گروه اندیشه: بیگمان یکی از پرسشهای بنیادین انسان معاصر این است: فلسفه با آن قدمت دیرینه و مفاهیم پیچیده، چه کمکی میتواند به حل مسائل عینی و بهبود کیفیت زندگی او کند؟ جواد ابراهیمی با انتشار این نوشتار در دین آنلاین، با اشاره به سه ظرفیت کلیدی فلسفه — ابزارهای منطقی، آموزههای محتوایی و تمارین عملی — نشان میدهد که فلسفه نه فقط یک دانش انتزاعی، بلکه منبعی زنده و کاربردی برای مواجهه با چالشهای فکری و وجودی است. او سپس بر پایه این سه ظرفیت، به تبیین «مشاوره فلسفی» به عنوان رویکردی بینرشته ای میپردازد که میکوشد از طریق گفتوگوی مستقیم، به دغدغههای متافیزیکی و پرسشهای معناگرایانه انسان پاسخ گوید، حیطهای که رواندرمانی معمولاً از پرداختن به آن ناتوان است. این مطلب در زیر از نظرتان می گذرد:
****
سنتهای فلسفی جهان با غنای ۲۵۰۰ ساله _علاوه بر رسالت اصلی خود یعنی کشف حقیقت_ امکانات و سرمایههای مختلفی برای ارائهٔ به بشر امروز دارند. به طور عمده سه بستر و زمینهٔ کاربردی در فلسفه وجود دارد که میتواند یاریبخش بشر باشد:
-روشها و ابزارهای فلسفی و منطقی
-آراء و آموزههای فلسفی
-تمارین فلسفی
در مورد نخست، فلسفه عمدتاً ابزارهای شناختی و فکری _و نه محتوایی_ در اختیار بشر قرار میدهد. این ابزارها به افراد کمک میکند تا بهتر فکر کنند و مسائل زندگی را تحلیل نمایند. تفکر انتقادی، تفکر منطقی و تحلیل مفهومی همگی در این دسته قرار میگیرند.
در رویکرد دوم، آموزهها و آراء فلسفی _مباحث محتوایی و نه روشی_ مورد توجه است. در این بستر، اندیشهها به عنوان چراغ راه بشر به زندگی او غنا میبخشند. موضوعاتی همچون معنای زندگی، آغاز و انجام جهان و مباحث مربوط به فضیلت و اخلاق نمونههایی از موضوعات کاربردی فلسفی است که میتواند در خدمت بشر امروز قرار گیرد.
نهایتاً در رویکرد سوم، برخی تمارین عملی از سنتهای فلسفی و معنوی جهان اقتباس میشود، تمارینی همچون ذهن آگاهی و یا مراقبه سکوت. این تمارین عملی به افراد کمک میکنند آرامش خود را در زندگی افزایش دهند و به خودآگاهی و تجربهٔ امر وجودی نائل آیند.
چرایی مشاوره فلسفی
این خدمات و کاربردهای سهگانهٔ فلسفه در حوزهٔ یاریگری عموماً به چند صورت قابل ارائه است:
ـ کلاسهای آکادمیک فلسفه
ـ کارگاهها و سخنرانیهای فلسفی
ـ کتابهای فلسفی
حال مسئله و پرسش اساسی آن است که اگر امکان بهرهبردن از یک سخنرانی یا کتاب فلسفی و کاربرد آن در زندگی وجود دارد، چرا امکان بهرهبردن از فلسفه در بستر یک گفتوگوی دونفره وجود نداشته باشد؟ گفتوگویی در قالب مشاوره میان یک فیلسوف و مراجع، به ویژه آن که در یک گفتوگوی دونفره میتوان بر جهانبینی، سوالها و چالشهای مراجع تمرکز کرد.
طرح این پرسش و تلاش برای پاسخ به آن سبب شکلگیری جریانی بینرشتهای در دهههای اخیر در سطح جهان به نام مشاوره فلسفی شده است. جریانی که ابتدا در کشور آلمان، سپس هلند و بعد از آن آمریکا و دیگر کشورها شکل گرفت و تاکنون به موازات مشاورههای روانشناختی پیش آمده است.
اهمیت مشاوره فلسفی
مشاوره فلسفی به دنبال کاستن از درد و رنج بشر و بالا بردن کیفیت زندگی اوست است و در این مسیر این ادعا را دارد که به موضوعاتی میپردازد و انتظاراتی را پاسخ میدهد که رواندرمانی قادر به انجام آن نیست.
توضیح آنکه انسان در مسیر زندگی با سؤالات، دغدغهها و ناخشنودیهای متافیزیکی زیادی مواجه میشود، سؤالات و دغدغههایی که غیر بیمارگونه هستند و ریشه در ماهیت متفکر انسان دارند. یکی از کارهای اصلی مشاوره فلسفی پرداختن به این سؤالات و دغدغهها است.
پرسش از جایگاه انسان در عالم، معنای زندگی، اضطراب مواجهه با مرگ و دغدغه جاودانگی بخشی از موضوعاتی است که جنبه متافیزیکی دارند و از حیطه روانشناسی خارج هستند. بسیاری از اوقات مراجعین نه درگیر اختلال روانی، بلکه درگیر پرسشها و دغدغههای متافیزیکی هستند، دغدغههایی که سبب کاهش کیفیت زندگی و رنج وجودی برای آن ها شده است، در این جا رواندرمانگران مراجعان را به مشاوران فلسفی ارجاع میدهند.
۲۱۶۲۱۶










