در کافه بمان!

 روشن نیست که این قاب را دوستان وحید ضبط کرده‌اند یا صاحبان کافه از باب تبلیغ چنین کاری انجام داده‌اند، اما به هر حال‌ هاشمیان با این عکس دوباره به ستون اخبار و حواشی فوتبال ایران بازگشت. راستش اما این است که به نظر می‌رسد اتفاقا مناسب‌ترین و بی‌خطرترین نقطه برای آقا وحید، جایی مثل همین کافه‌هاست!

دوشنبه‌شب و همزمان با دست به دست شدن این تصویر روشنفکری، تیوی بیفوما مهمان برنامه عادل فردوسی‌پور بود؛ ستاره‌ای که ابتدای فصل با سر و صدای زیاد جذب شد، اما در تیم‌ هاشمیان نتوانست کارآیی چندانی داشته باشد. بیفوما آن‌قدر افت کرد که کلی حرف و حدیث در موردش درست شد و کم‌کم هواداران پرسپولیس هم به این نتیجه رسیدند که او خرید خوبی برای تیم‌شان نبوده است. با خروج‌ هاشمیان اما، بیفوما ناگهان زیر و رو شد و نمایشی خیره‌کننده برابر استقلال خوزستان داشت. البته که با یک بازی نمی‌شود قضاوت کرد، اما روشن است که عطش فوتبال بازی کردن، دوباره به ساق‌های این بازیکن برگشته و کار به جایی رسیده که او مثلا می‌گوید برای دربی تهران لحظه‌شماری می‌کند.

بیفوما در بخشی از مصاحبه‌اش می‌گوید: «وحید‌ هاشمیان آدم بدی نبود، اما سرمربی خوبی برای کار کردن با من و اورونوف به شمار نمی‌آمد. وقتی اوسمار آمد، یک جلسه خیلی خوب با او داشتم. اوسمار از من پرسید دوست دارم در چه پستی بازی کنم. بازی‌های من را دیده بود و نظرش این بود که می‌توانم زوج خوبی برای اورونوف باشم. او به من آزادی عمل داد و قرار شد با هم بیشتر کار کنیم، چون به قول خودش به ما بیشتر نیاز دارد. در جلسات تمرینی خیلی با هم ارتباط خوبی داریم. ما همکاری می‌کنیم تا به اهداف‌مان برسیم. اگر ۱۰ گل نزنم و ۱۲ پاس گل بدهم حس خوب بسیار زیادی برای من دارد، چون به تیمم کمک کرده‌ام. با این حال مطمئن باشید گل‌ها هم از راه خواهند رسید.»

غیر از بیفوما، این تحول در شخص اورونوف هم بسیار محسوس است؛ بازیکنی که در دوران‌ هاشمیان دچار افسردگی شده بود، اما بلافاصله بهبود یافت، یک نمایش خوب برابر استقلال خوزستان داشت و در بازی ملی با مصر هم توفان به پا کرد. انگیزه‌های اورونوف طوری بازسازی شده که این بازیکن پیش از فیفادی، در یکی از روزهای تعطیلی تمرینات پرسپولیس، به ورزشگاه شهید کاظمی رفت و به طور انفرادی تمرین کرد.

عجیب است که دو بازیکن تکنیکی در این سطح، از سوی‌ هاشمیان از دریبل زدن منع شده بودند. مثل این است که به یک خواننده خوش صدا بگویید چه‌چه نزن یا نویسنده قهاری را از نوشتن منع کنید! عجیب‌تر این که هنوز کسی نفهمیده چرا سردار دورسون با قبول غرامت ۴۰۰ هزار دلاری جدا شد و تیم بدون مهاجم ماند. بیفوما در همین مصاحبه هم گفته دلش برای دورسون تنگ شده.

هر چه هست، دست‌کم تا این لحظه به نظر می‌رسد جدایی ‌هاشمیان از پرسپولیس، اصلاح یک اشتباه بزرگ بود. درس مهمی که باید از این ماجرا گرفت آن است که پشت آن کتاب‌ها، آموزش‌های آکادمیک و تماشای تمرینات گواردیولا، لزوما قرار نیست یک مربی بزرگ متولد شود. البته که شاید‌ هاشمیان جای دیگر کار کرد، موفق شد و پاسخ همه منتقدانش را داد!

این مطلب برایم مفید است 0 نفر این مطلب را پسندیده اند