تیمی که خودش را به خواب زده
دوستان، و به نظر امیر قلعهنویی دشمنان تیم ملی، و بنا بر گفته شجاع خلیلزاده مردمی که از مغزشان کمتر استفاده میکنند، ساعت 19:30 سهشنبه مقابل تلویزیونهای خود نشستند تا دیدار نهایی تورنمنت العین بین تیم ملی ایران و ازبکستان را در ورزشگاه «هزاع بن زاید» تماشا کنند تا شاید بالاخره ملیپوشان ایران بعد از بازیهای متعددی که برابر ازبکستان مساوی کرده یا باخته بودند، بلکه این بار بتوانند هم ازبکها را شکست داده و هم قهرمان این تورنمنت سخت و صعبالعبور شوند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
افسون حضرتی: دوستان، و به نظر امیر قلعهنویی دشمنان تیم ملی، و بنا بر گفته شجاع خلیلزاده مردمی که از مغزشان کمتر استفاده میکنند، ساعت 19:30 سهشنبه مقابل تلویزیونهای خود نشستند تا دیدار نهایی تورنمنت العین بین تیم ملی ایران و ازبکستان را در ورزشگاه «هزاع بن زاید» تماشا کنند تا شاید بالاخره ملیپوشان ایران بعد از بازیهای متعددی که برابر ازبکستان مساوی کرده یا باخته بودند، بلکه این بار بتوانند هم ازبکها را شکست داده و هم قهرمان این تورنمنت سخت و صعبالعبور شوند. در همان دقایق نخست مسابقه سعید عزتاللهی مصدوم شد، تا ژنرال تعویض اجباری را در دستور کار قرار دهد. باز هم جای شکرش باقی است که در انتهای مسابقه و در کنفرانس خبری این شکست را به این تعویض اجباری ربط نداد. با اینکه تیم ملی حملات جسته و گریختهای روی دروازه حریف داشت، اما ازبکها سازمانیافتهتر و با برنامه حمله میکردند. با 10نفره شدن تیم ازبکستان باز هم تیم ملی نتوانست دروازه این تیم را باز کند و تعویضهای دقایق آخر بازی که به قول قلعهنویی نشاندهنده جوانگرایی در تیم ملی است، بیشتر حکم «بستن دهان» منتقدان را داشت تا استفاده از کارایی و بهرهگرفتن از توانمندی آنها. اینقدر این مسابقه حاشیه و اتفاقات عجیبوغریب داشت که خوراک رسانهها حداقل تا یکی، دو هفته جور شده است. نقطه عطف این مسابقه نه شکست تیم ملی بود، نه ضربات پنالتی و پنالتیزنها، نه اشتباهات گاهی عجیب بیرانوند، نه فرسودگی جسمی تیم، بلکه بازنشر ویدئویی از «هاج و واج» ماندن قلعهنویی بعد از شکست در ضربات پنالتی است. او از میلاد محمدی سؤال میپرسد که چرا تو پنالتی زدی، او بیتفاوت از کنار سرمربی تیم ملی میگذرد، از طارمی میپرسد تو چرا نزدی، همهکاره تیم ملی میگوید ببخشید و رد میشود. ژنرال که عمری همه را به باد انتقاد میگرفت که «آقایان» و «دستها» نمیگذارند او موفق شود، این بار واقعا از «آقایان نورچشمی» در تیمش رکب خورد. صحبتهای جنجالی طارمی برای بازگشت مشروعیت و محبوبیت ازدسترفتهاش، خیلی دیر است؛ دیرتر از آنچه فکر میکند. او گفت که وقتی بازیکنان تیم حاضر نیستند پنالتی بزنند، یعنی سطح تفکر تیم برای موفقیت و پیروزی پایین است.
از صحبتهایی که طارمی انجام داد، باید ترسید. درحالیکه حدود هفت ماه تا جام جهانی زمان باقی است، به نظر میرسد که کودتاچیان علیه اسکوچیچ بار دیگر دست به کار شدهاند. صحبتهای طارمی خبر از اتفاقاتی میدهد که بیننده نمیبیند ولی میتواند بهخوبی آنها را درک کند. در نبود جهانبخش، طارمی آنقدر قدرت دارد که بتواند یکتنه جور دیگران را هم بکشد و چوب لای چرخ سرمربی تیم بگذارد. پاسخ به انتقادات طارمی از سوی قلعهنویی هم یعنی آتش زیر خاکستری روشن شده و شعلههای آن کمکم در حال اوجگرفتن هستند.
مهم نیست تیم ملی در یک تورنمنت چهارجانبه با حضور سه تیم معمولی قهرمان نشد. آنچه باید مورد توجه مسئولان فوتبال قرار بگیرد، جو سنگینی است که بر تیم ملی سایه انداخته. البته از نظر رئیس فدراسیون ادامهدار بودن فوتبال در کشورهای دیگر اهمیت بیشتری دارد. این تیم ملی با این نفرات، با این تفکری که در آن حاکم است و با ناتوانی سرمربی در اجرای برنامه تاکتیکی، بدونشک در جام جهانی بدترین نتیجه را میگیرد. بازیکنانی که یک سال دیگر به سن آنها اضافه میشود، فکر و ذکرشان درآمد بیشتر است، در لیگ داخلی و آسیایی هم بازی دارند و خیلی هم برای سرمربی تیم ملی «تره» خرد نمیکنند. با این تیم نرفتن به جام جهانی بهتر است. اما سؤال از دوستانی که به فکر کودتا افتاده و همان داستان اسکوچیچ را به نوعی بازتولید میکنند؛ باز هم میخواهید کیروش را به ایران بیاورید، یا اینکه این بار شخص دیگری را در ذهن دارید؟ امیر قلعهنویی خیلی متوجه حواشی نیست. او از اینکه سه کلینشیت مقتدرانه انجام داده، به خود میبالد. او حتی خوشحال است که فابیو کاناوارو از رسیدن به ضربات پنالتی بسیار خوشحال بوده و این یعنی بازی مقابل تیم ایران چقدر برای ازبکها لحظات سختی را رقم زده است. همه در تیم ملی دارند خودشان را فریب میدهند. این یک واقعیت است. از رئیس فدراسیون فوتبال که مدعی است ما با سرمربی ایرانی به جام جهانی صعود کردیم و عربستان با ریختوپاش نتوانست، تا رسانههای نزدیک به ژنرال که هیچ نقدی را نمیپذیرند، سرمربی تیم ملی که فکر میکند هدایت یکی از بزرگترین تیمهای تاریخ ایران را برعهده دارد و خودش یکی از پنج سرمربی برتر دنیاست، بازیکنانی که فکر میکنند آسمان دهان باز کرده و آنها صاحب این لباس شدهاند، همه در یک خواب شیرین ناز و عمیق فرورفتهاند. هر چقدر هم منتقدان تلاش میکنند که از خواب غفلت بیدارشان کنند، خودخواسته خوابیدهاند. بیدارکردن کسی که خودش را به خواب زده، سختتر است.
با نمایشهایی که از تیم ملی در تورنمنت کافا، مقابل روسیه، تانزانیا و تورنمنت العین دیدیم، خیلی امیدی به موفقیت نیست. امیر قلعهنویی بعد از هر مسابقه بهبه و چهچه میکند که ما هشت تا کرنر زدیم و حریف دو تا و این یعنی ما بهترین هستیم. اما واقعیت این است که شما بهترین نیستند. حتی بهترین مربی باشگاهی هم از یک مقطعی به بعد دیگر نبودید. حاصلش 10 سال کار در لیگ برتر بدون کسب یک جام بود. شما با پشتوانه خاصی به تیم ملی آمدید و مجبورید که عملکرد خودتان را مثبت ارزیابی کنید و نتایج ضعیف تیم ملی را به گردن بازیکنان بیندازید. ولی ژنرال، پیادهسربازها گاهی اوقات «رِندتر» هستند و خوب میدانند که «کلهپا»کردن ژنرالها چه سازوکاری دارد. تیمی که مردم دوستش داشتند و با اسکوچیچ به جام جهانی رفت، نورچشمیها بهراحتی از مردم دورش کردند، شما که دیگر جای خود دارید.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.









