این مسیر شریان حیاتی جنگ بود + فیلم

فرهنگ جهادی و شوق شهادت‌طلبی در میان کارکنان راه‌آهن نیز جاری بود. بر این اساس حدود ۱۲ هزار نفر از کارکنان متعهد راه‌آهن داوطلبانه به جبهه‌های نبرد اعزام شدن و ثمره این حضور تقدیم ۲۴۸ شهید، ۲۰۹ آزاده و ۲۴۱ جانباز از خانواده بزرگ راه‌آهن بود. این آمار، گواهی ماندگار بر این است که دفاع از میهن، تنها در خط مقدم نبود، بلکه دل و جان همه اقشار ملت را دربرگرفته بود.

خلاصه خبر

به گزارش ایسنا، براساس آمار و اسناد ارائه‌شده، راه‌آهن در دوران دفاع مقدس تنها یک شبکه حمل و نقل نبود، بلکه شریانی بود که جان جبهه‌ها را تأمین می‌کرد.  به عنوان مثال انتقال حدود هشت میلیون نفر از نیروهای رزمنده ارتش، سپاه و بسیج به مناطق عملیاتی و حمل چهار میلیون تُن تجهیزات، امکانات و مایحتاج جبهه‌های جنگ از آمارهایی هستند که گویای این واقعیت محسوب می‌شوند. این ارقام، به وضوح نقش راه‌آهن در پشتیبانی و تدارکات را نشان می‌دهد و دلیل نامیدن آن به «شریان حیاتی» را آشکار می‌سازد.

ایثاری به وسعت یک نهاد: از کارمند تا شهید

 فرهنگ جهادی و شوق شهادت‌طلبی در میان کارکنان راه‌آهن نیز جاری بود. بر این اساس حدود ۱۲ هزار نفر از کارکنان متعهد راه‌آهن داوطلبانه به جبهه‌های نبرد اعزام شدن و ثمره این حضور تقدیم ۲۴۸ شهید، ۲۰۹ آزاده و ۲۴۱ جانباز از خانواده بزرگ راه‌آهن بود. این آمار، گواهی ماندگار بر این است که دفاع از میهن، تنها در خط مقدم نبود، بلکه دل و جان همه اقشار ملت را دربرگرفته بود.

سردار سرافراز؛ شهید علیرضا نوری

شهید علیرضا نوری به عنوان یکی از نمادهای درخشان این عرصه یاد می‌شود.  او که به مقام قائم‌مقامی در لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) رسید، در بسیاری از عملیات‌های بزرگ حضور داشت. وی در سال ۱۳۶۱ در عملیات «والفجر ۱» جانباز و نهایتاً در نهم بهمن ۱۳۶۵ در عملیات «کربلای ۵» به شهادت رسید.

احمد استاد حسین  از رزمندگان دوران دفاع مقدس روایت می‌کند: «آخرین باری که من علیرضا نوری را دیدم حین عملیات کربلای ۵ بود. آن زمان من به قرارگاه خاتم الانبیاء مأمور شده بودم. یک وانت تویوتا هم تحویلم بود به خاطر نزدیکی مقرمان با مقر نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، تقریباً هر روز، نوری را می‌دیدم. یک روز که در قرارگاه جلسه هماهنگی فرماندهان برگزار می‌شد.

بنده و نوری با هم و با خودرویی که تحویل من بود عازم محل جلسه شدیم به خاطر بارندگی و خیس و گلی بودن جاده مسیر بسیار لغزنده شده بود و اتومبیل ما مدام سر میخورد. در جاده، خودرویی از روبه رو می آمد که کنترلش را از دست داده بود از این سمت به آن سمت جاده چرخ می‌خورد و به جلو می‌آمد. من برای اینکه با آن خودرو تصادف نکنیم مجبور شدم اتومبیل‌مان را به شانه خاکی جاده هدایت کنم چون زمین آنجا لغزنده‌تر بود به محض ورود به شانه خاکی، خودروی ما هم سر خورد و به یک تپه کوچک برخورد کرد.

این برخورد باعث واژگون شدن خودروی ما شد. ماشین که از حرکت ایستاد به زحمت از آن بیرون آمدیم و به کمک چند نفر رزمنده آن را دوباره به حالت اول برگرداندیم. من سالم بودم و طوریم نشده بود ولی استخوان ترقوه علیرضا نوری از جایش درآمده بود و او به شدت درد داشت. خوشبختانه خودرو روشن شد و با هم به بهداری رفتیم در آنجا استخوان ترقوه‌اش را جا انداختند و دردش کمتر شد بعد از آن با هم به جلسه رفتیم و برگشتیم فردای آن روز من برای مأموریتی عازم تهران شدم و دیگر ایشان را ندیدم.

بیشتر بخوانید:
چرا طرح انهدام قطار حامل رزمندگان ایرانی اجرا نشد؟
فرمانده‌ای که مهر شهادت خورد

علیرضا با همان وضعیت جسمی نامساعد در قرارگاه تاکتیکی لشکر مستقر شد تا حین عملیات کمک حال کوثری (محمداسماعیل کوثری) و دیگر فرماندهان لشکر ۲۷ باشد. در نتیجه مقاومت تحسین برانگیز رزمندگان گردان‌های عملیاتی لشکر ۲۷ طی ۱۰ شبانه روز پاتک‌های دشمن در هم کوبیده شد و دست فرماندهان بعثی در بازپس گیری سرپل «کانال ماهی» کوتاه و این منطقه در دست نیروهای خودی باقی ماند.

برای آنکه وضعیت موجود دستخوش تغییراتی به نفع دشمن نشود، کوثری از خط مقدم به علیرضا نوری (قائم مقام لشکر)، جواد حکمی(رئیس ستاد) و شیرازی (مسئول تدارکات) تأکید کرد حواس‌شان به تأمین به موقع تسلیحات تدارکات آب و آمبولانس برای نیروهای در خط مقدم باشد.

متعاقب دستور، فرمانده لشکر با نظارت مستقیم نوری، این امکانات به محل درگیری در خط مقدم ارسال می‌شد اما در محلی موسوم به «سه راه مرگ» یا همان «سه راه شهادت» اکثر خودروها و حتی نفرات پیاده مورد هدف قرار می‌گرفتند. طوری که آن منطقه به تَلی از خودروهای سبک و آمبولانس‌های منهدم شده، تبدیل شده بود. عملیات روز به روز سخت‌تر می‌شد و دشمن هم برای پس گرفتن مناطق از دست داده‌اش مصمم‌تر عمل می‌کرد. همین امر جنگ کربلای۵ را به نبردی عاشورایی تبدیل کرده بود. پس از ۱۷ روز جنگ بیامان در صحرای شلمچه به توصیه محمد کوثری، علیرضا برای دیدار با خانواده‌اش از شلمچه به اندیمشک آمد.

0 seconds of 2 minutes, 52 secondsVolume 90%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلیدEnabledDisabled
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
پخش زنده
00:00
00:00
02:52
 

انتهای پیام

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ