بحران اجرا در برابر کمالِ نظری
بحران اجرا در برابر کمالِ نظری. چرا سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی به سرانجام نرسید؟
خلاصه خبر
بحران اجرا در برابر کمالِ نظری
بحران اجرا در برابر کمالِ نظری. چرا سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی به سرانجام نرسید؟اکنون زمان تحقق سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران ، به پایان رسید اما با وجود آنکه این سند یکی از جامعترین اسناد توسعهای کشور بود، تحقق آن با موانع ساختاری، مدیریتی و هماهنگی جدی روبهرو شد. شکاف میان «نظر و عمل»، ضعف نهادسازی، نبود شاخصهای سنجشپذیر و عملکرد جزیرهای دستگاهها، این سند مهم را از تبدیل شدن به یک برنامه اجرایی بازداشت.
سند چشمانداز بیستساله جمهوری اسلامی ایران با هدف ترسیم آیندهای پیشرفته، الهامبخش و عدالتمحور تدوین شد، اما فاصله میان اهداف این سند و واقعیت اجرای آن، امروز یکی از موضوعات قابل تأمل در نظام برنامهریزی کشور است.۱. سند چشمانداز با رویکردی بلندمدت و جامع تدوین شد، اما ساختارهای اجرایی کشور توان ترجمه این نظریه به «طرحهای عملی» را نداشتند. نبود یک نظام اجرایی سراسری و هماهنگ، باعث شد بخش قابل توجهی از اهداف سند در میان جزیرههای تصمیمگیری گم شود.۲. تحقق چشمانداز، نیازمند مدیران تحولخواه، نظام پاسخگویی روشن و نهادهایی آیندهنگر بود. اما بخش بزرگی از دستگاهها همچنان با منطق بروکراتیک، روزمره و بخشنامهمحور عمل میکنند. همین امر موجب شد روح تحولآفرین سند در ساختارهای اجرایی انعکاس لازم را پیدا نکند.۳. اگر یک برنامه شاخص نداشته باشد، نمیتوان فهمید در چه مسیری حرکت میکند. شاخصهایی که برای سنجش پیشرفت در نظر گرفته شد، یا اقتصادی صرف بودند یا وارداتی و نامتناسب با اهداف تمدنی و فرهنگی سند. نبود معیارهای بومی و قابل ارزیابی، رصد پیشرفت و مطالبهگری واقعی را دشوار کرد.۴. هیچ سازوکار ملی برای تقسیم کار، هماهنگی بین دستگاهها و تدوین نقشه اقدام مرحلهای وجود نداشت. هر دستگاه سند را به شکلی منفرد، تکهتکه و بدون پیوستگی دنبال کرد و نتیجه این شد که هیچ حرکت ملیِ هماهنگ شکل نگرفت.
۵. تحریمها، نوسانات اقتصادی، فشارهای بینالمللی و محدودیت منابع نیز، بخشهایی از برنامهریزی بلندمدت سند را تحتتأثیر قرار داد. این عوامل محیطی، قدرت مانور و ظرفیت اجرایی دستگاهها را کاهش داد و تحقق برخی اهداف را کند یا متوقف کرد.در مجموع، سند چشمانداز ۲۰ ساله از نظر نظری، سندی جامع، الهامبخش و آیندهنگر بود؛ اما نبود نظام اجرایی یکپارچه، ضعف نهادسازی، فقدان شاخصهای سنجشپذیر و کمبود هماهنگی ملی سبب شد این سند مهم بیش از آنکه به یک «برنامه تحققپذیر» تبدیل شود، در حد یک «سند بر روی کاغذ» باقی بماند.فاصله میان «برنامهریزی» و «عمل» همچنان یکی از مهمترین چالشهای حکمرانی در ایران است.حال سئوال اینجاست آیا سند "الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" هم چنین سرنوشتی خواهد داشت؟!
07:32 - 28 آبان 1404
نظرات کاربران









