افشاگری اکس؛ تشت رسوایی "سیم‌کارت‌های سفید" از بام افتاد

"اکس" (توییتر سابق) با معرفی یک قابلیت جدید، جنجال بزرگی را در فضای عمومی ایران برانگیخت. این ویژگی که امکان نمایش "آی‌پی" و موقعیت مکانی کاربران را در "درباره حساب" فراهم می‌کند، واکنش‌های زیادی را به دنبال داشته است.

خلاصه خبر
https://p.dw.com/p/54CJK
کپی‌کردن لینک
تصویری از پلتفرم اکس
افشاگری اکس؛ تشت رسوایی "سیم‌کارت‌های سفید" از بام افتادعکس: Monika Skolimowska/dpa/picture alliance

قابلیت جدید در "اکس" (توییتر سابق) با واکنش‌های فراوانی در میان کاربران ایران همراه شده است. اکس از یک‌سو، گام اخیر خود در امکان نمایش "آی‌پی " و موقعیت مکانی کاربران را گامی در جهت "افزایش شفافیت" و مبارزه با حساب‌های جعلی و سازمان‌یافته معرفی کرده است. از سوی دیگر، کاربران و ناظران سیاسی معتقدند که این قابلیت در ایران به یک ابزار افشاگرانه علیه مسئولان، مقامات و کاربران نزدیک به حکومت تبدیل شده که از اینترنت "بدون فیلتر"، معروف به "سیم‌کارت سفید"، استفاده می‌کنند، در حالی که عموم مردم برای دسترسی به اکس همچنان به فیلترشکن نیاز دارند.

این عدم توازن در دسترسی به اینترنت آزاد، با انتشار موقعیت جغرافیایی این افراد، بحث "اینترنت طبقاتی" را پررنگ‌تر کرده است؛ موضوعی که نه تنها پرسش‌هایی جدی درباره عدالت دیجیتال مطرح می‌کند، بلکه ابعاد امنیتی و حریم خصوصی را نیز به میدان می‌آورد.

واکنش‌های کاربران؛ از خشم عمومی تا عذرخواهی رسمی

افشای عمومی موقعیت مکانی اتصال برخی مسئولان و چهره‌های نزدیک به قدرت که نشان‌دهنده دسترسی بی‌واسطه آن‌ها به شبکه اینترنت بدون فیلتر بود، موجی از خشم و انتقاد را در فضای مجازی ایران برانگیخت و ریاکاری در اجرای سیاست فیلترینگ را برجسته ساخت.

یک کاربر اکس با خطاب قرار دادن ستار هاشمی، وزیر ارتباطات نوشته: «وقتی خودتون از سیم کارت سفید استفاده می‌کنید چطور ازتون انتظار داشته باشیم که درد فیلترینگ رو بفهمید؟ چطور ازتون انتظار داشته باشیم که برای رفعش بجنگید؟ ایشون که وزیر هستند فریاد نه به اینترنت طبقاتی سر می‌دادند و حالا تشت رسوایی شون از بام افتاده.»

در مقابل این انتقادات، برخی کاربران نزدیک به حکومت از این دسترسی ویژه دفاع کرده‌ و نوشته‌اند: «داشتن خط سفید برای افراد معتقد به نظام که مدافع وطن، فرماندهان و مسئولان کشورند، یک ضرورته. فلذا نوش جونشون.»

اما صدای منتقدان اینترنت طبقاتی بلندتر بود. رحمت الله بیگدلی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در توئیتی صریح خواستار برابری در دسترسی شد: «اینترنت بدون فیلتر یا برای همه یا برای هیچ‌کس! آقای پزشکیان، همین الآن به وزارت ارتباطات دستور دهید که بدون هیچ مسامحه‌ای همه خط‌های بدون فیلتر را فیلتر کنند تا مقاماتی که اینترنت بدون فیلتر دارند درد ملت را دریابند و در نتیجه فشار از روی شما برای رفع فیلترینگ برداشته شود!»

یاشار سلطانی، روزنامه‌نگاری که به دلیل افشاگری در پرونده‌های مختلف شناخته می‌شود نیز با کنایه به این دوگانگی در دسترسی اشاره کرد و نوشت: «اینترنت سفید مقامات و مخصوصاً تندروهای مخالف اینترنت آزاد را که دیدم، یاد خوک‌های قلعه حیوانات افتادم. خودشان از درِ اصلی وارد می‌شوند، مردم باید از دیوار بالا بروند. آزادی وقتی سهمیه‌بندی شود، دیگر آزادی نیست؛ تبعیض ساختاری است.»

علیرضا رجایی، روزنامه‌نگارنیز به وعده‌های دولت تاخت: «فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، ماه‌ها پیش مدعی شده بود برای دسترسی به شبکه‌های اجتماعی از VPN استفاده می‌کند؛ اما حالا مشخص شده نه‌فقط او، بلکه تمام وزرا و اعضای دولت با سیم‌کارت‌های سفید عملاً بدون فیلتر به اینترنت وصل می‌شوند. دولتی که خودش اینترنت آزاد دارد، طبیعی است درد و رنج فیلترینگ را نفهمد و وعده‌های رفع آن هم فقط تکرار شود. اینترنت آزاد حق مردم است، نه امتیازی که فقط در اختیار برخی قرار بگیرد.»

توبه‌نامه و عذرخواهی برخی چهره‌های رسانه‌ای

پس از این افشاگری، برخی از چهره‌های رسانه‌ای و اصولگرا که نامشان در فهرست دارندگان اینترنت سفید قرار گرفته بود، دست به عذرخواهی و توبه علنی زدند.

امیر تنها، فعال رسانه‌ای نزدیک به حکومت در واکنشی دوگانه ابتدا موضعی دفاعی گرفت: «یه جوری می‌گن از خود ایران وصلیم انگار باید از کجا وصل باشیم من که خودم در دوران جنگ گفته بودم که این چیز جدیدی نیست. با افتخار برای دفاع از کشورم هر کاری می‌کنم.»

بیشتر بخوانید: وی‌پی‌ان‌های خطرناک و عواقب استفاده از آنان برای کاربران

اما کمی بعد، با چرخشی آشکار، اقدام به عذرخواهی و انصراف از امتیاز ویژه خود کرد: «من به شرافتم قسم می‌خورم دیگر بدون فیلتر شکن در هیچ شبکه اجتماعی فعالیت نکنم و از نهاد مربوطه می‌خواهم حتما، قطعا و فورا خط بنده را به حالت قبلی و مانند بقیه مردم ایران تبدیل کند.»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

بهنام عبداللهی، یک روزنامه‌نگار اصولگرا هم با انتشار متن مشابهی در شبکه اکس به خاطر دسترسی به امکان ویژه اینترنت بدون فیلتر عذرخواهی کرد. او نوشت: «بدون هیچ توضیح اضافه‌ای، از همه هم‌وطنان عزیزم از صمیم قلب عذرخواهی می‌کنم و طلب حلالیت دارم.» عبداللهی هم درخواست کرد که نهادهای مربوط خط تلفن او را به حالت عادی برگردانند و اضافه کرد که بعد از این در کنار مردم می‌ماند و از هیچ امتیاز ویژه‌ای استفاده نمی‌کند.

رانت سیاسی و دوگانگی رفتاری

مهدی صارمی‌فر، روزنامه نگار علم و تکنولوژی ابعاد فنی، سیاسی و مشروعیتی این جنجال را تحلیل کرده است. او در گفت‌وگو با دویچه‌وله فارسی درباره ریشه واکنش شدید افکار عمومی می‌گوید: «واکنش شدید افکار عمومی را باید در پیوند میان تجربه طولانی تبعیض و لحظه کنونی افشاگری دید. اینترنت طبقاتی سال‌هاست در ایران وجود دارد و بر اساس اطلاعاتی که از منابع مختلف دریافت کرده‌ام، دست‌کم ۵۰ هزار نفر، از مقام‌های حکومتی، تجار، فعالان فناوری و شرکت‌های استارتاپی، استادان دانشگاه و دانشجویان دکتری گرفته تا گروهی از خبرنگاران و حتی آخوندها (تحت عنوان اساتید حوزوی در طرح گشایش) با عناوین مختلف از دسترسی ویژه و بی‌فیلتر برخوردار بوده‌اند.»

به گفته او، "بنابراین اصل تبعیض برای مردم جدید نیست. آنچه این‌بار موج خشم گسترده ایجاد کرد، نه کشف یک واقعیت تازه، بلکه علنی شدن مصادیق فردی و آشکار شدن ریاکاری کسانی بود که در ظاهر از حقوق مردم سخن می‌گفتند، اما در عمل سال‌هاست بی‌صدا از تبعیض‌آمیزترین امتیازات ارتباطی استفاده کرده‌اند."

صارمی‌فر ادامه می‌دهد: «قابلیت جدید لوکیشن در اکس، یک شاهد فنی و غیرقابل انکار در اختیار جامعه گذاشت و نشان داد بسیاری از افرادی که در مواضع علنی مدعی حمایت از مردم‌اند، در پشت صحنه با دسترسی ویژه در همان پلتفرم فیلترشده فعال بوده‌اند. از همین رو، خشم امروز بیش از آنکه واکنشی به وجود تبعیض باشد، واکنشی است به برملا شدن رانت‌های پنهان و دوگانگی رفتاری کسانی که باید پاسخ‌گو باشند، نه مستثنا.»

سازوکار توزیع اینترنت سفید؛ تصمیم‌گیری در لایه‌های قدرت

در مورد نحوه توزیع این امتیاز ویژه، صارمی‌فر به فقدان شفافیت و نقش نهادهای امنیتی و حاکمیتی اشاره می‌کند: «هیچ آیین‌نامه شفاف و قابل‌دستیابی درباره سازوکار اینترنت سفید وجود ندارد، اما ترکیب شواهد فنی، گزارش‌های رسانه‌ای و داده‌های مربوط به قطع‌های سراسری نشان می‌دهد که این نوع دسترسی از طریق مکانیزم‌های زیرساختی در لایه‌شبکه و با تصمیم‌گیری نهادهای امنیتی و سیاست‌گذار توزیع می‌شود.»

این در حالیست که شواهد شبکه‌ای از دوره‌های قطع سراسری از جمله در زمان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران نیز نشان می‌دهد که در حالی که اینترنت بین‌الملل برای عموم کاربران قطع می‌شود، مسیرهای ارتباطی مشخصی همچنان فعال می‌ماند که به گفته صارمی فر، به احتمال بسیار برای نهادهای حکومتی و امنیتی رزرو شده است.

بیشتر بخوانید: "خاموشی پنهان"؛ روش تازه قطع اینترنت در جنگ با اسرائیل

این الگو نشان می‌دهد که سیاست تخصیص اینترنت سفید بر پایه "موقعیت در ساخت قدرت" استوار است؛ یعنی تصمیم‌گیری در سطح شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات، نهادهای امنیتی و اپراتورها انجام می‌شود و معیار اصلی نه نیاز حرفه‌ای یا ضرورت شغلی، بلکه جایگاه نهادی و پیوندهای سیاسی است.

رانت دیجیتال و شکاف طبقاتی

صارمی‌فر اینترنت سفید را رانت ساختاری می‌داند: «اگر سیاستی مانند فیلترینگ با ادعای امنیت ملی و اخلاق عمومی بر کل جامعه تحمیل شود، اما همان سیاست‌گذاران و مدافعانش به شکل سیستماتیک از آن مستثنا باشند، این دقیقا معنای رانت است.»

مطالعات مستقل درباره اینترنت طبقاتی در ایران نیز نشان می‌دهند که دسترسی پرسرعت و بی‌فیلتر عملا به نوعی سرمایه نمادین و ابزار نفوذ برای نخبگان حاکم تبدیل شده و شکاف دیجیتال را به شکاف طبقاتی و سیاسی پیوند زده است.

بیشتر بخوانید: انتقاد تند شورای صنفی دانشگاه صنعتی شریف به "اینترنت طبقاتی"

افشاگری اخیر این واقعیت را عریان‌تر کرد. به گفته صارمی‌فر، "بسیاری از کسانی که سال‌ها در توجیه فیلترینگ علیه شبکه‌های اجتماعی خارجی سخن گفته‌اند، خود در همین پلتفرم‌ها با اینترنت سفید و بدون محدودیت فعال بوده‌اند. این وضعیت به ساختاری شباهت دارد که در آن حکومت بنزین را برای مردم سهمیه‌بندی و گران می‌کند، اما ناوگان خودی همچنان مجانی و بدون محدودیت سوخت‌گیری می‌کند؛ یعنی هزینه سیاست رسمی بر دوش جامعه افتاده و منفعت آن در حلقه نزدیک قدرت متمرکز شده است. از این منظر، اینترنت سفید بخش جدایی‌ناپذیری از معماری رانت دیجیتال در جمهوری اسلامی است که وفاداری سیاسی و جایگاه نهادی را به امتیاز ارتباطی تبدیل می‌کند."

تصویری از مهدی صارمی‌فر، روزنامه‌نگار علم و تکنولوژی
مهدی صارمی‌فر، روزنامه‌نگار علم و تکنولوژیعکس: Privat

تحلیل مشروعیت فیلترینگ؛ از سیاست حفاظتی تا کنترل انتخابی

به عقیده این روزنامه‌نگار، این افشاگری مشروعیت سیاست فیلترینگ را تضعیف می‌کند: «مشروعیت هر سیاست محدودکننده در حقوق عمومی بر دو پایه استوار است؛ ادعای ضرورت و ادعای برابری در اجرا. در مورد فیلترینگ، حکومت سال‌ها با استناد به امنیت، اخلاق عمومی و مقابله با جنگ نرم محدودیت دسترسی به شبکه‌های اجتماعی را توجیه کرده است، اما افشاگری اخیر نشان می‌دهد که این سیاست در عمل به طور برابر اجرا نمی‌شود و لایه‌ای از حاکمان و نزدیکان آنها می‌توانند همان سرویس‌های فیلترشده را بدون مانع و با اینترنت سفید برای اهدافی مانند "جهاد تبیین" استفاده کنند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

صارمی‌فر ادامه می‌دهد: «وقتی مردم می‌بینند کسانی که از پشت تریبون شبکه‌های اجتماعی را تهدید امنیتی معرفی می‌کنند، خود در همان پلتفرم‌ها فعال‌اند، تصویر فیلترینگ از یک سیاست حفاظتی به یک ابزار کنترل انتخابی تغییر می‌کند. این تناقض، مشروعیت اخلاقی و سیاسی فیلترینگ را تحلیل می‌برد و استدلال رسمی را در برابر افکار عمومی بی‌اعتبار می‌کند، حتی اگر ابزارهای فنی و حقوقی جمهوری اسلامی برای ادامه این محدودیت‌ها همچنان پابرجا باشد. به بیان دیگر، این افشاگری یکی از کم‌هزینه‌ترین و مؤثرترین روش‌های برملا کردن دوگانگی رفتاری است، زیرا از دل داده‌های همان پلتفرمی به دست آمده که حکومت سال‌ها کوشیده آن را نامشروع، مضر و تهدیدآمیز معرفی کند.»

بیشتر بخوانید: تشدید سرکوب دیجیتال در ایران با جاسوس‌افزارهای پیشرفته

آیا تبعیض پایان می‌یابد؟ الگوی تکراری سیاست‌گذاری

حدود سه دهه پیش، زمانی که اینترنت وارد ایران شد، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در حکم حکومتی مشهور به "سیاست‌های کلی شبکه‌های اطلاع‌رسانی رایانه‌ای" صراحتاً مقرر کرد که "تأمین سطوح و انواع مختلف خدمات و امکانات این شبکه برای کلیه متقاضیان به تناسب نیاز آنان و با رعایت اولویت‌ها و مصالح ملی" انجام شود؛ عبارتی که از ابتدا منطق اولویت‌بندی و تبعیض ساختاری در دسترسی را در حکمرانی اینترنت جمهوری اسلامی نهادینه کرد.

به گفته مهدی صارمی‌فر، "بنابراین رانت و طبقه‌بندی از آغاز در معماری سیاست اینترنتی کشور وجود داشته است. با وجود این، افشاگری اخیر دست فعالان حقوق دیجیتال را برای مطرح کردن مطالبه رفع فیلتر و مقابله با اینترنت طبقاتی بازتر کرده و خشم عمومی نیز فشار بیشتری بر توزیع‌کنندگان و بهره‌مندان این رانت در سراسر ساختار حکومت ایجاد کرده است. اما در میان‌مدت و بلندمدت، چنین فشارهایی الزاماً به رفع فیلتر عمومی نمی‌انجامد."

او در پایان می گوید: «الگوی سیاست‌گذاری جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر نشان داده که به جای عقب‌نشینی، معمولاً ترجیح می‌دهد ابزارهای کنترلی مانند شبکه ملی اطلاعات، فیلترینگ هوشمند و قطع‌های هدفمند را تقویت کند؛ همان الگویی که در زمان قطع‌های سراسری ارتباط با خارج و حفظ مسیرهای محدود برای نهادهای حکومتی بارها مشاهده شده است.»

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ