دیپلماسی بن‌سلمان در قلب کاخ سفید

این استقبال گرم، ریشه در رویکرد دیرینه ترامپ دارد که همواره ریاض را یک متحد کلیدی دانسته و اولین سفر خارجی خود در دوره اول ریاست‌جمهوری را نیز به عربستان اختصاص داده بود. این دیدار فرصتی برای ترامپ است تا استقبال باشکوهی را که در سفرش به ریاض از او به عمل آمد، جبران و به گفته خود، از «عربستان سعودی و ولیعهد آن تقدیر کند.» به گزارش واشنگتن‌پست، این سفر برای محمد بن‌سلمان نیز حیاتی است. او تلاش می‌کند خود را به عنوان یک صلح‌جو و اصلاح‌گر اقتصادی و اجتماعی معرفی کند که برای تحقق برنامه‌های بلندپروازانه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» خود به ثبات و همکاری‌های دفاعی با آمریکا نیاز دارد. اصلاحات اجتماعی مانند لغو ممنوعیت رانندگی زنان نیز در راستای همین تلاش برای تغییر چهره عربستان در صحنه جهانی صورت گرفته است.

نیویورک‌تایمز هم در روایت خود از سفر بن‌سلمان به واشنگتن نوشت، شاهزاده محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، پس از یک غیبت هفت ساله، در حالی به کاخ سفید بازگشت که جایگاه او از یک چهره‌ جویای نام به یک وزنه‌ سنگین و تعیین‌کننده در سیاست جهانی تغییر کرده است. سفر هفت سال پیش او با هدف جلب نظر نخبگان آمریکایی انجام شد، اما ماه‌ها بعد، قتل وحشتناک جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار واشنگتن‌پست، او را به یک چهره «مطرود بین‌المللی» تبدیل کرد. امروز، شاهزاده ۴۰ ساله با قدرتی تثبیت‌شده و به عنوان حاکم دوفاکتوی عربستان و مدیر یکی از بزرگ‌ترین صندوق‌های ثروت ملی جهان‌(با یک تریلیون دلار سرمایه) به واشنگتن بازگشت. او دیگر نیازی به اثبات خود ندارد؛ در واقع، این سیاستمداران و مدیران ارشد آمریکایی هستند که نمی‌توانند او را نادیده بگیرند. استقبال گرم ترامپ که خانواده‌اش منافع تجاری قابل‌توجهی در عربستان دارند، نشانگر این تغییر موازنه است. به گفته «گریگوری گاوز»، کارشناس مسائل عربستان، «این یک پیروزی شخصی برای ولیعهد است. او به عنوان یک رهبر منطقه‌ای و یک شخصیت جهانی بازمی‌گردد.»

شاهزاده محمد بن‌سلمان توانست بحران خاشقجی را پشت سر بگذارد. به گزارش نیویورک تایمز، با وجود ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر صدور احتمالی دستور قتل توسط او، یک دادگاه فدرال در سال ۲۰۲۲ با توجه به مصونیت ناشی از جایگاه سیاسی‌اش، شکایت علیه او را رد کرد. حتی بایدن که زمانی وعده طرد عربستان را داده بود، در سال ۲۰۲۲ برای کنترل قیمت نفت به دیدار او شتافت. تمرکز ولیعهد اکنون از تحکیم قدرت داخلی به تحول اقتصادی معطوف شده است. برنامه‌‌ «چشم‌انداز ۲۰۳۰» برای کاهش وابستگی به نفت، نیازمند سرمایه‌گذاری و همکاری‌های بین‌المللی گسترده است. به همین دلیل، دستور کار این سفر کاملا عمل‌گرایانه است: امضای پیمان دفاعی متقابل با ایالات متحده، پیشبرد توافق برای انتقال فناوری هسته‌ای آمریکا، انعقاد قراردادهای همکاری در زمینه هوش مصنوعی.

از سوی دیگر، دولت ترامپ نیز اهداف خود را دنبال می‌کند. مهم‌ترین هدف، متقاعد کردن عربستان برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل است، هرچند تحلیلگران معتقدند تا زمانی که اسرائیل حق تشکیل کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت نشناسد، این موضوع «عملا از دستور کار خارج است» فروش جت‌های پیشرفته اف-۳۵ نیز از دیگر موارد مورد بحث است. این دیدار در بستری از تغییرات ژئوپلیتیک رخ می‌دهد. عربستان روابط خود را با قدرت‌های دیگر مانند چین عمیق‌تر کرده و دیگر تنها به تضمین‌های امنیتی آمریکا متکی نیست. این تنوع‌بخشی به روابط خارجی، به ریاض اهرم فشار بیشتری در مذاکرات با واشنگتن می‌دهد. امضای قراردادهای بزرگ اقتصادی و نظامی در این سفر، از نگاه کارشناسان، راهی است که عربستان برای حفظ تعهد و حضور آمریکا در منطقه دنبال می‌کند. این دیدار، بیش از هر چیز، نشان‌دهنده یک واقعیت جدید است: روابط آمریکا و عربستان اکنون نه بر پایه‌ ارزش‌های مشترک، بلکه بر اساس منافع متقابل و محاسبات راهبردی شکل می‌گیرد.

اگرچه ترامپ روز دوشنبه عربستان را «متحدی عالی» خواند و فروش جنگنده‌های اف‌-۳۵ را هم قطعی دانست اما این تصمیم با نگرانی‌های جدی در میان مقامات امنیت ملی آمریکا مواجه شده است(البته تا لحظه تنظیم خبر جزئیاتی از این مذاکرات منتشر نشده بود). اصلی‌ترین دغدغه، احتمال دسترسی چین به فناوری فوق‌حساس این جنگنده‌ها از طریق همکاری‌های امنیتی پکن و ریاض است. گزارشی از آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون نیز هشدار داده که این فروش می‌تواند فرصتی برای جاسوسی صنعتی چین فراهم کند. نگرانی مهم دیگر، به خطر افتادن «برتری نظامی کیفی» اسرائیل در منطقه است. اسرائیل در حال حاضر تنها دارنده اف-۳۵ در خاورمیانه است و فروش این جنگنده‌ها به یک کشور عربی می‌تواند این توازن استراتژیک را برهم بزند. این فروش با موانع سیاسی در داخل آمریکا نیز روبه‌روست. کنگره قانونا می‌تواند این معامله را مسدود کند. برخی قانون‌گذاران جمهوری‌خواه و همچنین لابی قدرتمند «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» (آی‌پک)، شرط تصویب این فروش را عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل قرار داده‌اند؛ هدفی که پس از جنگ غزه و خشم جهان عرب، دور از دسترس به نظر می‌رسد. با این حال، به نظر نمی‌رسد دولت ترامپ این شرط را برای فروش اف-۳۵ الزامی بداند.

ترامپ سابقه‌ای طولانی در دور زدن کنگره برای فروش تسلیحات به ریاض دارد. در سال ۲۰۱۹، او با استفاده از اختیارات اضطراری، یک فروش ۸.۱‌میلیارد دلاری اسلحه را به‌رغم مخالفت دوحزبی کنگره به تصویب رساند. در آن زمان، خشم نمایندگان از قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد و نقش عربستان در بحران انسانی جنگ یمن، دلیل اصلی این مخالفت‌ها بود. اگرچه برخی دموکرات‌ها بار دیگر با استناد به سوابق حقوق بشری عربستان با این طرح مخالف هستند، اما در مقابل، برخی جمهوری‌خواهان با توجیه لزوم مقابله با نفوذ رقبای آمریکا در منطقه، از این فروش حمایت می‌کنند.

همزمان، الشرق الاوسط گزارش داد که با توجه به اظهارات ترامپ مبنی با موافقت او با جنگنده اف-۳۵ به عربستان، این کشور به بیست و یکمین کشوری تبدیل خواهد شد که به جمع کاربران این جنگنده پیشرفته می‌پیوندد. تاکنون بیش از ۱۲۵۵ فروند از این جنگنده به شرکای آمریکا تحویل داده شده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۵، بیش از ۷۰۰ فروند توسط اروپا و ۳۰۰ فروند در منطقه هند-اقیانوسیه عملیاتی شوند.

این مطلب برایم مفید است 0 نفر این مطلب را پسندیده اند