به گزارش خبرگزاری مهر، ایرنا نوشت: از ژوئن ۲۰۲۵ به بعد، مجموعهای از شاخصهای جمعیتی، امنیتی و اقتصادی نشان میدهد که روند خروج جمعیت از اراضی اشغالی به مرحلهای رسیده که میتواند آینده ساختاری رژیم را تحت تأثیر قرار دهد. بسته شدن آسمان اسرائیل پس از موج حملات ایران و ناتوانی سیستم دفاعی در مهار آن، تنها یکی از عوامل شکلدهنده به موج جدیدی از مهاجرت معکوس است. در این دوره مسیرهای دریایی به قبرس و بعد به اروپا به یکی از پرترددترین راههای خروج تبدیل شد و قایقهایی که پیشتر کاربری تفریحی داشتند به وسیلههای انتقال اضطراری صهیونیستها بدل شدند که تصمیم گرفتند بدون انتظار برای بهبود شرایط، اسرائیل را ترک کنند.
این خروج برخلاف دورههای قبلی نه مربوط به گروه یا قشر خاص بلکه میان طیف گستردهای از جمعیت از جمله نیروهای متخصص، تحصیلکردهها، کارکنان صنایع فناوری، خانوادههای طبقه متوسط و بخشی از یهودیان سکولار مشترک است. دادههای دفتر مرکزی آمار رژیم صهیونیستی نشان میدهد که از اکتبر ۲۰۲۳ تا میانه ۲۰۲۵، تعداد افرادی که اسرائیل را ترک کردهاند و برنامه بازگشت ندارند، از ۵۷۵ هزار نفر فراتر رفته است. این عدد فقط شاخصی از بحران جمعیتی نیست؛ بلکه نمایانگر شکافی است که میان ادعای «پروژه امنیتی صهیونیسم» و واقعیتهای میدانی و اجتماعی شکل گرفته است.
فروپاشی تصور امنیت؛ از طوفان الأقصی تا حملات ایران
عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نقطه تغییر مهمی در الگوی امنیت داخلی اسرائیل بود. این عملیات هم از نظر حجم و هم از نظر هماهنگی گروههای مقاومت نشان داد که ساختار دفاعی اسرائیل با وجود دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری، در برابر حملات ترکیبی و چندجبههای آسیبپذیر است. همان روزها برای اولین بار مناطق مرکزی مانند تلآویو و حیفا نیز برای ساعات طولانی در حالت رکود کامل قرار گرفتند. تا ژوئن ۲۰۲۵، بیش از ۱۲۰ هزار نفر از مناطق شمالی و جنوبی به دلیل تهدیدهای مداوم، به مراکز اقامتی موقت منتقل شدند. این جابجاییها که ابتدا موقت تصور میشد، در بسیاری از موارد به مهاجرت کامل منجر شد.
حملات موشکی ایران در ژوئن ۲۰۲۵ که بخش مهمی از زیرساختهای امنیتی و اقتصادی را مختل کرد و موجب تعطیلی فرودگاه بنگوریون شد، تأثیر عمیقتری داشت. در پی بسته شدن فرودگاه، بیش از ۲۵ هزار آمریکایی-اسرائیلی از وزارت خارجه آمریکا درخواست کمک برای خروج کردند. کابینه نتانیاهو تلاش کرد با محدود کردن سفر و استناد به ضرورت «آزاد نگه داشتن ظرفیتهای هوایی برای بازگشت افراد گرفتار در خارج» روند خروج را کنترل کند؛ اما این اقدامات نتوانست مانع استفاده مردم از مسیرهای زمینی و دریایی به سمت اردن و قبرس شود. در پشت این ناامنی امنیتی، یک ناامنی اجتماعی-سیاسی نیز وجود دارد. رشد جمعیت حریدیها که اکنون ۱۳ درصد جمعیت را تشکیل میدهند و از خدمت نظامی معاف هستند، سبب تشدید شکاف بین جامعه سکولار و مذهبی شده است. خانوادههای سکولار که پیشتر در مسیر مهاجرت تردید داشتند، امروز این تردید را کنار گذاشتهاند. بسیاری دیگر نسبت به مسیر سیاسی آینده اعتماد خود را از دست دادهاند.
ناکارآمدی دفاعی و بحران اقتصادی
حملات موشکی ایران به تلآویو خسارت زیادی به این رژیم وارد کرد و ضعف سامانههای دفاعی اسرائیل در برابر قدرت موشکی را آشکار کرد. به گفته صهیونیستها حدود ۲۰ درصد موشکها بدون رهگیری به اهداف اصابت کردند؛ رقمی که برای اسرائیل سابقه نداشت. همزمان بیش از ۶۰ هزار شرکت کوچک در بازه ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ ورشکست شدهاند. نرخ بیکاری به حدود ۸ درصد رسیده و رکود اقتصادی در صنایع فناوری و گردشگری اثر دومینویی بر سایر بخشها گذاشته است. بازگشت صدها هزار نیروی ذخیره، رژیم را با هزینه روزانه بیش از ۳۰ میلیون دلار مواجه کرده و هزینههای اسکان بیش از ۱۵ هزار نفر از آوارگان جنگ در هتلها بر بودجه عمومی فشار وارد آورده است.
آمار مهاجرت؛ جهشی کمسابقه
دادههای رسمی روند مهاجرت نشان میدهد که مهاجرت معکوس اکنون یک پدیده ساختاری و نه یک واکنش احساسی موقت است. در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۵ هزار نفر اسرائیل را ترک کردند. این عدد در ۲۰۲۴ به بیش از ۸۲ هزار نفر رسید که نشاندهنده رشدی ۵۰ درصدی است. در بازه نوامبر ۲۰۲۳ تا مارس ۲۰۲۴، حدود ۳۰ هزار مهاجرت دائمی ثبت شد که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۴ درصد افزایش داشت. در نیمه نخست ۲۰۲۴ تعداد مهاجرتهای بلندمدت ۵۹ درصد افزایش یافت. فوریه ۲۰۲۴ با ثبت ۱۰ هزار و ۹۰۰ خروج، بدترین ماه در تاریخ مهاجرت اسرائیل بود. ساختار سنی مهاجران نشان میدهد که ۴۰.۶ درصد آنها بین ۲۰ تا ۳۰ سال سن دارند و ۵۳.۷ درصد دارای تحصیلات عالیه هستند. این یعنی بخش عمده خروج، طبقه مولد و نخبه اقتصادی است که خروج هر فرد از آنها حدود ۲۰۰ هزار دلار آسیب سالانه به اقتصاد وارد میکند.
از نظر جغرافیایی، بیشترین مهاجرت از تلآویو و حومه آن است. ۵۴ درصد مهاجران از مرکز، ۱۲ درصد از حیفا، ۱۱ درصد از جنوب و قدس و ۱۰ درصد از شمال اسرائیل هستند. حتی ۳ درصد از ساکنان شهرکهای کرانه باختری نیز مهاجرت کردهاند که برای ساختار ایدئولوژیک رژیم پیام معناداری دارد. در مقابل، مهاجرت به اسرائیل کاهش بیسابقهای داشته است. بین ژانویه و آگوست ۲۰۲۴ فقط ۲۳ هزار مهاجر جدید وارد شدند، در حالی که این رقم در ۲۰۲۳ نزدیک به ۴۰ هزار نفر بود.
مقاصد مهاجران
یونان یکی از مقصدهای اصلی مهاجران جدید است. درخواست ویزای کار برای این کشور از ۲۰۲۳ به بعد دو برابر شده و مهاجران با درآمد حداقل ۳۵۰۰ یورو میتوانند اقامت دوساله دریافت کنند. گروههای اجتماعی آنلاین مربوط به اسرائیلیهای مهاجر به یونان طی یک سال اخیر چندین برابر شده است. در هلند، افزایش حضور اسرائیلیها در مناطق اطراف آمستردام کاملاً محسوس است. مشاوران امور اجتماعی یهودی گزارش دادهاند که بخش قابل توجهی از خانوادههای سکولار اسرائیلی، این شهرها را به دلیل فضای باز فرهنگی ترجیح میدهند. آمریکا همچنان مقصد ثابت اسرائیلیها است. حدود ۶۰۰ تا ۷۵۰ هزار اسرائیلی در آمریکا زندگی میکنند و ۲۳۰ هزار نفر آنها متولد اسرائیل هستند. آلمان نیز به شکل غیرمنتظرهای به یکی از مقصدهای رو به رشد تبدیل شده است. بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی که از جنگ ۲۰۲۳ ناامید شدهاند، راهی برلین شدهاند. در انگلیس هم گزارش شده که در سال ۲۰۲۳ از هر مدرسه سکولار، پنج تا شش خانواده به انگلیس مهاجرت کردهاند.
تهدید جمعیتی برای اسرائیل
کارشناسان اسرائیلی هشدار دادهاند که از دست دادن جمعیت نخبه، بزرگتر از هر تهدید خارجی است. نرخ تولد بالا در میان حریدیها و کاهش سهم علمی و دانشگاهی در جامعه، آینده اقتصاد اسرائیل را با اختلالهای گسترده روبهرو میکند.پیشبینیها نشان میدهد حریدیها تا سال ۲۰۳۰ میتوانند تا ۲۵ درصد جمعیت را تشکیل دهند، اما مشارکت آنها در صنایع تکنولوژی بسیار کم است و این روند میتواند باعث رکود بلندمدت شود.
تلاشهای رژیم برای کنترل مهاجرت
کابینه اسرائیل طی سالهای اخیر با مجموعهای از سیاستها تلاش کرده مهاجرت معکوس را مهار کند. از کمپینهای تبلیغاتی گرفته تا تسهیلات مالی و محدودیتهای سفر، هیچکدام نتوانستهاند روند مهاجرت را متوقف کنند.
جمعبندی
دادههای امنیتی، اقتصادی و جمعیتی اسرائیل در فاصله سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ تصویری منسجم از یک بحران چندلایه ارائه میدهد؛ بحرانی که برخلاف دورههای پیشین، محدود به جبهه نظامی یا سیاسی نیست و همزمان چهار ستون اصلی موجودیت رژیم یعنی امنیت، اقتصاد، جمعیت و انسجام اجتماعی را تحت فشار قرار داده است. افزایش مهاجرت معکوس، شاخص برجسته این وضعیت است. خروج صدها هزار نفر از نیروهای متخصص، طبقه متوسط و جمعیت سکولار نشان میدهد که بخش تأثیرگذار جامعه دیگر اعتماد لازم به آینده داخلی این رژیم را ندارد و این مسئله موجب کاهش سرمایه انسانی و تضعیف ظرفیت تولیدی شده است.
تشدید ناامنی، ناکارآمدی دفاعی در برابر حملات پهپادی و موشکی، رکود اقتصادی و فرسایش اعتماد عمومی، تصمیمگیری داخلی را از حالت ثبات خارج کرده است. مجموعه این شرایط، پایههای ایدئولوژیک رژیم را متزلزلتر از گذشته کرده و فاصله میان ادعای «سرزمین امن برای یهودیان» و واقعیتهای میدانی را افزایش داده است. این وضعیت زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که روندهای جمعیتی نیز علیه اسرائیل عمل میکنند و مهاجرت معکوس باعث تغییر تعادل جمعیتی موجود شده است.
با توجه به این روندها، اسرائیل بیش از هر زمان دیگر با پرسشهای بنیادی درباره قابلیت بقا و کارآمدی ساختار داخلی خود روبهرو است. اگرچه ممکن است تصمیمسازان اسرائیلی تلاش کنند روند را با ابزارهای امنیتی، تبلیغاتی یا اقتصادی کنترل کنند، اما دادهها نشان میدهد بسیاری از آسیبها ساختاری و بلندمدت است. خروج جمعیت جوان و نخبه، در کنار تهدید مستمر از سوی محور مقاومت، نشان میدهد چالشهایی که امروز مشاهده میشود، نه موقت و گذرا، بلکه نشانه تغییر پارادایم است.
در چنین شرایطی موج مهاجرت معکوس نهتنها پیامد جنگها و بحرانها، بلکه نشانهای از افول تدریجی پروژهای است که بر پایه امنیت، مهاجرت و برتری جمعیتی بنا شده بود. این روند اگر ادامه یابد، میتواند مسیر سیاسی و امنیتی منطقه را در سالهای آینده بهطور جدی دگرگون کند و موازنهای را ایجاد کند که طی دههها قابل تصور نبود.










