سارا ارزانی بیرگانی _خبرآنلاین خوزستان _اندیکا
در روزگاری که کوچ ایل،قصه پرملال راههای صعبالعبور بود، "کیخا آدین علی" از طایفه بااصالت "بابااحمدی (بامدی)" و از سرداران وفادار "کلبعلی خان دورکی"، رهسپار ییلاق شد. همسرش، "بیبی ماهپری"، بانویی باوقار، دلیر و مهماننواز بود که همراه برادرانش در اردوی "جعفرقلی خان بهداروند" قرار داشت. قشلاقشان "تنگ بابااحمد" در اندیکا و ییلاقشان "گورخطیر" در چلگرد بود. اما این کوچ آرام، به ناگاه به صحنهای از جنگ و غارت تبدیل شد.
فاجعه در گذرگاه کوهستان:
در حوالی"پل نگین" و "شیمبار پایین"، چند خانوار از کوچندگان مورد حمله قرار گرفتند. ماهپری و همراهانش که از گذرگاه ایلیاتی "کوه منار" عبور میکردند، ناگهان مورد هجوم نیروهای خودسر "جعفرقلی خان بهداروند" واقع شدند. درگیریهای پراکنده، قتل و غارتی گسترده را به همراه آورد که "کوه منار"، "شیمبار بالا و پایین" و "دامنه کوه دمه" را فراگرفت. در این میان، ماهپری با هزاران مشقت خود را به دامنه کوه دمه رساند.
تعقیب و گریز؛ آزمون جانسخت یک بانوی بختیاری
بر اساس روایتهای تاریخی و نقل قول از نوادگان"آ کرمعلی"، ماهپری در دامنه کوه دمه مورد تعقیب چند سوار قرار گرفت. برخی منابع نیز از تعقیب او توسط یک "سوار غیربختیاری" خبر دادهاند. در این شرایط سخت، او به همراه کنیز و فرزندان خردسالش — "آ معصومعلی"، "آ کرمعلی" و "بیبی فلک" — خود را به بلندای "رگ امامزاده صالح ابراهیم" رساند و هر چه به آن سواران پلید گفت به او نزدیک نشوند در عوض هر چه بخواهند به آنها پول و اشرفی میدهد فایده نداشت.
فروافتادنی که تا ابدیت صعود کرد:
در آن بلندی،هنگامی که هیچ راه گریزی نمانده بود،قبل از آنکه سواران به چند قدمی او برسند ماهپری آزمون سخت عفت و غیرت را پس داد. او طفل شیرخوارش را بوسید، مینایش ( روسری ) را بر چشمانش بست و سپس خود را از بلندای منارههای سنگی کوه دمه به پایین پرتاب کرد. او مرگ را بر ننگ اسارت و تجاوز برگزید و آسمانی شد.
بازتاب یک حماسه در ادبیات و تاریخ:
· خسرو خان سردار ظفر در خاطرات خود به زیبایی بینظیر ماهپری و این حادثه اشاره کرده است.
· دکتر حافظ حاتمی فداکاری او را با "شیرین" پس از مرگ خسرو و "آندروماک" همسر هکتور مقایسه کرده است.
· داراب رئیسی، شاعر ارجمند، در کتاب "خوننامه علیداد رستم بختیاری" با شعری حماسی، صحنههای تعقیب، گفتگوی ماهپری با مهاجم و لحظه پرواز او را به تصویر کشیده است:
درود فراوان به آن شیر زن / که شد غیرتش جوهر هر سخن...
...به آرامی آن گوهر تابناک / دلی از غم طفل خود چاک چاک
در آورد آن نوگل از دوش خود / فشردش چو جان اندر آغوش خود
به روی نکویش بسی بوسه داد / سپس از بغل بر زمینش نهاد...
بینداخت خود را ز کوه بلند / نبیند که تا نامش از بد گزند
پایان یک تراژدی، آغاز یک اسطوره:
امروزه،تندیس "شهید عفت بختیاری" به همت همتباران طایفه "درویش آدمی" از تیره "بامدی" ساخته و در دژ ملکان نصب شده است تا یاد و خاطره بیبی ماهپری برای همیشه زنده بماند. او که در عصر "جعفرقلی خان دورکی" میزیست، نه تنها یک همسر و مادر بود، بلکه نماد شیرزنی، شجاعت و پاکدامنی زنان ایل بختیاری به شمار میرود.
داستان ماهپری تنها یک تراژدی تاریخی نیست؛این روایت، گواهی است بر اصالت، غیرت و عزتی که در ژنتیک فرهنگی زنان این سرزمین ریشه دوانده است. فداکاری او در بلندای کوه منار، پیامی است برای نسلهای آینده که گاهی حرمت جان و عفت، فراتر از حیات دنیوی است. نام "بانوی منار" برای همیشه در تاریخ ایل بختیاری و در قلب همه آزادگان خواهد تپید.










