امیرحسین مدرس: مجری قرار نیست مچ‌گیری کند

امیرحسین مدرس چهره آشنایی برای دهه شصتی‌هاست. ترکیب اجرای او با حسین رفیعی و جملات طنز و جدی که در برنامه نیمرخ بیان می‌کردند، خیلی از اهالی آن روزها را به سمت ادبیات و کتاب کشاند. او در مجموعه‌های تلویزیونی بسیاری بازی کرده و اجرای برنامه‌های مختلفی را در طول همه این ‌سال‌ها در دست داشته است. آخرین اجرای او، برنامه سرزمین شعر بود که توانست با همان مهارتی که دارد، چارچوب درستی برای آن ایجاد کند.

خلاصه خبر

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از جام جم، امیرحسین مدرس این روزها مشغول تصحیح و شرح نسخه‌های خطی و انتشار آنهاست. به روستا رفته تا آرامشی برای این کار داشته باشد. البته کار رادیو را رها نکرده و هر روز در رادیو صبا برنامه‌ای به نام «ادبیاتو»دارد. اجرای قصه ظهر جمعه همین شبکه رادیویی را هم در دست دارد. خودش دلیل کوچ به روستا را، دوری از هیاهو و شلوغی شهر می‌داند تا بهتر بتواند در حوزه زبان و ادبیات فارسی فعالیت کند؛ کما این‌که یکی از کتاب‌هایش جایزه کتاب سال رابه‌دست‌ آورده است.با این‌حال می‌گوید اگر پیشنهاد مناسبی از طرف تلویزیون برای برنامه‌سازی یا حتی در قالب فیلم و سریال ارائه شود، آن را بررسی می‌کند؛ البته با وسواس و سختگیری. مدرس را باید از آن دست مجریانی دانست که برای کارشان وقت می‌گذارند و بدون دانش و آگاهی روی آنتن نمی‌روند. موضوع پرونده رابا اومطرح می‌کنیم تا ازتجربیات چنددهه فعالیت دراین حوزه بگوید. 

مدرس صحبت‌هایش را با ذکر اهمیت تسلط مجری بر زبان و تاریخ شروع می‌کند و به جام‌جم می‌گوید: فارغ از این‌که هر گوینده یا مجری در چه زمینه‌ای تخصص دارد و قصد اجرای چه نوع برنامه‌ای را برعهده می‌گیرد

- خواه مجری برنامه‌های اقتصادی، ورزشی یااجتماعی باشد- نکته‌ای مسلم وجودداردوآن این‌که، مجری علاوه بر تخصص در حوزه مشخص خود، باید بر تاریخچه و پیشینه موضوعی که در آن فعالیت می‌کند، اشراف داشته باشد. برای مثال، یک گوینده یا مجری اقتصادی لازم است تاریخچه اقتصاد جهان و ایران را بداند؛ همان‌گونه که یک مجری ورزشی باید از تاریخ ورزش و شاخه‌های گوناگون آن آگاه باشد. این مسأله درهمه حوزه‌ها صادق است اما نکته‌ای که به باور من و بر پایه تجربه چند دهه فعالیت حرفه‌ای‌ام، مسلم وانکارناپذیر است،توجه به چنداصل اساسی درحرفه اجراست. در درجه نخست، مجریان باید زبان و ادبیات فارسی را به‌خوبی بدانند. گوینده یا مجری‌ که با تاریخ ادبیات و تاریخ زبان فارسی ــ چه به‌صورت عام و چه خاص و حتی بنا بر تمایل شخصی خود درسطحی عمیق‌تر ــ آشنایی نداشته باشد، درواقع ابزاراصلی کار خود را به‌درستی نمی‌شناسد. به بیان بهتر،اگرچنین شناختی وجودنداشته باشد،بهتر است آن ‌فردواردعرصه اجرا نشود. 

نیاز به ادبیات در هر سطح 

وی همچنین بیان می‌کند: اگر به علوم پایه بنگریم، شما یک ریاضیدان، فیزیکدان یا دانشمند برجسته هم که باشید، برای توضیح دادن یک مسأله ریاضی یا ارائه یک قانون فیزیکی یا هر موضوع علمی دیگر، نیاز خواهید داشت که این مفاهیم را با استفاده از کلمات توضیح دهید. ورود به این عرصه، در واقع به معنای ورود به دنیای ادبیات است. یعنی شما باید به‌قدری از نظر واژگانی و مفهومی غنی باشید که قادر باشید با شیوه‌ها و راه‌های مختلف، مسأله ریاضی یا قانون علمی را به‌طور دقیق و مؤثر بیان کنید. این‌گونه است که ادبیات به معنای واقعی در تمامی رشته‌ها و علوم پایه، از اهمیت فراوانی برخوردار است. بنابراین اگر این توانایی در اختیار ‌فرد نباشد، به‌طور حتم کمیت و کیفیت کار همه گویندگان و مجریان  - چه در زمینه‌های علمی و چه در سایر حوزه‌ها- با مشکلات جدی روبه‌رو خواهد بود. مدرس با اشاره به دیگر فنون و مهارت‌های مورد نیاز برای مجری، می‌گوید: یک گوینده یا مجری علاوه بر تسلط بر زبان و ادبیات، باید به تاریخ و فرهنگ آگاهی کافی داشته باشد. آشنایی با معارف انسانی و فرهنگ اقوام مختلف جهان نیز از ضروریات این حرفه است. گاهی اوقات شما نیاز دارید که برای توضیح یک موضوع یا ارائه شاهد مثالی از فرهنگ‌های مختلف، ازجمله فرهنگ‌های اقوام دیگر، ضرب‌المثل‌ها یا حتی نکات تاریخی بهره ببرید. این موارد می‌تواند به‌طور مؤثری در برنامه‌های مختلف، ازجمله در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی یا ورزشی، به‌عنوان شاهد مثال به کار آید. این امر نشان می‌دهد که اشراف به ادبیات و معارف فرهنگی، به‌ویژه به‌دلیل این‌که ادبیات فارسی به‌طور طبیعی با معارف مختلف آمیخته است، نقش اساسی در عملکرد یک گوینده یا مجری ایفا می‌کند. به ‌نظر من، این موارد از ارکان ضروری برای یک مجری و گوینده حرفه‌ای به‌شمار می‌رود. مجری ممکن است در شاخه‌های مختلف با تفاوت‌هایی مواجه باشد. به‌عنوان مثال در حوزه‌هایی مانند سیاست، مسائل اجتماعی یا سیاست‌گذاری‌ها، ممکن است نیاز باشد که روش‌های خاصی را در پیش گیرد. این روش‌ها باید براساس اصول و شفافیت باشند. هیچ‌گاه معتقد نبوده‌ام که یک گوینده یا مجری باید پررو یا دنبال مچ‌گیری از دیگران باشد. به‌ویژه این سال‌ها شاهد نوعی روال نادرست در برخی اجراها بوده‌ایم که آسیب‌زننده است.  

مجری نیازی به پررویی ندارد  

مدرس درخصوص این‌که چرا برخی دنبال مچ‌گیری هستند و دیگر سراغ چالش‌های واقعی نمی‌روند، می‌گوید: یکی از ارکان اساسی که همیشه بر آن تأکید کرده‌ام، علم منطق و استدلال است. اگر یک گوینده یا مجری با دانش منطق آشنا باشد، یعنی بتواند کتاب‌های مربوط به این علم را مطالعه کرده و اصول آن را درک کند، قادر خواهد بود به‌طور منطقی و صحیح استدلال کند. او درک خواهد کرد که چگونه تضادها و تفاوت‌ها را بفهمد، چگونه نقض‌ها را شناسایی و چطور مقدمه‌چینی کند. در اصطلاح اهل منطق، او می‌داند که صغری و کبرای مطالب چیست و چگونه باید استدلال‌های منطقی را سامان دهد. زمانی که کسی صاحب علم و تحلیل منطقی باشد، نیازی به پررویی یا مچ‌گیری نخواهد داشت. استدلال‌های منطقی به‌خوبی قادرند بحث را پیش ببرند، طرف مقابل را به چالش بکشند و در عین حال آرامش را حفظ کنند و قضاوت نهایی را به‌عهده مخاطب بگذارند. در این‌ صورت، مجری یا گوینده خود را در مقام قاضی قرار نمی‌دهد بلکه فضایی را فراهم می‌کند تا مخاطب بتواند براساس استدلال‌ها و شواهد موجود قضاوت کند. 

وی همچنین درباره برخی برنامه‌هایی که برای وایرال شدن دست به هر کاری می‌زنند، بیان می‌کند: همه ما می‌دانیم که گروهی از افراد به‌دلیل عطش شدید برای دیده شدن، به هر طریقی تلاش می‌کنند توجه دیگران را جلب کنند. آنها ممکن است بخواهند صفحات‌شان بازدید بالایی داشته باشد، محتوای‌شان وایرال شود یا تعداد فالوئرهای‌شان افزایش یابد. نمی‌خواهم بگویم این کار خوب است‌ یا بد. این روش انتخابی برخی افراد است. تحلیل من این است که اگر کسی اهل مطالعه باشد و اصولی را که به آنها اشاره کرده‌ام در خود پرورش دهد، نتیجه‌اش تغییر نگرش و جهان‌بینی او خواهد بود. در چنین شرایطی، اولین فایده‌ای که حاصل می‌شود این است که نگرش ‌فرد نسبت به دنیا و کارهایی که انجام می‌دهد تغییر می‌کند. وقتی نگرش ‌فرد تغییر کند، این تغییر در هر کاری که انجام می‌دهد نمود پیدا می‌کند. آن وقت‌ جهان‌بینی نوین و تازه‌ای که به‌دست ‌آورده، به‌طور طبیعی در رفتار و گفتار او منعکس خواهد شد. در این صورت‌ نیازی به انجام نمایش‌ها و ترفندهای سطحی نیست. فردی که حرف حسابی برای گفتن دارد، همیشه شنونده و مخاطب خواهد داشت. او دیگر نیازی ندارد با شامورتی‌بازی خود را در معرض دید قرار دهد تا حرفش شنیده شود.     

مجریانی که شرافت اجرا داشتند  

این مجری باسابقه به اساتید خود در سال‌های دور اشاره می‌کند و می‌گوید: من اساتیدی چون مرحوم کمال‌الحق سلامی، اسماعیل میرفخرایی و دیگران را داشتم که سال‌ها در عرصه اجرا فعالیت می‌کردند. ملاک و معیار ما آنها بودند. وقتی این مقایسه را انجام می‌دهیم، درمی‌یابیم که تفاوت‌ها از کجا تا به کجاست. این اساتید در حوزه گویندگی و اجرا هرگز در جست‌وجوی کلمات اضافی وبی‌مورد نبودند.آنها ازگفتار بی‌ارزش یااستفاده نادرست از واژگان پرهیز می‌کردند. سخنان‌شان همیشه شسته و ‌رفته، معنادار و سرشار از مفهوم بود و از بهترین واژگان برای انتقال دقیق مفاهیم استفاده می‌کردند. آنها شرافت اجرا را رعایت می‌کردند. منظور از شرافت اجرا، تنها به شخصیت والای آنها محدود نمی‌شد، بلکه دانش عمیق و احترامی  را که برای مخاطب و مهمان قائل بودند نیز دربر می‌گرفت. احترام به مخاطب، مهمان و رعایت آداب حرفه‌ای همیشه در عملکردشان مشهود بود. تمامی این ویژگی‌ها یک شاکله کلی از شخصیت‌هایی چون کمال‌الحق سلامی، رضا معینی و دیگر اساتید برجسته ما می‌ساخت اما امروز شما کدام‌یک از این ویژگی‌ها را در اجراهای تلویزیون می‌بینید؟ متأسفانه این ویژگی‌ها را به‌ندرت و در موارد معدود و استثنایی مشاهده می‌کنیم. 

پرسش اینجاست که با این حساب نباید به چهره‌های جدید فرصت داد؟ مدرس در این رابطه پاسخ می‌دهد: فرصت دادن به چهره‌های جدید، با تعریفی که پیش‌تر ارائه کردم، امری پسندیده و ضروری است. هر فردی که شاخص‌ها و معیارهای لازم را داشته باشد، می‌تواند وارد این عرصه شود؛ حتی اگر چهره‌ای تازه‌ باشد. این نکته در مورد چهره‌هایی که به‌تازگی وارد حوزه اجرا می‌شوند نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های یک مجری موفق، تسلط بر صحنه است. در موضوعات مختلف، ما به مجریانی متخصص در حوزه‌های گوناگون نیاز داریم‌؛ مجری اقتصادی، مجری سیاسی، مجری اجتماعی و... . ویژگی مشترک همه اینها  توانایی مدیریت صحنه، سرعت انتقال و درک مطلب بالا، قدرت تصمیم‌گیری لحظه‌ای و اشراف کامل بر موضوع برنامه است. حال فرض کنید یکی از مجریان تازه‌کار فاقد این مهارت‌ها دعوت شود تا بدون آمادگی قبلی، درباره سعدی، خاقانی، مولانا یا رودکی، بلکه فقط درباره زبان معیار دو دقیقه سخن بگوید، نه پنج دقیقه، فقط دو دقیقه. ببینید چند نفر از آنان می‌توانند از پس این کار برآیند. 

آموزش‌های ضروری برای مجریان 

او درباره آموزش‌های لازم برای یک مجری، اشاره می‌کند: یک مجری حرفه‌ای باید حتما دوره‌های فن بیان‌، آموزش‌های مرتبط با ادبیات فارسی و آشنایی با شعر و نثر فارسی را بگذراند. تسلط بر خوانش درست شعر و نثر بخشی جدایی‌ناپذیر از مهارت‌های یک گوینده و مجری است. افزون بر این، مجری باید آموزش‌هایی در حوزه معارف دینی نیز ببیند تا واژگان و تعابیر مذهبی را به‌درستی به کار ببرد. متاسفانه، امروزه برخی مجریان حتی تفاوت میان تعبیر «علیه‌السلام» و «علیهاسلام» را نمی‌دانند. برای مثال، هنگام ذکر نام مبارک امام زمان(عج) می‌گویند: «امام زمان عجل‌الله»‌؛ در حالی که عبارت «عجل‌الله» به‌تنهایی ناقص است. باید گفت: «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» زیرا در غیر این صورت، جمله از نظر معنا و دستور زبان ناتمام است. این موارد از بدیهی‌ترین نکات آشنایی با معارف محسوب می‌شوند. 

مدرس در ادامه به دشواری‌هایی که در زمان ورودش به رادیو با آن مواجه بوده اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: به یاد دارم زمانی که در سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ وارد حوزه اجرا شدم، آزمون‌هایی که پشت‌سر گذاشتم، بسیار سخت و دقیق بود؛ به‌گونه‌ای که اگر برای مخاطبان امروز تعریف کنم، شاید شگفت‌زده شوند. یکی از آزمون‌ها، خوانش یک صفحه از حکایات گلستان سعدی بود. من باید آن را با لحن‌های متفاوت ــ غمگین، شاد، با ریتم بالا یا پایین ــ می‌خواندم. افزون بر آن، متون عادی نیز وجود داشت که باید با رعایت بیان، وزن و لحن مناسب اجرا می‌شد. موارد زیاد دیگری هم بود. در دوران آموزش اجرا، من باید بارها تمرین می‌کردم تا بتوانم فاصله‌گذاری‌ها را درست رعایت کنم و هر بار متن را با لحنی متفاوت بخوانم اما پرسش دیگر این است که مجری چقدر می‌تواند صرف‌نظر از رسانه، خود مستقل عمل کند و نظر دهد؟ مدرس در این خصوص هم می‌گوید: هر فرد، صرف‌نظر از کاری که انجام می‌دهد، نظر و شخصیت مستقل خود را دارد اما نکته مهم این است که در حوزه رسانه، این استقلال فکری و شخصیتی باید در چارچوب حرفه‌ای و تعریف‌شده‌ بروز پیدا کند. برای مثال، دوست عزیزم نجم‌الدین شریعتی، مجری برنامه‌های معارفی است و اگر توقع داشته باشیم نجم‌الدین شریعتی در فضای عمومی ــ مثلا در صف نانوایی ــ نیز دقیقا همان شخصیت رسمی و معارفی برنامه‌های تلویزیونی‌اش باشد، این انتظار نادرست است. هر فرد، شخصیتی منحصربه‌فرد دارد و باید آن را حفظ کند و در عین حال، شان و اعتبار حرفه‌ای خود را نیز پاس بدارد که فقط در تعامل نیکو با مردم و رعایت ادب و انصاف در جامعه به دست می‌آید. هر محیط، چارچوب‌ خود را دارد. حتی اگر در نانوایی مشغول کار باشید، آنجا هم قواعد و اصول خاص خود را دارد و همه باید آن را رعایت کنند. در رادیو و تلویزیون نیز همین‌گونه است. با این حال، نباید انتظار داشت فردی که گوینده خبر است، در اجتماع نیز دقیقا همان‌گونه رفتار کند که پشت میز خبر ظاهر می‌شود. البته تأکید می‌کنم که این مسأله هیچ منافاتی با صداقت و یک‌رویی ندارد. منظور من همان شخصیتی است که در زندگی واقعی، با همان اصالت و منش به تلویزیون می‌آید و در قالب حرفه‌ای خود ظاهر می‌شود. 

59243

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ