

هنگکنگ؛ آزادی مشروط همراه با سکوت برای نسل جوان
پنج سال پس از اجرای قانون امنیت ملی، روایت دو جوانِ زنداندیده از هنگکنگ تصویری از آزادیِ مشروط به سکوت و احتیاط ترسیم میکند؛ در حالیکه بازداشتها کندتر شده اما نظارت و وفادارسنجی سیاسی افزایش یافته است.

کِلی، که در ۲۰۲۱ و در ۱۸سالگی به اتهام تبانی برای "تحریک به براندازی" و "تولید مواد منفجره" بازداشت شد، پس از نزدیک به چهار سال حبس در آوریل ۲۰۲۵ آزاد شد اما شهری ناآشنا پیش رویش بود. او اکنون پارهوقت کار میکند و زیر درمان روانپزشکی است. کِلی میگوید: «گاهی خواب میبینم که تعقیبم میکنند… وقتی بیدار میشوم در و پنجره را چک میکنم.» بسیاری از دوستانش مهاجرت کردهاند یا از او فاصله گرفتهاند و خودش یاد گرفته کمتر حرف بزند و از هر چیزی که توجه جلب کند دوری کند.

نظارت نامرئی و سجنش وفاداری سیاسی
با وجود کاهش شتاب بازداشتها در ۲۰۲۵، دامنه کنترل در هنگ کنگ گستردهتر شده است، برخی موارد این چنین هستند: بررسی گفتار آنلاین دانشآموزان در برنامههای آموزشی، شرط عبور از ارزیابیهای وفاداری برای نامزدهای شوراهای محلی، و روایت زندانیان سابق از احساس "زیر نظر بودن" دائمی.
دولت همچنین از طرح "اسمارتویو" برای نصب دهها هزار دوربین مجهز به هوش مصنوعی تا ۲۰۲۸ خبر داده است؛ اقدامی که برای بسیاری امتداد همان سازوکار کنترل تلقی میشود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
جوکر چن که بهخاطر پستهای آنلاین تحریکآمیز پنج ماه زندان کشید، میگوید از ۲۰۲۲ تاکنون صدها بار توسط پلیس متوقف و بازرسی شده است: «فکر میکنی بدهیات را دادهای، اما هر روز از تو بهره میگیرند… انگار یادآوری میکنند که هرگز واقعاً آزاد نیستی.» خالکوبیهایی که روزی نشانه باورش بود، حالا او را در خیابان برجسته و هدف پرسشهای بیربط میکند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در پرونده گروه جوان "بازگشت دلیران"، نخستین پروندهای که در آن برای نوجوانان تحت قانون ۲۰۲۰ حکم صادر شد، قاضی نوشت: «حتی اگر تنها یک نفر تحریک شود، ثبات اجتماعی هنگکنگو امنیت ساکنان بهشدت به خطر میافتد.» با آنکه اذعان کرد شواهد مستقیمی از تحریک وجود ندارد، "خطر واقعی" را برای مجازات کافی دانست؛ منطقی که به گفته منتقدان جوهر نظم جدید را نشان میدهد: ایده خطر، خودِ جرم شده است.

ماندن یا رفتن؛ شاهدی خاموش از شهرِ دگرگونشده
برخی راه مهاجرت را انتخاب کردهاند، اما کِلی و جوکر ماندهاند؛ یکی زیر بار حافظه، دیگری زیر نگاه سوءظن. برای آنان، آزادی پایان مسیر نبود، تعریفی تازه از زیستن است: در سکوت، در احتیاط، در فاصله باریک میان نظارهکردن و زیر نظر بودن. کِلی میگوید ماندن در هنگ کنگ را برای خانواده، برای آنها که هنوز در بندند و برای بخشهایی از زندگی شهری برگزیده است. بخشهایی از زندگی شهری که زمانی متعلق به آن بود. جوکر نیز میگوید اینجا خانه اوست؛ خیابان و داستانی که هنوز نمیشود با صدای بلند روایتش کرد.













