به گزارش ایسنا، در ادامه سلسله نشست های تخصصی مبانی ایران شناختی پیشرفت که توسط مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار می شود، موضوع «نقش ظرفیتهای جغرافیایی و ذخایر راهبردی در پیشرفت ایران» در دستور هشتمین نشست مبانی ایرانشناختی قرار گرفت. در این نشست که در محل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باحضور اعضای اندیشکده ها و اساتید و محققان همکار مرکز برگزار شد، تبیین یکی از بنیادیترین پرسشهای توسعه مورد بحث قرار گرفت.
چرا ایران با این گستره عظیم جغرافیایی، هویت تاریخی و ذخایر طبیعی، هنوز نتوانسته در تراز ظرفیتهای واقعی خود در منطقه و جهان نقشآفرینی کند؟ وسعت متنوع اقلیمی، همجواری با کانونهای ژئوپلیتیک مهم، دسترسی به آب راههای راهبردی، وجود منابع عظیم انرژی و ذخایر معدنی کمنظیر، موقعیت کریدوری و حتی آرایش جمعیتی و فرهنگی کشور، ظرفیتهایی هستند که هر کدام قادرند موتور توسعهای فراگیر را در مقیاس ملی فعال کنند.
به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در این نشست تخصصی مبانی ایرانشناختی با موضوع "نقش ظرفیتهای جغرافیایی و ذخایر راهبردی در پیشرفت ایران" دکتر محمدرضا حافظ نیا، استاد دانشگاه تربیت مدرس و دکتر مراد کاویانیراد، استاد دانشگاه خوارزمی، از زوایای مختلف به موضوع مهم ظرفیت های جغرافیایی و هویت تاریخی و ذخایر راهبردی مهم و نحوه استفاده از آنها در مسیر پیشرفت ایران صحبت کردند.
دبیر این نشست تخصصی را دکتر مصطفی قادری حاجت، استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو اندیشکده آمایش بنیادین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برعهده داشت.
در این نشست اساتید دانشگاه، کارشناسان و اعضای اندیشکدههای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همچنین علاقهمندان به این حوزه حضور داشتند و سوالاتی را پیرامون مباحث مطرح شده. طرح کردند.
هویت ملی و تردید هویتی در ایران
دکتر محمدرضا حافظ نیا، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در ابتدای سخنان خود با تأکید بر ماهیت ترکیبی هویت ملت ایران، اظهار داشت که نمیتوان ایرانی بودن و مسلمان بودن را بهطور مطلق از هم جدا کرد. هویت ایرانی همواره ترکیبی از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت بوده و این ترکیب هوشمندانه، راهبردی عقلایی برای کاهش تردید هویتی نسلهای جدید به شمار میرود. یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی و سیاسی ایران، تردید هویتی شهروندان است؛ پدیدهای که در طول دهههای اخیر به دلایل متعدد فرهنگی، سیاسی و رسانهای تشدید شده و میتواند اثرات عمیقی بر ثبات ملی و انسجام اجتماعی داشته باشد.
وی در ادامه توضیح داد که این تردید هویتی، گاهی در قالب تقابل سنت و مدرنیته بروز میکند و نسل جوان، به دلیل دسترسی گسترده به اطلاعات جهانی، در مواجهه با فرهنگهای متفاوت، دچار شک هویتی و سردرگمی اجتماعی میشود.
وی تأکید کرد که تنها راه مقابله با این بحران، شناخت دقیق از هویت ملی و تلفیق آن با اصول اسلامی است، تا شهروندان نه تنها حس تعلق خود را به کشور حفظ کنند، بلکه درک کنند که هویتشان هم ریشهدار و هم پویا است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه افزود: هویت ملی ترکیبی به ایران اجازه میدهد هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی، موضعی مستحکم و معنادار داشته باشد و از تنشهای ناشی از اختلافات داخلی پیشگیری کند.
در همین راستا، دکتر حافظ نیا به تجربه کشورهای منطقه اشاره کرد که تلاش برای ایجاد هویت مصنوعی یا یکبعدی باعث شکافهای اجتماعی، اختلافات مذهبی و حتی تنشهای سیاسی شده است.
وی خاطرنشان کرد: ایران با ترکیب عقلانی ایرانیت و اسلامیت توانسته، تجربه تاریخی بینظیری از همزیستی هویتها داشته باشد که باید به عنوان سرمایه اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
وی همچنین به نقش آموزش و رسانه در تثبیت هویت ملی اشاره کرد و گفت: برنامهریزی آموزشی و سیاستهای رسانهای باید طوری طراحی شود که هویت ترکیبی ایرانی-اسلامی به نسلهای جدید منتقل شود؛ هویتی که هم تاریخی باشد و هم پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.
به باور حافظ نیا، این اقدام نه تنها انسجام داخلی را تقویت میکند، بلکه باعث میشود ایران در معادلات منطقهای و جهانی از قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی بهرهمند شود.
ظرفیتها و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران
دکتر حافظ نیا در بخش دوم سخنان خود به ظرفیتها و محدودیتهای جغرافیایی ایران پرداخت و توضیح داد که موقعیت جغرافیایی و موقعیت استراتژیک کشور، قابلیتهای بالقوهای برای تولید قدرت ملی و نفوذ منطقهای فراهم میکند، اما کاربری این ظرفیتها و تهدیدها وابسته به تدابیر حکومتی و مدیریتی است.
وی در ادامه با ارائه تحلیلهای دقیق، به نمونههای تاریخی اشاره کرد، تا نشان دهد که غفلت از مدیریت منابع و موقعیت ژئوپلیتیکی، چگونه فرصتها را به تهدید تبدیل کرده است.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس سه ویژگی اصلی موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را اینگونه تشریح کرد:
۱. موقعیت گذرگاهی (Gate Way): ایران به عنوان یک کشور ترانزیتی، ظرفیت بالایی برای تولید ثروت، ایجاد منزلت و افزایش نفوذ منطقهای دارد، مشروط بر آن که مدیریت حکومتی، راهبردی و علمی باشد.
۲. موقعیت مرکزی در سیستمهای ژئوپولیتیکی منطقهای: ایران در مرکز حدود ده سیستم مهم منطقهای قرار گرفته و میتواند با مشارکت هوشمندانه در سیاستهای منطقهای، نقشآفرینی موثری داشته باشد. حافظ نیا تاکید کرد که درک و شعور جغرافیایی مسئولان، مانند آنچه در ترکیه مشاهده میشود، در ایران کمرنگ بوده و همین باعث شده فرصتها از دست برود.
۳. موقعیت استراتژیک و دسترسی به منابع انرژی جهانی: ایران به دو انبار اصلی انرژی جهان دسترسی دارد و کنترل این مسیرها توان و منزلت بینالمللی ایجاد میکند. وی بیان کرد که تاریخ نشان میدهد، غفلت از این موقعیتها منجر به اشغال نظامی ایران در جنگهای جهانی اول و دوم و کاهش نفوذ منطقهای شده است.
دکتر حافظ نیا در ادامه به مفهوم قدرت ملی دینامیک پرداخت و اظهار داشت: قدرت ملی صرفاً به منابع طبیعی محدود نمیشود، بلکه شامل علم، تکنولوژی، توان مدیریتی، سازماندهی اجتماعی و انسجام سیاسی نیز هست.
وی با اشاره به تجربه کشورهای موفق منطقهای، خاطرنشان کرد که ایران با بهرهبرداری هوشمندانه از موقعیت ژئوپلیتیکی و ظرفیتهای استراتژیک، میتواند قدرت و منزلت واقعی خود را بازسازی کند.
وی به تجربههای تاریخی ایران اشاره کرد و بیان داشت که ایران در طول تاریخ به دلیل غفلت از مدیریت منابع و ظرفیتها، اغلب فرصتهای منطقهای و جهانی خود را از دست داده است.
وی افزود: نظام حکومتی و تصمیمگیرندگان باید با درک دقیق از محیط ژئوپلیتیکی و استفاده از ظرفیتهای استراتژیک، کشور را به جایگاه واقعی خود بازگردانند.
قلمروهای طبیعی و فرصتهای توسعهای کشور
دکتر حافظ نیا به قلمروهای طبیعی و ظرفیتهای توسعهای ایران پرداخت و تأکید کرد: ایران با داشتن منابع انرژی گسترده، معادن فلزی و غیر فلزی، فلاتهای متنوع، مناطق گردشگری ارزشمند و صنایع دستی خاص، یکی از کشورهای دارای ظرفیتهای بالقوه بالا در جهان است. این ظرفیتها تنها با مدیریت علمی، برنامهریزی دقیق و استفاده هوشمندانه از فناوری و سرمایه انسانی، میتواند به توسعه پایدار، اشتغالزایی و افزایش تولید ملی منجر شود.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس، در این بخش به چند ظرفیت خاص اشاره کرد:
۱ . گردشگری و توریسم بینالمللی: ایران با جاذبههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی خود، ظرفیت جذب میلیونها گردشگر را دارد. گردشگری میتواند هم درآمد ارزی ایجاد کند و هم قدرت نرم و نفوذ فرهنگی ایران را افزایش دهد.
۲ . اقتصاد دریایی و انرژیهای تجدیدپذیر: مناطق جنوبی ایران و مناطق کویری، ظرفیت بالایی برای تولید انرژیهای خورشیدی و توسعه اقتصاد دریایی دارند. این اقدام علاوه بر ایجاد فرصت شغلی، میتواند وابستگی به نفت را کاهش دهد.
۳ . صنایع فرهنگی وتولیدات سنتی: غذا، پوشاک، صنایع دستی و گیاهان دارویی ایران، ظرفیت صادرات و ایجاد برندهای جهانی را دارند. حافظ نیا تأکید کرد که توسعه این صنایع نیازمند بازاریابی هوشمند، آموزش و استفاده از فناوریهای مدرن است.
وی همچنین اشاره کرد که ایران به دلیل مدیریت ناکافی منابع آب، زمین و انرژی در دهههای گذشته، نتوانسته بسیاری از ظرفیتهای طبیعی خود را به بهرهبرداری کامل برساند.
دکتر حافظ نیا در پایان سخنان خود تأکید کرد که ترکیب سه عنصر "هویت ملی"، "موقعیت ژئوپلیتیکی" و "ظرفیتهای طبیعی کشور"، اساس قدرت ملی ایران را شکل میدهد.
وی خاطرنشان کرد که تنها با درک درست از این سه حوزه، برنامهریزی هوشمندانه و اجرای مقتدرانه تصمیمات حکومتی است که ایران میتواند در منطقه و جهان نقشآفرینی مؤثر داشته باشد و در مسیر توسعه پایدار و قدرت ملی واقعی حرکت کند.
بحران آب در ایران و پیامدهای امنیتی آن
دکتر مراد کاویانی، راد استاد دانشگاه خوارزمی دومین سخنران این نشست بود که به وضعیت منابع آب ایران پرداخت و گفت: وضعیت به حدی نگرانکننده است که میتواند زمینهساز مشکلاتی برای کشور شود.
وی گفت: کشور سومین سال است که درگیر خشکسالی است و منابع آبهای زیرزمینی و سطحی تا حد زیادی تخلیه شدهاند. این بحران نتیجه ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی و مدیریت ناکارآمد بخشهای مختلف است و آثار آن بر ثبات، توسعه و امنیت ملی کشور، بسیار جدی است.
دکتر کاویانی راد با اشاره به اینکه، امنیت آب در ایران، دو بعد مهم کمی و کیفی دارد، ادامه داد: بعد کمی به توانایی تأمین سلامت، معیشت و اقتصاد جامعه مرتبط است و بعد کیفی به قابلیت منابع آب در حمایت از توسعه پایدار، حفاظت از محیطزیست و کاهش فقر. بر اساس تعریف سازمان ملل، امنیت آب باید، این دو بعد را پوشش دهد.
وی در ادامه افزود: ایران کشور یکپارچهای در منابع آب نیست و دارای حداقل شش حوزه آبریز کلان با ویژگیهای متفاوت دارد. به همین دلیل، نمیتوان نسخهای واحد برای همه مناطق پیچید؛ هر حوزه آبریز ویژگیهای محیطی، جمعیتی و زیستی خود را دارد و ظرفیت محیطی هر منطقه باید مبنای مدیریت منابع قرار گیرد.
بارگذاری فراتر از ظرفیت محیطی و پیامدهای آن
دکتر کاویانی راد یکی دیگر از بزرگترین مشکلات کشور را بارگذاری بیش از ظرفیت محیطی کلانشهرها و استانها عنوان کرد و گفت: وقتی جمعیت، فعالیتها و سازهها بیش از ظرفیت محیطی باشند، تعارض میان امنیت محیطی و امنیت عمومی پدید میآید. نمونه بارز آن استان اصفهان است. رشد جمعیت و صنعتیشدن بیش از ظرفیت محیطی، باعث شد برای تأمین نیازهای آبی آن از چهارمحال و بختیاری آب منتقل شود. نتیجه این انتقال، هم در مبدا و هم در مقصد مثبت نبود؛ کشاورزی و دامداری استان مبدا، آسیب دید و بحران آب استان مقصد همچنان پابرجا ماند. حتی طرح انتقال آب خلیج فارس به اصفهان هم در بلندمدت مشکل را حل نکرد، بلکه فشار جمعیتی و بحرانهای آتی را تنها به تعویق انداخت. در تهران نیز وضعیت مشابه است. حدود یکسوم منابع آب تهران به واسطه فرسودگی شبکه و نشت لوله ها هدر میرود و بخش عمده منابع آبهای زیرزمینی نیز تخلیه شده است. این موضوع به فرونشست زمین و آسیب به زیرساختهای شهری، شبکه برق، گاز و آب منجر میشود.
نقش کاهش بارش و تغییر اقلیم
این استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه به پراکنش منابع آب در ایران که بسیار ناهمگن و ناپایدار است، اشاره کرد و گفت: بیشترین بارش کشور در پاییز و زمستان اتفاق میافتد که فصل کشت و کار نیست و میزان برف که پیشتر حدود ۲۵ درصد منابع آب را تأمین میکرد، به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است. تغییر اقلیم موجب شده است که میانگین دما حدود ۱.۵ درجه افزایش یابد، میزان بارندگی کاهش یافته و الگوی بارش تغییر کند. هر افزایش یک درجه دما باعث تبخیر حدود ۱۴ میلیارد متر مکعب آب در فلات مرکزی میشود، رقمی بسیار بالا برای کشوری که با بحران آب مواجه است. همچنین حدود ۹۰ درصد منابع آب ایران صرف کشاورزی میشود، در حالی که در کشورهای توسعهیافته این رقم کمتر از ۴۰ درصد است. کشاورزی سنتی، فناوریهای ناکارآمد و عدم مدیریت بهینه منابع، بحران آب را تشدید کرده است. آلودگی منابع آب، فرونشست زمین و کاهش ذخایر زیرزمینی نیز پیامدهای جدی این مصرف بیرویه هستند.
وی به اقداماتی که می تواند به راه حل منجر شود اشاره کرد و افزود: اقدامات فوری برای مدیریت منابع، شامل: بهینهسازی مصرف آب، توسعه منابع آب، بازچرخانی فاضلاب، اصلاح سیاستها و قوانین قدیمی است. قوانین موجود بیشتر مربوط به دهه ۶۰ است و درحال حاضر دیگر پاسخگوی جمعیت و نیازهای امروز نیست. تغییر الگوی کشت، بهرهگیری از فناوریهای نوین و فرهنگسازی برای استفاده بهینه از آب، از دیگر الزامات ضروری است.
تهدید امنیت ملی از منظر هیدروپولیتیک
دکتر کاویانی راد با یادآوری این نکته که ایران تا حدود دو دهه پیش، تا ۹۰ درصد منابع آبی خود را از رودخانههای بینالمللی مانند هیرمند، ارس و حریر دریافت میکرد گفت: با ساخت سدهای متعدد در کشورهای بالادست، سهم ایران به ۵ درصد کاهش یافته و وابستگی به منابع خارجی را افزایش داده است. اقدامات هیدروپولیتیک کشورهای همسایه و مدیریت ناکارآمد داخلی، باعث شده امنیت آب با امنیت ملی پیوند عمیق پیدا کرده، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای، ایجاد میکند.
وی در ادامه به بررسی وضعیت دریای خزر پرداخت و گفت: دریای خزر برای ایران منبع محدود و کوتاهمدت آب است. چرا که ، بخش عمده آب این دریا از رود ولگا در روسیه تأمین میشود و ایران سهم چندانی در تأمین آن ندارد. حتی اگر از خزر آب برداشت شود، جمعیت و مصرف در مناطق مقصد افزایش یافته و فشار بر منابع بیشتر میشود. بنابراین نمیتوان به خزر دل بست و راهکار بلندمدت آن تنها مدیریت پایدار منابع داخلی و جابهجایی جمعیت به مناطق کمتر پرجمعیت و ساحلی است.
دکتر کاویانی راد در ادامه چند راهکار بلندمدت برای امنیت آب برشمرد و گفت: راهکارهای بلندمدت شامل موارد زیر است:
۱. انتقال سرریز جمعیت از کلانشهرها به مناطق کمجمعیت و ساحلی، به ویژه جنوب شرق کشور (سواحل مکران) و ایجاد اقتصاد دریاگرا با زیرساختهای مناسب.
۲. استقرار صنایع آبشیرینکن در مناطق جنوبی کشور برای تأمین آب پایدار و کاهش فشار بر منابع داخلی.
۳. رویکرد جامع مدیریت آب با هماهنگی سیاستهای محلی، ملی و منطقهای و توجه به تعاملات جهانی.
۴. اصلاح شبکههای آب فرسوده و کاهش هدررفت، به ویژه در کلانشهرها.
۵. توسعه منابع آب باران و بازچرخانی فاضلاب برای تأمین نیازهای کوتاهمدت و کاهش وابستگی به انتقال بین حوزهای.
۶. تغییر الگوی کشت و بهرهگیری از فناوریهای نوین کشاورزی برای افزایش بهرهوری آب و کاهش مصرف بیرویه.
۷. فرهنگسازی و آموزش عمومی برای مدیریت مصرف آب در بخش خانگی، کشاورزی و صنعتی.
استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه گفت: امنیت آب نیازمند رویکردی جامع و میانبُعدی است که مسائل محلی، ملی و جهانی را در تعامل با هم قرار دهد. وی افزود: بدون مدیریت جامع و پایدار منابع آب، هیچ اقدام کوتاهمدتی نمیتواند ثبات کشور را تضمین کند و بحرانهای مشابه آنچه در اصفهان و تهران رخ داده، در سایر مناطق کشور نیز ممکن است تکرار شود.
دکتر کاویانیراد افزود: انتقال آب بین حوزهای، بدون اصلاح شبکههای آب، فرهنگسازی و تغییر الگوی مصرف، تنها راهکار کوتاهمدت است و پیامدهای آن میتواند در آینده به بحرانهای ملی و تهدید ثبات کشور منجر شود. اما در نهایت، اقدامات اساسی شامل مدیریت جامع منابع آب، اصلاح ساختار کشاورزی، استفاده از فناوریهای نوین و بازچرخانی فاضلاب و سیاستگذاری منطقهای و جمعیتی است که میتواند امنیت آب و ثبات کشور را تضمین کند.
سلسه نشست های "مبانی ایرانشناختی پیشرفت" به همت اندیشکده های مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هر پانزده روز یک بار پیرامون یک موضوع از مباحث مربوط به ایران شناختی پیشرفت برگزار می شود.
انتهای پیام










