به گزارش ایسنا، ویژگی منحصربهفرد او نه تنها در تکنیک، ترفندها و خلاقیت باورنکردنیاش، که در فلسفه زندگیاش نیز جریان داشت. او فوتبال را به یک جشن تبدیل کرد. این بازیکن برزیلی زود از فوتبال بازنشسته شد اما این باعث نشد که او فراموش شود.
با توجه به حجم عظیم پول در گردش در فوتبال مدرن و با توجه به اینکه هیچ باشگاه خاصی انحصار منابع مالی را در اختیار ندارد بعید است که ماجرای رئال مادرید که زمانی "کهکشانیها" نامیده میشد، تکرار شود. در واقع پس از ظهور منچستر سیتی و پاری سن ژرمن، فعالیت "رئال" در بازار نقل و انتقالات و جذب بهترین بازیکنان جهان کمتر جلب توجه میکند.
بیش از بیست سال پیش، رئال مادرید ستارههایی چون دیوید بکام، لوئیس فیگو، رونالدو، روبرتو کارلوس و زینالدین زیدان را در ترکیب داشت و به خود میبالید.
فلورنتینو پرس یک نام را در فهرست چشمگیر نقل و انتقالات خود کم داشت؛ ما در مورد رونالدینیو صحبت میکنیم که حتی پرس قدرتمند هم اضافه کردن او را غیرممکن یافت و پس از آن، او به جای گائوچو، روی بکهامِ بسیار مورد توجه تمرکز کرد.

انتقال بکام و دیگر ستارگان، سود مالی زیادی برای باشگاه مادریدی به همراه داشت اما موازنه قدرت در لالیگای اسپانیا بار دیگر به نفع بارسلونا تغییر کرد، که در درجه اول به لطف رونالدینیو بود و بعدا فرانک رایکارد تصمیم گرفت تیم را جوان کند و آندرس اینیستا و لیونل مسی را به مهمترین چهرهها تبدیل کرد.
مقایسه لیونل مسی و رونالدینیو، با توجه به اوجی که مسی به آن رسیده، اکنون کاملاً بیمعنی است اما هنوز هم میتوان در مورد اینکه کدام یک از آنها در اوج دوران حرفهای خود بهتر بودند، بحث کرد. کسانی که معتقدند گائوچو از نظر فنی از بازیکن آرژانتینی پیچیدهتر بود، همیشه از "ال کلاسیکوی" سال ۲۰۰۵ در سانتیاگوبرنابئو به عنوان یک استدلال استفاده میکنند.

بارسا برای این مسابقه به خوبی آماده نشده بود. هم کاتالانها و هم کهکشانی ها فصل را خوب شروع کرده بودند و قبل از الکلاسیکو، آبی و اناریها که مدافع عنوان قهرمانی بودند، تنها یک امتیاز از سفیدپوشان در جدول ردهبندی عقب بودند. گائوچو از همان ابتدا روشن کرد که نقش ستاره اصلی این مسابقه را به هیچکس واگذار نخواهد کرد و از همان ابتدا یک موقعیت گلزنی برای ساموئل اتوئو ایجاد کرد اما مهاجم کامرونی نتوانست از این فرصت استفاده کند.
مهاجم کامرونی به سرعت اشتباه خود را جبران کرد و با یک شوت دیدنی دروازه حریف را باز کرد. اتوئو در جشن پیروزی به سمت جایگاه ریاست باشگاه رفت، جایی که فلورنتینو پرس با خونسردی نشسته بود و فروپاشی امپراتوری خود را تماشا میکرد. ساموئل به نشان بارسلونا روی پیراهنش اشاره کرد که طبیعتاً خشم تماشاگران را برانگیخت.
دقیقا یک ساعت پس از شروع مسابقه، نمایش رونالدینیو در سانتیاگو برنابئو آغاز شد - پس از پاس دکو، رونالدینیو توپ را در مرکز زمین دریافت کرد، با مهارت بالایش سرخیو راموس را فریب داد، به راحتی ایوان الگوئرا را که وارد محوطه جریمه شده بود کنار زد و هیچ شانسی برای ایکر کاسیاس برای نجات تیمش باقی نگذاشت.
دکو همچنین برای گل سوم هم به رونالدینیو پاس گل داد ولی به قدری کارهای او با توپ زیبا بود که کمی شرمآور است از کسی که پاس گل داده یاد کنیم.
لحظه اصلی پس از آن فرا رسید. برای قدردانی از نابغهای که لباس تیم رقیب را پوشیده بود، بخش بزرگی از تماشاگران برنابئو از جای خود بلند شدند و رونالدینیو را با تشویق مورد تقدیر قرار دادند. هواداران مادرید این کار را تا حدودی به این دلیل انجام دادند که میخواستند به بازیکنان تیم مورد علاقه خود نشان دهند که در آن لحظه چقدر ضعیف هستند.
درست دو هفته پس از آن بازی، رونالدینیو توپ طلا را از آن خود کرد، شاید درخشش او در ال کلاسیکو به این امر کمک کرد،. برای اینکه ثابت شود بردن جایزه فرانس فوتبال اتفاقی نبوده، او در ادامه توسط فیفا نیز به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد.

در آن فصل، رئال مادرید نتوانست در مقابل بارسلونا و نابغه برزیلیاش کاری از پیش ببرد، آبی و اناریها بار دیگر قهرمان اسپانیا شدند و در جدول ردهبندی با ۱۲ امتیاز اختلاف از باشگاه سلطنتی پیشی گرفتند. همه اینها با قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا همراه بود و رونالدینیو به همه ثابت کرد که در آن لحظه بهترین است.
شاید رونالدینیو مثل کریستیانو رونالدو و لیونل مسی، به مدت ۲۰ سال به طور مداوم کیفیت بازی یکسانی را نشان نداده باشد اما ۱۹ نوامبر ۲۰۰۵ تاریخ مسابقهای است که همه متقاعد شدند که با یک نابغه فوتبال سر و کار دارند.
خلاصهاز از عملکرد رونالدینیو را در زیر میبینید:
انتهای پیام










