[  سیدحسین طباطبایی اصل ] فلسفه؛ ستون پنهان قدرت ایران

فلسفه ستون پنهان قدرت است و ایران در جایگاهی استثنایی برای تبدیل این ستون به زیربنایِ یک تمدن در جهان معاصر قرار دارد. این کار مستلزم اراده سیاسی، شناختِ راهبردی، و سرمایه‌گذاری در علوم انسانی است.

خلاصه خبر

 سیدحسین طباطبایی اصل - روزنامه اطلاعات : در عرصه سیاست جهانی،‌ آنچه اغلب در محاسبات روزمره دیده نمی‌شود اما بر جهت‌گیری‌های بلندمدت تأثیر عمیق می‌گذارد؛ «نظام مفهومی» و «پشتوانه نظری» است.

تجربه تاریخ نشان می‌دهد هر قدرتِ پایدارِ بزرگ، پیش از آنکه به توان اقتصادی و نظامی دست یابد؛ از یک چارچوب فکری و فلسفی بهره‌مند بوده است: چارچوبی که مشروعیت می‌بخشد، معنا می‌سازد، و الگوی رفتار کلان را تعیین می‌کند. پرسش معاصر ما این است: آیا ایران می‌تواند از ظرفیت فلسفه بومی و تاریخی خود به‌عنوان ستون پنهان قدرت استفاده کند تا در نظم آینده جهان نقش‌آفرین باشد؟

فلسفه؛ زیربنای تمدن و منطق قدرت

فلسفه در معنای کارکردی‌اش، صرفاً بازیِ واژگانِ دانشگاهی نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از «تصورات بنیادین درباره انسان، جامعه، عدالت، قدرت و معنا» است که سیاست، اقتصاد، و فرهنگ را شکل می‌دهد.

انگلستان، با پشتوانه روشنِ سنت تجربی و عقل‌گرایانه (فرانسیس بیکن، جان لاک و پی‌آمدهای روش‌شناسانه آنان)، زمینه انقلاب علمی و صنعتی را فراهم آورد؛ این بنیان فکری به تولید فناوری، سرمایه‌داری نظام‌مند، و نهایتاً استعمار و امپریالیسم منجر شد. ایالات متحده نیز با تأکید بر پراگماتیسم و فلسفه عمل‌گرا (ویلیام جیمز،جان دیوئی) الگویی از کارآمدی، نوآوری، و «قدرت نرم» ساخت که اعتبار سنجی ایده‌ها را تابع کاربست و اثربخشی می داند.

یکی از دیدگاه های فلسفی حاکم بر افکار و رفتار مردم ژاپن، دیدگاه فلسفی کایزن (پیشرفت مداوم) است. کایزن یعنی بهبود تدریجی و مستمر در همه جنبه های زندگی و کار. این دیدگاه بر این باور استوار است که تغییرات کوچک اما پیوسته، در بلندمدت نتایج بزرگی ایجاد می کنند.این دیدگاه با شکل دهی به رفتار مردم ژاپن در جهت تلاش و پشتکار مداوم؛ یکی از عوامل مهم در رشد و توسعه این کشور بوده است. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که «فلسفه» پیش‌شرطِ شکل‌گیری «الگوی توسعه» و سپس «قدرت» است. 

میراث فلسفی ایرانی؛ ظرفیتِ هویت ساز جهانی‌

ایران در تداوم تاریخی خود، مجموعه‌ای غنی از اندیشه فلسفی را پرورانده: از فارابی که پیوند عقل و سیاست را بازتعریف کرد و نهادهای معرفتیِ مدینه فاضله را تصویر نمود، تا ابن‌سینا که عقلانیت نقّاد و نظام معرفت‌شناسی توانمندی عرضه کرد. از سهروردی که روشن‌بینی و حکمت اشراق را مطرح ساخت تا ملاصدرا که ترکیب فلسفه برهان و عرفان را در دستگاه «حکمت متعالیه» سامان داد.

این سنت نه تنها درونی و اخلاقی است، بلکه قابلیت تکوین «نظام فلسفیِ جامع» دارد، نظامی که بتواند پرسش‌های معاصر درباره توسعه، عدالت، تکنولوژی و معنا را پاسخ دهد. ویژگی محوریِ فلسفه ایرانی- اسلامی، هم‌زیستی عقل و معنا، فقه و حکمت، فرد و جامعه، و اخلاق و سیاست است؛ الگویی که می‌تواند به نیاز امروز جهان برای «معنا» پاسخ دهد؛ معنایی که صرفاً اقتصادی و مادی نیست، بلکه هویت‌ساز و جهت‌بخش است.

چالشِ چین و روسیه: خلأ نظری یا محدودیت جهان‌شمولی؟

چین و روسیه امروز در میدان‌های اقتصادی و نظامی سرمایه بسیاری را انباشته‌اند، اما اگر مسأله را فراتر از ظرفیت‌های فنی و سخت‌افزاری ببینیم، می‌توانیم چالشی نظری را نیز شناسایی کنیم: فقدان «نظام فلسفی جهان‌شمول» که بتواند نه ‌فقط سیاست ملی، بلکه الگویی جامع برای نظم اجتماعی و ارزش‌گذاریِ بین‌المللی عرضه کند. فلسفه سیاسی و اجتماعی چین بیشتر متکی بر سنت کنفوسیوسی و اندیشه کنونیِ حزب ـ دولت، و سنت فکری روسیه با ریشه‌های الهیاتی و اقتدارگرایانه، هرکدام نقاط قوتی دارند، اما در تقارن با نیازهای جهانیِ امروز برای ارائه روایتِ جهانیِ اخلاقی-سیاسی هنوز فاصله‌هایی وجود دارد.

در این میان ایران، با ذخیره فلسفیِ عمیق و آموزه‌هایی درباره عدالت، حکمرانی اخلاقی، انسان کامل و نقش عقل در سیاست می‌تواند تکمیل‌کننده این خلأ باشد. اگر ایرانِ فکری و نظری به مثابه «معمای تمدنی» با ظرفیت‌های اقتصادی و نظامیِ چین و روسیه پیوند بخورد، امکان ظهور الگویی جدید از قدرت فراهم می‌آید: الگویی نه مبتنی بر تکرار امپریالیسم غربی، بلکه بر پایه همکاریِ تمدنی، معنابخشی و عدالت بین‌المللی. چنین اتحادی در سطح نظری، می‌تواند ساختارهای موجودِ  را  نه با زور، بلکه با ارائه یک الگوی اخلاقی ـ سیاستیِ متفاوت به چالش بکشد. 
چرا این امر نیازمند سیاست‌گذاری است؟

این چشم‌انداز رادیکال و بلندپروازانه جز با سیاست‌گذاری آگاهانه ممکن نیست. بازیافتنِ جایگاهِ نظری ایران دو کار موازی می‌خواهد: احیای نهادها و تقویتِ شبکه تولید دانش فلسفی. سیاست‌گذاران باید فلسفه را نه کالایی فرعی، بلکه زیربنای راهبردی بدانند. چند اقدام راهبردی بلافاصله قابل طرح است:

ـ سرمایه‌گذاری بلندمدت در علوم انسانی و فلسفه: تخصیص بودجه پژوهشی، اعطای کرسی‌های پژوهشی بین‌المللی، حمایت از ترجمه‌ها و نشر آثار کلاسیک و نوآورانه فلسفی ایرانی.

ـ ایجاد نهادهای ژئوپلیتیک-ژئوفلسفی: مراکز مطالعاتی ترکیبی که فلسفه را با سیاست خارجی، اقتصاد، و علوم تکنولوژیک پیوند دهند تا اندیشه فلسفی، سیاست‌گذاری عملی تولید کند.

ـ ارج نهادن به فیلسوفان و آموزگاران حکمت: تشویق نخبگان فلسفی، ارتقای جایگاه آموزشی و رسانه‌ای فیلسوفان، و ایجاد مسیرهای ورود اندیشه فلسفی به گفتار عمومی.

ـ دیپلماسی فرهنگی و فکری فعال: صادراتِ اندیشه از طریق ترجمه، نشست‌های فکری مشترک با چین و روسیه، و تدوین پروژه‌های نظری مشترک که وجهِ اخلاقیِ همکاری را برجسته کنند.

ـ بازنگری در برنامه آموزشی: وارد کردن فلسفه ایرانی-اسلامی به سطوح آموزش عالی و عمومی به‌نحوی که «زبانِ فکری»ِ نسل‌های آینده شکل گیرد.

از نظریه تا عمل: سرمایه‌گذاری روی فکر، سرمایه‌گذاری روی قدرت

قدرتِ پایدار ایجاد نمی‌شود مگر با سرمایه‌گذاری بر سرچشمه‌های معنا و مشروعیت؛ منابعی که قوانین، هنجارها و روایت‌ها را تولید می‌کنند. اگر چین و روسیه توانسته‌اند در سطح سخت‌افزاری همگرایی ایجاد کنند، ایران می‌تواند در سطح نرم‌افزاری -یعنی فلسفی و اخلاقی- نقشی حیاتی ایفا کند. این ترکیب، می‌تواند «الگویی» ارائه دهد که نه تقلیدی از امپریالیسم غرب است و نه صرفاً واکنشی و استبدادی. الگویی که بر عقلانیت، معنا، و عدالت استوار است و توان اقناعِ بین‌المللی دارد.

جمع‌بندی: فراخوانی به خرد و سیاست

فلسفه ستون پنهان قدرت است و ایران در جایگاهی استثنایی برای تبدیل این ستون به زیربنایِ یک تمدن در جهان معاصر قرار دارد. این کار مستلزم اراده سیاسی، شناختِ راهبردی، و سرمایه‌گذاری در علوم انسانی است. اگر می‌خواهیم ایران در نظم آینده جهان نقشی تعیین‌کننده داشته باشد(نه صرفاً به‌عنوان بازیگر منطقه‌ای، بلکه به‌عنوان حاملِ الگویی جهان‌شمول)؛ باید فیلسوفان را ارج نهیم، فلسفه را عزیز بداریم و علوم انسانی را در اولویت راهبردی قرار دهیم. بدون این بازسازیِ نظری، هر توان اقتصادی و نظامی نهایتاً ناقص خواهد بود؛ اما با آن ممکن است ایران و شرکایش الگویی از قدرت بسازند که مبتنی بر عقل، معنا، و عدالت است و می‌تواند نظم آینده جهان را بازتعریف کند.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ