محمدعلی فیاضبخش - روزنامه اطلاعات: در صداو سیما آقایان دیدم و شنیدم، که بیست و سه نهاد و ارگان، متولّی رسیدگی به آلودگی هوا هستند.
از آنجا که بیخبری و گوشهنشینی موجب میشود که آدمی از کُنه تصمیمات و نیز بروندادهای این بیستوسه نهاد بیاطلاع باشد، اول و آخر به خودم شک کردم و نادانیام؛ ازیرا که لابد آلودگی هوا آنچنان هیولایی است که این تعداد متولّی را در میدان براندازیاش لازم میآورَد و از دگرسو بر ناتوانی اینهمه حریف دریغ آوردم.
جملهی «هرسال دریغ از پارسال» را اگر اینجا به کار نگیریم، پس دیگر کجا؟
جنگلی چندمیلیونساله میسوزد و برخی حضرات، همچنان بر همان طبلهای پیش میکوبند. راستقامتانی که محصول تلاش ابر و باد و مه و خورشید در طول هزارانهزار سالاند میافتند و خاکستر میشوند و یکی از مدیران پیشین محیط زیست، خونسردانه میگوید: «الکی بزرگش کردهاند!»؛ مدیران پسینی که کلّاً ساکتاند و ریلکس؛ یا آن را علفزاری بیش نمیبینند.
همچنان راه حل بعد از کرّ و فرّ یکروزدرمیانِ کمیتههای اضطرار، تعطیلی است و توصیه به تخلیه؛ به کجا؟ به جاهایی که در نوبت بعدیِ آلودگیاند… و این سریال ادامه دارد!
فرارسیدنِ زمانی را در آرزو، بلکه رؤیایم تصور میکنم، که ببینم و بشنوم، این «یکشبههای نشدنی»، بالاخره به روزهای «شدنی» و شبهای «ماندنی»، سرشار از امید و بهبود، از امسال به سال دیگر پیوند بخورَد.
آرزو بر میانسالان نیز عیب نیست!










