به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین محمدحسن ابوالحسنی در سرویس دین و اندیشه ایبنا نوشت: آصف بیات محقق برجسته و شناختهشده در حوزه جامعهشناسی و استاد این رشته در دانشگاه ایلینوی آمریکا و پژوهشگر انقلابهای معاصر است. از او کتابهای مهمی به زبان فارسی منتشر شده است: انقلاب بدون انقلابیون، انقلاب را زیستن، سیاستهای خیابانی، کارگران و انقلاب ۵۷.

کتاب اصقلاب مجموعهای از هفت گفتوگو با بیات را گرد آورده که توسط احمد غلامی و شیما بهرهمند فراهم شده است. از این هفت گفتوگو، چهار گفتوگو قبلاً در روزنامه شرق چاپ شده و سه گفتوگوی دیگر برای اولین بار در این کتاب عرضه شده است.
عناوین این گفتوگوها به ترتیب عبارتند از: ۱) اسفار آصف (زندگینامه مختصر)، ۲) قطعات تفکر (راوی جنبشهای فرودستان)، ۳) چهرههای متغیر اسلام سیاسی (پسااسلامگرایی: تجدید حیات دینی در عرصه جهانی)، ۴) جادوی انقلاب (کارگران و انقلاب ۵۷)، ۵)پیشروی آرام (سیاستهای خیابانی: جنبش تهیدستان در ایران)، ۶) اصقلاب در غیاب انقلاب (انقلاب بدون انقلابیون: معنابخشی به بهار عربی)، ۷) ساحت اجتماعی انقلاب (انقلاب را زیستن: چشماندازی جدید از بهار عربی).
در مصاحبه اول (اسفار آصف) با زندگی بیات آشنا میشویم و میفهمیم تجربه او از زندگی در روستا و سپس انتقال به شهر چطور به درک وی از مقولات و مفاهیم جامعهشناسی یاری رسانده و او را از نزدیک با معنای این مفاهیم آشنا کرده است. بیات در این مصاحبه ذکر میکند که در سال ۱۳۳۳ در روستای کوچکی به نام خاتونلر ، در حوالی شهریار کرج، به دنیا آمده است. خانواده آقای بیات جزئی از خوشنشینها بودند، یعنی کسانی که زمین کشاورزی نداشتند و به کار ساختمانی یا کفشدوزی و چوپانی مشغول بودند.
خانواده آقای بیات، زمانی که او دوازده ساله بود، به تهران مهاجرت کردند. بیات معتقد است تجربه زندگی در روستا و دیدن نحوه کار کشاورزان کمک شایانی به درک او از مفاهیم جامعهشناسی کرد. مثلاً ذکر میکند که کشاورزان معمولاً سهم قابل توجهی از گندم را برای ارباب باقی میگذاشتند و این نمونهای از «بیگانگی از محصول(alienation )» بود.
در مصاحبه دوم (قطعات تفکر) بیان شده که بیات مطالعات دانشجویی خود را به اقتضای جو زمانهاش، از نظریات مارکسیستی شروع کرده است. افکار آنتونیو گرامشی در این زمان به نظرش جالب رسیدهاند؛ همچنین آثار ریموند ویلیامز، ادوارد تامپسون، اریک هابزبام، و دیگران.
او گرامشی را نمونهای از متفکران ارگانیک انقلابی ذکر میکند که از طبقات پایین جامعه برآمده است. آقای بیات ذکر میکند که نقش دولتها در ایجاد جنبشهای اجتماعی مهم بوده است. دولتها از طریق سرمایهداری، بازار را پدید آورده و با ایجاد زیرساخت راه و راهآهن زمینه ارتباط انسانها با یکدیگر را فراهم کردند. همچنین ایجاد سیستم مالیاتی هم یکی از عوامل بروز جنبشهای اجتماعی بوده است.

در مصاحبه سوم (چهرههای متغیر اسلام سیاسی) به مفهوم پسااسلامگرایی پرداخته شده است. این مفهوم به گذار از یک دوره تاریخی با مشخصات خاص اشاره دارد و بیان میکند که با گذشت زمان اسلامگرایان مجبور شدند در اصول و بنیانهای فکری خود دست به ابداع و تغییر بزنند. کتاب پسااسلامگرایی: چهرههای متغیر اسلام سیاسی به مفهومسازی نظری و تاریخی پسااسلامگرایی با توجه به تجربیات کشورهای مختلف مثل ایران، مصر، ترکیه، سوریه، سودان، مراکش، اندونزی، لبنان و پاکستان میپردازد. همچنین پسااسلامگرایی فارغ از مقولات تاریخی، دلالت بر پروژهای دارد که موجبات گذار از اسلامگرایی را فراهم میسازد.
در مصاحبه چهارم (جادوی انقلاب)، به کتاب کارگران و انقلاب ۵۷ پرداخته میشود. در این گفتوگو ذکر میشود که کارگران هیچ نهاد سکولاری نداشتند که از طریق آن بتوانند فرهنگ و عقاید خود را بیان کنند و ناگزیر به مساجد و هیئتهای مذهبی روی میآورند. هنگام انقلاب با کارگرانی روبرو هستیم که فرهنگ مذهبی دارند. فرهنگ مذهبی کارگران آنها را با اسلامگرایان در گفتمان مشترکی قرار میداد. بااینحال مراجعه به نهادهای مذهبی امری مختص به ایران و اسلام نیست. در بریتانیا و جنوب ولز، کارگرانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بودند که برای بیان عقاید و ابراز همبستگی طبقاتیشان به کلیسا روی میآوردند.

در مصاحبه پنجم (پیشروی آرام)، به تلاشهایی میپردازد که تهیدستان و حاشیهنشینان برای پیشبرد زندگی خود انجام میدهند. آقای بیات در کتاب سیاستهای خیابانی: جنبش تهیدستان در ایران به این موضوع میپردازد که مردم تهیدست، در حین تقلا و تلاش برای دستیابی به اهداف روزمره و پیشپاافتاده خود در حال انجام تغییراتی آرام هستند که با سیاستهای متعارف فاصله دارد. وی از عبارت «پیشروی آرام مردم عادی» برای توصیف این تلاشها بهره میگیرد. در این تصویر، تهیدستان به شکل منفعلانه، تقدیر خود را نمیپذیرند بلکه فعالانه در شکل دادن به آن نقش دارند.

در مصاحبه ششم (اصقلاب در غیاب انقلاب)، از تجربه بهار عربی سخن میرود که در زمان خود ناظران غربی را شگفتزده کرد. آقای بیات به اظهار این واقعیت میپردازد که جنبشهای اجتماعی پس از فروپاشی شوروی عموماً خصلت غیرایدئولوژیک دارند و اغلب متخصصان قائلند که ما شاید در عصر پساایدئولوژیک به سر میبریم.
به نظر میرسد با نزول گفتمانهای ناسیونالیسم ضداستعماری، کمونیستی و … جنبشهای انقلابی جدید زبان گویایی برای پیگیری اهداف خود ندارند. آقای بیات همچنین به ذکر خصوصیات عمده جنبشهای موسوم به بهار عربی میپردازد: اول اینکه خیزشهای گسترده مردمی بودند که تصور مبنی بر انفعال و سکوت مردم این منطقه را ابطال کر.
دوم اینکه بسیج و همگرایی وسیع و شگفتانگیزی در ضدیت با استبداد وجود داشت، سوم اینکه این خیزشها از اصل «سلمیه» یا خشونتپرهیزی پیروی میکردند. چهارم اینکه به این دلیل که هیچیک از گروههای فعال سیاسی قادر نبود خود به برتری و غلبه دست یابد ناچار بود با گروههای دیگر وارد گفتوگو و همکاری شود به همین خاطر، پتانسیل به وجود آمدن نوعی دموکراسی انتخاباتی و کثرتگرایی سیاسی و اجتماعی وجود داشت.

در مصاحبه هفتم (ساحت اجتماعی انقلاب)، رابطه دوجانبه عادات و زندگی روزمره با انقلاب مورد بحث قرار میگیرد. در اغلب تحلیلهای سیاسی، نقش نهادهای بزرگ و دولتها و تغییرات کلان در انقلاب بررسی میشود اما آقای بیات در کتاب انقلاب را زیستن به این مسئله میپردازد که روزمرگی مردم با انقلاب چه میکند. وی هردو لنز را برای نگریستن به انقلاب لازم میداند: هم لنز کلان و هم لنز خرد.
چاپ اول کتاب «اصقلاب: سیاست، ناجنبش و انقلاب در گفتوگو با آصف بیات» با همت احمد غلامی و شیما بهرهمند در سال ۱۴۰۴ توسط کتاب شرق منتشر شده است. مطالعه این کتاب برای مخاطبان کتابهای آصف بیات جذاب خواهد بود.
216216










