بازی پزشکیان با قاعده هاشمی

۱- هاشمی یک قاعده منحصربفرد مدیریتی داشت به نام «کَله ی کَشتی». قاعده ای که هم حافظ اصولش شد و هم عملکردش. مطابق این قاعده، آنچه برای هاشمی مهم تر از انتصاب این مدیر یا آن مدیر بود، حفظ مسیر اصلی کشتی و عدم انحراف در مسیر درست بود!.

خلاصه خبر

برای درک بهتر این موضوع بروید نگاه کنید هاشمی «کَله ی کَشتی جنگ تحمیلی» را در کجا تحویل گرفت و به کجا رساند؟. «کَله ی کَشتی دولت سازندگی، دانشگاه آزاد، خبرگان، مجمع، نماز جمعه، سیاست منطقه ای و ...» را هم همینطور؟. خب این اتفاقات چگونه و در چه شرایطی رقم خورد؟. آیا مدیرانی مطلوب، همیشه در دسترس هاشمی بودند یا نه؟. مثلا آیا برای هاشمی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، «محسن رضایی» انتخاب اول برای فرماندهی نظامی بود؟. یا «میرسلیم» برای هاشمی، وزیر فرهنگِ مطلوب تری نسبت به خاتمی در دولت سازندگی شد؟. در اقامه نمازجمعه ها هم وضعیت بهتر نبود و هاشمی سالها برای اقامه نمازجمعه، سخنرانی را پیش از خطبه های خود تحمل کرد که اصلا هیچگونه قرابت فکری و فقهی با او نداشت!. هاشمی در اداره مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان هم با طیف های مختلف و حتی متضادی روبرو بود که مانع بر سر راهش ایجاد می کردند ولی هاشمی بازهم برنامه های خود را به پیش می برد. اصلا «هنر هاشمی» همین‌ بود که هرگز وارد مناقشه منتصبان نمی شد و ثابت کرد که با حضور «محسن رضایی» و «میرسلیم» و «مصباح یزدی» هم می شود، اهداف خود را جلو برد!. البته حرف در این زمینه زیاد است ولی به ذکر همین چند مورد بسنده کردم تا به چرایی و چگونگی بازی پزشکیان با قاعده هاشمی در این روزها بپردازم. 

۲- مسعود پزشکیان تقریبا تمام روسای جمهور جمهوری اسلامی را دیده است. با برخی بیشتر کار کرده و با برخی کمتر. نقطه اوج حضور پزشکیان هم در دولت اصلاحات بود. به همین دلیل هم بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، انتظار تشکیل دولتی زیر پرچم اصلاحات از سوی پزشکیان خیلی دور از انتظار نبود، ولی اینگونه نشد. ناراحتی اصلاح طلبان از پزشکیان هم بیشتر به همین دلیل است که از او، انتظار یکدست سازی بیشتری داشتند ولی این اتفاق نیفتاد و بازی پزشکیان به قاعده هاشمی نزدیک و نزدیکتر شد. اتفاقی که از قضا به شباهتهای تاریخی هم منجر شده و انتصاب سقای اصفهانی در دولت وفاق ملی را شبیه  انتخاب میرسلیم به عنوان وزیر فرهنگ دولت سازندگی ساخته است!.

۳- علت تکرار این اشتباه تاریخی هم بسیار روشن است و  همان خیلی هایی که هاشمی و دولتش را اشتباه فهمیدند، امروز هم «پزشکیان و دولتش» را اشتباه گرفته اند. من قبلاً هم درباره این اشتباه گیری تاریخی نوشته ام. مثلا در  زمان مناظرات انتخاباتی سال ۱۴۰۳ در یادداشتی با عنوان «سم زدایی از مناظرات انتخاباتی با نسخه هاشمی، از پزشکیان نخواهید مثل احمدی نژاد باشد!»، درباره تمایز اخلاق سیاسی پزشکیان نوشتم و بعد از پیروزی وی هم در انتخابات ریاست جمهوری، در یادداشتی با عنوان «کابینه اقتضاء!» به صراحت متذکر شدم که دولت پزشکیان، دولت دعوای اصلاح طلبان و اصولگرایان نخواهد شد، چون پزشکیان اقتصائات دوران ریاست جمهوری خود را کاملا درک کرده و بجای کابینه ای شاخص ولی «غیر هماهنگ» با ارکان قدرت، ترجیح داده فعلا به کابینه ای اقتضایی ولی «هماهنگ» اکتفا کند. قاعده ای که رعایتش هر چند به مذاق عده ای خوش نیاید، ولی یقیناً شانس عبور کشور را از بحران های بی سابقه داخلی و خارجی، بیشتر خواهد کرد. خوب است فراموش نکنیم که اگر همه چیز به روال معمول جلو رفته بود، ما الان باید در دولت دوم -مرحوم- رئیسی روزگار می گذراندیم و معلوم نبود که اگر پزشکیان «رئیس جمهور اضطراری» نشده بود، سرنوشت کشور در میان سیل تهدیدات و تغییرات بزرگ منطقه ای به کجا ختم می شد؟. 

۴- در خاتمه مجددا یادآور می شوم، «پزشکیان» تنها رئیس دولتی در جمهوری اسلامی است که روز اول ریاست جمهوری خود را با حمله نظامی بی سابقه اسرائیل به قلب تهران آغاز کرد و در کمتر از ۱۲ ماه، به تجربه زیر آوار ماندن هم در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رسید!. البته عیبی ندارد اگر عده ای اینها را نبینند و یا در مجلس، پرچم  عدم کفایتش را بالا ببرند و یا در داخل دولت، به تضعیف انتصاباتش بپردازند. این دیرفهمی ها یک ماجرای تکراری در تاریخ جمهوری اسلامی است که به زخمی کاری تبدیل شده است. زخمی که سالها قبل، «سازندگی» را در ایران از نفس انداخت و امروز هم به نظر می آید تا ریشه «وفاق ملی» را نسوزاند، آرام نخواهد گرفت. البته که پزشکیان یقینا راه خود را ادامه داده و با تحمل تمام ناملایمات، پای عهدش با مردم خواهد ایستاد. با زمزمه ی شبیه این؛ «عاقل به کنار جوی، پی پل می گشت، دیوانه ی پابرهنه از آب گذشت!.»

* فعال رسانه ای و دبیر سابق پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ