مسخره‌بازی به اسم کمدی | خنده گرفتن با دم‌دستی‌ترین چیزها اسمش ابتذال است

در هفتمین شب از چهارمین فصل برنامه کات همشهری، ‌ مسعود فراستی و سعید قطبی زاده در باره فیلم «آقای زالو» به بحث پرداختند.

خلاصه خبر

به گزارش همشهری آنلاین، آقای زالو سومین ساخته مهران احمدی است که مثل دو ساخته پیشین او «مصادره» و «سگ‌بند» یک کمدی است؛ ‌ یک کمدی نوستالژی است که این روزها نظایر زیادی دارد. امین ‌حیایی، هادی کاظم، مونا ‌فرجاد، مهران ‌مدیری، ژاله ‌صامتی، بهرنگ ‌علوی، محمدرضا علیمردانی، غلامرضا ‌نیکخواه، یوسف ‌صیادی، و مهران ‌احمدی بازیگران این فیلم هستند. در برنامه کات این هفته مسعود فراستی و سعید قطبی زاده این فیلم را نقد کردند. برنامه‌ای که از طریق اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

مسخره‌بازی به اسم کمدی | خنده گرفتن با دم‌دستی‌ترین چیزها اسمش ابتذال است

مسعود فراستی، ‌ فیلم مهران احمدی اصلا کمدی نیست

  • ما به طور جدی ژانر کمدی نداریم. همیشه ترس از این داشتیم که ممکن است به کسی بربخورد. به نظرم این بحث یک بحث جدی اجتماعی است که از جامعه ما کمدی زاده نمی‌شود. فیلم‌های امروزی هیچکدام کمدی نیستند، مسخره‌بازی به اسم کمدی‌اند. حتی دیالوگ‌ها هم خنده‌دار نیستند. در سینمای کمدی چند اثر انگشت‌شمار داریم که البته آن‌ها هم موج نمی‌سازند.
  • دوستان ممیزی در ارشاد مشخص است که پس کشیده‌اند و برنامه هم ندارند. رها کرده‌اند. این طرف هم هدف صرفا پول درآوردن است. خنداندن سخت‌ترین کار دنیاست و به شدت اجر دارد. این‌ها بلد نیستند کسی را بخنداند. اگر شوخی‌های سخیفشان را برداریم، بعید می‌دانم یک سکانس کوتاه کمیک در هیچ کدام از فیلم‌ها وجود داشته باشد. - فیلمسازان ما کمدی را نیاموخته‌اند و فرهنگش را هم ندارند. فقط دارند از آن برای پول درآوردن سوءاستفاده می‌کنند. تهیه‌کننده هم مقصر است. به تهیه‌کننده که فیلمنامه کمدی می‌دهی، می‌گوید این‌ها را نمی‌خواهم. دو تا صحنه رقص بگذار و این‌ها را بگو.

-ما فیلمنامه کمدی چاپ‌شده ایرانی نداریم. دوستان از اساتید کمدی نمی‌خوانند و فقط می‌خواهند پول دربیاورند. بعد هم می‌گویند این منتقدان چه حرف‌هایی می‌زنند؟ ما مردم را به سینما می‌کشانیم.

  • فیلم مهران احمدی که او را به عنوان کارگردان نمی‌شناختم، اصلا کمدی نیست. شوخی‌هایی را که با جبهه و جنگ می‌کند، نمی‌تواند درست پیش ببرد. به همین دلیل تبدیل به توهین می‌شود. شوخی با جنگ و آدم جنگی خوب است و در سینمای جهان هم نمونه‌های زیادی دارد. اما راه خودش را دارد. ما در سینما باید یک پشت کمدی خوب پیدا کنیم و شرایطی که فرهنگ کمدی در مردم شکل بگیرد. ما جک فراوان می‌گوییم، ولی کمدی بلد نیستیم.

مسخره‌بازی به اسم کمدی | خنده گرفتن با دم‌دستی‌ترین چیزها اسمش ابتذال است

سعید قطبی‌زاده، ‌ از تمام سینمای کمدی ایران ناامید شده‌ام

  • من معتقدم اگر در باره یک کمدی عامه‌پسند حرف می‌زنیم، باید ویژگی‌های همان سینمای عامه‌پسند معیار باشد، ‌ نه سینمای روشنفکری و هنری. باید به این سئوال جواب بدهیم که فیلمساز به دورخیزی که برای یک فیلم پرمخاطب کرده، ‌ رسیده یا نه. و حالا در این عامه‌پسند بودن تا چه اندازه از ابزارها استفاده کرده است. مثل این که چه کاری را نباید انجام داد، چه چیزهایی اسمش ابتذال است و چطور می‌توانیم به سلامت از عرصه‌ای که در آن لغزیدن به سمت ابتذال قریب‌الوقوع است، ‌ عبور کنیم.
  • من احساس می‌کنم فیلم‌های کمدی چند تا نکته مشترک دارند. انگار از یک الگوی جواب پس‌داده پیروی می‌کنند. نوستالژی نسبت به زمان قبل وجود دارد. دلیل این را که چرا این نوستالژی برای سازنده و بیننده جذاب است، ‌ نمی‌دانم ولی خیلی در حال تکرار است. یا یک سری موسیقی‌های قدیمی ‌دهه شصت تکرار می‌شود. اشکال نمی‌گیرم. صرفا ویژگی‌های مشترک این نوع فیلم‌ها را می‌شمرم. ولی آنجایی کار کمی بیخ پیدا می‌کند که فیلمساز می‌خواهد یک کم حرف بزند و پیام اجتماعی صادر کند. در مورد آقای زالو منظورم بیست دقیقه یا نیم ساعت آخر فیلم است. همین‌طور بیست دقیقه آخر فیلم بچه مردم. توصیه می‌کنم این دوستان که در کارشان وارد هستند، یک سری کمدی از چاپلین و باستر کیتون در عصر صامت تا وودی آلن یا وایلدر و جری لوییس را تماشا کنند. این کارها در یک نکته می‌توانند الگو باشند، ‌ این که کمدی هستند. وفاداری به کمدی از ابتدا تا انتها یکی از ویژگی‌های کمدی است. نمی‌توانید یک دفعه جدی شوید. مثل این که ارنست لوبیچ وقتی مغازه کنار خیابان را می‌سازد، یک مرتبه در آخر فیلم جدی شود. یا همینطور وایلدر در آپارتمان مانیفست سیاسی بدهد.

  • کمدی‌سازهای ما انگار که کمدی ساختن اشتباه باشد، انتهای فیلم جدی می‌شوند و انگار عذرخواهی می‌کنند. اگر خط قرمزی در فیلم رد شده باشد، ‌ با این جدی شدن می‌خواهند آن را بپوشانند. من به شدت با این مسئله دارم. فیلم آقای زالو یک جاهایی واقعا آدم را می‌خنداند ولی وقتی به این نقطه رسید ناامید شدم. انگار از تمام سینمای کمدی ایران ناامید شده ام.

  • خود کمدی اعتراض است، نه آن پیام جدی انتهایی. خود این که بهانه‌ای که برای خنده ایجاد می‌کنی می‌تواند یک دیدگاه دقیق در باره شرایط اجتماعی و تاریخی باشد. نه این که چند تا صحنه رقص و شوخی بگذاری و بعد در انتها عذرخواهی کنی و بگویی منظورم این بود. نمی‌دانم به خاطر نجات از سانسور است یا فشار ارشاد که این کار را می‌کنند. این کار هم انحراف از کمدی است و هم دست کم گرفتن مخاطب. چه کسی با دیدن یک دلقک یا کمدین، دلقک می‌شود؟ چه کسی مثل چارلی چاپلین ممکن است راه برود؟ مردم می‌خواهند بخندند و من پیشنهاد می‌کنم به چیز مبتذل نخندند. به چیزی بخندند که در آن اندیشه و تفکر وجود داشته باشد.

  • کمدی تنها ژانری در سینماست که تعداد زیرژانرهایش از همه گونه‌ها بیشتر است. از کمدی اسلپ استیک، کمدی موقعیت، کمدی دیالوگ یا کمدی خل‌بازی. ما هنوز کمدی موقعیت را نفهمیده‌ایم. کمدی موقعیت همان چیزی است که مهرجویی در «اجاره‌نشین‌ها» به آن رسید. دلقک نساخت، کاراکتر ساخت. من عباس آقای سوپرگوشت را از نظر شخصیتی می‌شناسم و قرار گرفتنش در یک موقعیت دیگر من را به خنده می‌اندازد. ولی ما دلقک‌های تیپیکال می‌سازیم و از آنها انتظار داریم یک فیلم را تا آخر بکشانند. امین حیایی در این فیلم نقش یک آدم شر هرزه خیلی بی‌سواد بامزه را دارد. با گذشت زمان و وقتی به یک شخصیت سیاسی تبدیل می‌شود، ‌ یعنی جایی که فیلم می‌خواهد با ما حرف جدی بزند، من نباید هیچ نشانه‌ای از شخصیت قبلی او ببینم؟ وقتی شما با دم دستی‌ترین چیزها مثل رژه آن مرد پیر روی انگورها می‌خواهید خنده بگیرید، ‌ اسمش ابتذال است. خنده چرک است.
کد خبر 996471
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ