فرهنگستان علوم قم، چپ است یا راست؟

🔹

خلاصه خبر

فرهنگستان علوم قم، چپ است یا راست؟

🔹سخنان یکی از فضلای عزیز درباره تاثیرپذیری انقلابیون از جریان چپ مهم بود. شاید عنوان چپ و راست ابتدا در عصر هگل مطرح شد، شاگردان او در سمت چپ و راستش مینشستند و دو قرائت از اندیشه های او داشتند، شاگردان سمت راست او در صحنه سیاسی به نازیسم رسیدند و شاگردان سمت چپش به مارکسیسم و جالب است که این دو در جنگ جهانی دوم مقابل هم قرار گرفتند. 🔹یک جریان کل گرا و جامعه گرا تر بود و به اندیشه اصالت ربط رسید، یک جریان رویکرد اتمیک و اصالت ذات داشت. بعدها نگاههای فلسفی انگلیسی که فردگرا تر بودند راست و نگاههای فلسفی آلمانی که جامعه گراتر بود، چپ خطاب شدند. توجه به علم جامعه شناسی بیش از علم اقتصاد، توجه به تاریخ ، توجه به نقد ذات تمدن غرب، توجه به عدالت بیش از آزادی، تمرکز بر اقتدار حاکمان و اجبار بر عدالت، در سبک چپها بود و راستها عموما توجیه کننده مدرنیته بودند با زاویه نگاه اصالت فرد، توجه به آزادی، تمرکز بر کوچک کردن دایره نفوذ دولت و حاکمیت و توجه به اقتصاد رها و آزاد در کار راستها جدی بود. راستها به یک استبداد پنهان سرمایه دار و سرمایه میرسیدند و چپها به استبداد آشکار ایدئولوژی و حزب و حاکمیت و دولت. 🔹بعد از فروپاشی بلوک شرق، چپها خود را بازسازی کردند و در قالب پست مدرنها دوباره هجوم به مدرنیته را آغاز کردند، حالا آنها ریشه ظلم را اصل حاکمیت میدانستند و لذا دم از آزادی و فروپاشی همه خطوط قرمز میزدند، این آزادی بیشتر هویت نفی کننده استبداد داشت تا هویت اثباتی که راستها به صورت سنتی دنبالش میکردند، آنها در ساحت معرفت دست بشر را از رسیدن به واقع کوتاه میدیدند و عملا دچار نوعی ذهن گرایی شدند، همه چیز را به نسبیت کشیدند نه آنطور که راستها برای
رسیدن به تمایلاتشان میکردند بلکه آنطور که برای جلوگیری از حاکمیت و ظلم لازم بود. چپ و راستهای امروز از دوسوی یک تمدن در حال رسیدن به یک سرانجامند. 🔹مرحوم سیدمنیرالدین همان ابتدای شکل گیری انقلاب با دغدغه نشان دادن کارآمدی انقلاب اندیشه اش را آغاز کرد، او معتقد بود علوم معقول و منقول ما کاستیهایی دارند که "قابل جبران نیست"، لذا او نوعی گسست از فقه جواهری و فلسفه صدرایی را شکل داد. او اندیشه غرب را نیز نقد کرد اول اصالت ذات و سپس اصالت ربط را نقد کرد و به اندیشه اصالت ولایت رسید. او ذهن فوق العاده ای داشت و شخصیت بسیار پر دغدغه ای بود، نگرشهای او در دهه شصت و درگیریهایش با سیاستهای متاثر از چپ ها که توسط میرحسین دنبال میشد خصوصا در نقد تعاونیها جدی و مهم بود. 🔹نگاه های نقادانه او به تراث علمی حوزه البته پر خطا بود، اندیشه اصالت ولایت بر پایه دستگاه فکری عرفانی و فقهی امام ره قابل توضیح بود، اما با خطاهایی بسیار کمتر که میتوانست طرح جمهوری اسلامی را تبیین کند، و طعم نگرش حکومت منهای ولایت و سلوک مردم را نداشته باشد، جدایی معرفتی سیدمنیر و شاگردانش از حضرت امام ره و جریان فکری او باعث شد کار آنها برای کمک به انقلاب با اختلال مواجه شود، آنها عملا از جانب حوزه و رهبران فکری انقلاب دچار انزوا شدند. دلیل اصلی نیز عدم پیوستگی به سابقه معرفتی حوزه بود نکته ای که در کار رهبران انقلاب و حوزه سنتی جدی بود.🔹بعد از رحلت سید منیر، عملا شاگردان او نتوانستند این انفصال و انزوا ی فکری را جبران کنند، استاد میرباقری شاگرد مهم ایشان هوشمندانه به بیان کلامی و منبرهای تبلیغی ترویجی روی آورد، ولی در کمک به انقلاب اسلامی هر چه میتوانست و میفهمید، مددرسان بود، زاویه تحلیل شاگردان استاد
سیدمنیر الدین به مسائل مختلف، مغتنم بود ولو هم در زمینه معرفت شناسی و هم فلسفه و هم امتدادهای سیاسی اجتماعی نظراتشان دچار خطاها و ناپختگیهای بسیار بودند. اما هیچگاه نمیتوان آن را متهم به چپ بودن و یا راست بودن کرد. گرچه نقدهای فرهنگستان به جریان راست بسیار بیشتر از جریان چپ بود.
12:56 - 28 آبان 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ