالی بارورسازی با سیلابها بهراه انداخت.
بههرحال، وقتی بارشهای شدیدتر و پرتعدادتر میشوند، ضرورت مدیریت سیلاب و تقویت استاندارد ایمنی سدها و زهکشی شهری بیشتر میشود.
هزینه بالا و عدم قطعیت علمی
عملیات بارورسازی نیازمند هواپیماهای اختصاصی، تجهیزات هواشناسی و رادار، مواد شیمیایی، و تیم تخصصی است؛ بنابراین روش ارزانقیمتی نیست، بهویژه برای کشورهای کمدرآمد.
از نظر علمی هم تفکیک تاثیر واقعی بارورسازی از نوسانهای طبیعی بارش بسیار دشوار است؛ و به دادههای چندساله و طراحیهای دقیقتر (شهرهای کنترل، آزمایش تصادفی، رادار و ماهواره) نیاز است.
جای واقعی بارورسازی در مدیریت آب کجاست؟
بر اساس یافتههای پژوهش اخیر و همچنین تجربههای مشابه، بارورسازی ابرها میتواند در شرایط مناسب بارش را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد، منابع آب را تقویت کند و به کشاورزی، اقتصاد و امنیت غذایی کمک کند؛ اما به شرایط جوی وابسته است، هزینهبر و از نظر علمی هنوز تا حدی بحثبرانگیز است، میتواند خطرهایی مانند سیلاب، تغییر الگوی بارش و پیامدهای زیستمحیطی ایجاد کند.
و نکته مهمتر اینکه بههیچوجه جایگزین راهبردهای پایدارتر مدیریت آب مانند کاهش مصرف، بازچرخانی، حفاظت از سفرههای زیرزمینی، بهبود شبکه توزیع، و برنامهریزی کشاورزی متناسب با اقلیم نیست.
به بیان دیگر بارورسازی ابرها، اگر با طراحی علمی، پایش مستمر و شفافیت زیستمحیطی همراه شود، میتواند مکمل ارزشمندی در جعبهابزار مدیریت آب در مناطق خشک باشد؛ اما تبدیل آن به ستون اصلی راهبرد آب، هم از نظر علمی و هم از نظر زیستمحیطی، تصمیمی پرخطر است.









