به گزارش ایسنا، رسانه فرانسوی در مقالهای تأکید کرده است که طرح صلح آمریکا برای اوکراین و راهبرد جدید امنیت ملی ایالات متحده صرفاً یک جابهجایی ژئوپلیتیکی نیست، بلکه گسستی عمیق و تاریخی است که بهمنزله اعلام پایان کار «غرب» تلقی میشود.
به گزارش روزنامه «فیگارو»، نظام بینالملل در حال تجربه یک شکاف سرنوشتساز است؛ شکافی که با فروپاشی نظم غربیِ حاکم بر جهان از قرن پانزدهم میلادی و نیز زوال توازن بعد از جنگ جهانی دوم همراه شده است. سیاستهای اخیر ایالات متحده در دوره ریاستجمهوری «دونالد ترامپ»، بهویژه نزدیکی به روسیه و عقبنشینی از تعهدات امنیتی در اروپا؛ نقش تعیینکنندهای در تسریع این روند ایفا کرده است. فیگارو تأکید میکند که این تحولات، همسو با آرمانهایی است که پیشتر به قدرتهای اقتدارگرا مانند روسیه و چین نسبت داده میشد؛ آرمانهایی که هدف آنها تضعیف انسجام غرب از درون بوده است.
رسانه فرانسوی یادآور شده است که ایده افول غرب، پدیدهای تازه نیست، اما غرب در گذشته توانسته بود از طریق نقش تعیینکننده آمریکا در بازسازی اروپا و استقرار دولتهای لیبرال پس از جنگ جهانی دوم، این مسیر نزولی را معکوس کند.
به گزارش فیگارو، این روند در دهههای اخیر معکوس شده و غرب وارد مرحلهای از فروپاشی سیاسی، اقتصادی و راهبردی شده است. کاهش وزن جمعیتی و اقتصادی غرب در سطح جهانی و همزمان، ظهور قدرتهای بزرگ آسیایی، بهویژه چین و هند، از نشانههای بارز این تحول هستند.
فیگارو همچنین اشاره کرده است که جهان امروز بیش از پیش تحت سلطه رژیمهای اقتدارگرا قرار دارد؛ رژیمهایی که بخش عمده جمعیت جهان و سهم قابلتوجهی از اقتصاد جهانی را در اختیار دارند و در پی تحمیل یک نظم بینالمللی مبتنی بر منطق قدرت و حوزههای نفوذ، بهجای قواعد و نهادها هستند.
در تحلیل این وضعیت، فیگارو تصریح کرده است که دموکراسیهای غربی خود سهم مهمی در شکلگیری این بحران داشتهاند. این کشورها پس از سال ۱۹۸۹ در ایجاد یک نظم بینالمللی باثبات ناکام ماندند و به توهم پایان درگیریهای بزرگ دچار شدند. آنها در داخل نیز با فرسایش طبقه متوسط، کاهش رشد اقتصادی و گسترش پوپولیسم مواجه شدند.
رسانه فرانسوی موج پوپولیسم را که با برگزیت و انتخاب دونالد ترامپ آغاز شد، پدیدهای دانسته که با بازگشت او به قدرت به اوج خود رسید. در این چارچوب، مقاله استدلال کرده است که ایالات متحده وارد مرحلهای از «دموکراسی غیرلیبرال» شده و جایگاه بینالمللی خود را بهگونهای بنیادین تغییر داده است؛ تا جایی که در عمل و گفتار، به رژیمهای اقتدارگرا نزدیکتر شده تا به متحدان سنتی خود.
در خصوص اروپا، مقاله تأکید کرده است که این قاره در نقطهای سرنوشتساز قرار دارد. اروپا دیگر نمیتواند به چتر امنیتی آمریکا تکیه کند و ناگزیر است میان پذیرش وابستگی و تکهتکهشدن در چارچوب معاملهای بزرگ میان قدرتهای جهانی، یا بازسازی خود بهعنوان یک قدرت مستقل و پذیرش مسئولیت دفاع از منافع و امنیتش، یکی را انتخاب کند. فیگارو برای گزینه دوم سه اولویت اصلی برشمرده است: حمایت گسترده نظامی و مالی از اوکراین، تسریع روند تسلیح مجدد اروپا از طریق هماهنگی میان قدرتهای بزرگ، و اجرای اصلاحات عمیق برای ارتقای رقابتپذیری اقتصادی.
انتهای پیام










