علم چه می‌گوید؛ آیا روح انسان ۲۱ گرم وزن دارد؟

تریلر فیلم «۲۱ گرم» ساختهٔ الخاندرو گونسالس اینیاریتو و محصول سال ۲۰۰۳ میلادی با این جمله‌ آغاز می‌شود: «می‌گویند همه ما دقیقا در لحظه مرگ ۲۱ گرم از دست می‌دهیم.»

خلاصه خبر

اگرچه هزاران سال است مردم درباره روح فکر می‌کنند، اما هنوز نتوانسته‌اند ماهیت دقیق روح و وجود احتمالی آن را شناسایی کنند. برای اکثر افراد، اصطلاح روح به یک جوهر معنوی نامرئی اشاره دارد که در طول زندگی در بدن ساکن است، عامل حیات یا نیروی محرکه زندگی است و پس از مرگ نیز بدن او را ترک می‌کند تا با اتکا به باورهای متفاوت (حضور در دادگاهی الهی و پاسخگویی در قبال اعمال، ورود به بهشت یا جهنم، ورود به بدنی دیگر و تکمیل چرخه تناسخ) سفر دیگری را آغاز کند.

ماهیت غیرمادی روح، مطالعه علمی آن را تا حد زیادی غیرممکن کرده و آن را به یک موضوع ایمانی تبدیل کرده است. با این وجود، برخی تلاش کرده‌اند تا درباره روح به روش‌های مختلف تحقیق یا حتی کمیت‌سنجی کنند، به این امید که اکتشافات آنها بتواند به برخی از قدیمی‌ترین سؤالات بشر درباره منشأ زندگی، ماهیت مرگ و وجود نیروهای ماوراء طبیعی پاسخ دهد.

ریشه‌ باور ۲۱ گرم

یکی از خبرسازترین آزمایش‌ها درباره روح، در سال ۱۹۰۷ میلادی توسط یک پزشک آمریکایی اهل ماساچوست (و متولد اسکاتلند) به نام دانکن مک‌دوگال انجام شد.

او آزمایش عجیب و منحصر به فردی را انجام داد که با نام «آزمایش ۲۱ گرم» شناخته می‌شود. این آزمایش بر اساس این ایده انجام شد که روح ممکن است جرم فیزیکی داشته باشد، به این معنی که خروج آن از بدن پس از مرگ، منجر به کاهش وزن محسوسی شود.

دکتر مک‌دوگال آزمایش خود را در خانه‌ سالمندان کولیس در بوستون، جایی که به عنوان داوطلب خدمت می‌کرد، انجام داد.

او برای این آزمایش، تختی ساخت که روی ترازوهای ستونی قرار می‌گرفت و این ترازوها می‌توانستند نوسانات وزن را تا دو دهم اونس (۵.۶۶ گرم) اندازه‌گیری کنند.

او سپس ۶ بیمار مبتلا به سل را که در مراحل پایانی زندگی بودند، انتخاب کرد و در مقاله خود توضیح داد که سل بیماری مناسبی برای این آزمایش بود زیرا بیماران در «ضعف و ناتوانی شدید» و بدون هیچ حرکتی که ترازوی او را تکان دهد، می‌مردند.

او بیماران (زن و مرد) را روی ترازو‌ها قرار داد و وزن بدن آنها را قبل، حین و بعد از مرگشان اندازه گرفت و کشف کرد که بیماران در زمان مرگ وزن کم می‌کنند.

در یکی از این موارد، دکتر مک‌دوگال گزارش کرد که وزن بدن بیمار، در لحظه‌ مرگ حدود سه چهارم اونس کاهش یافته که تقریباً برابر با ۲۱.۳ گرم است و از این داده نتیجه گرفت که شاید «روح» این وزن را داشته باشد و در لحظه‌ مرگ از بدن خارج شده است.

مک‌دوگال پس از آزمایش روی این ۶ نفر، به سراغ سگ‌ها رفت. اینکه چطور به ۱۵ سگ در حال مرگ دست یافته مشخص نیست (برخی می‌گویند که آنها را مسموم کرده است) اما در لحظه مرگ آنها، هیچ کاهش وزنی مشاهده نکرد.

با این وجود مک‌دوگال با این تصور که «فقط انسان‌ها دارای روح هستند» از تحقیقاتش همان نتیجه وزن ۲۱ گرم را گرفت. گزارش این آزمایش‌ها در مارس ۱۹۰۷میلادی در نیویورک تایمز و سپس مجله پزشکی American Medicine منتشر شد و همین باعث شد ایده‌ ۲۱ گرم به سرعت وارد فرهنگ عمومی شود و در فیلم‌ها، کتاب‌ها و گفتگوهای عامه تکرار شود.

عنوان مقاله او «فرضیه‌ای درباره جوهر روح به همراه شواهد تجربی وجود چنین جوهری» بود و دکتر مک دوگال در توجیه این تحقیق نوشت: «از آنجا که ماده‌ای که در فرضیه ما در نظر گرفته شده تا زمان مرگ به طور ارگانیک با بدن مرتبط است، به نظر من منطقی‌ است که فکر کنیم باید نوعی ماده گرانشی باشد؛ بنابراین شاید بتوان آن را با وزن کردن یک انسان هنگام مرگ تشخیص داد.»

مک‌دوگال در گزارش خود تأکید کرد که هنوز نتوانسته بطور قطعی این تئوری را اثبات کند که روح وجود دارد و پس از مرگ از بدن جدا می‌شود؛ او گفت که باید دانشمندان آزمایش‌های بیشتری برای تکمیل این تحقیق انجام دهند.

با این وجود، انتشار نتایج همین آزمایش‌های محدود، کافی بود تا موجی از داستان‌ها و روایت‌ها درباره روح و با اتکا بر تحقیقات او در سراسر جهان خلق شود.

انتقادات به آزمایش‌های مک‌دوگال

دانکن مک‌دوگال تنها شش بیمار را مورد آزمایش قرار داد که برای اثبات علمی یک فرضیه، جمعیت بسیار کوچکی محسوب می‌شود و برای رسیدن به نتایج آماری معتبر، کافی نیست.

منتقدان روش او همچنین می‌گویند که برخی از کاهش وزن‌های مشاهده‌شده، ممکن است به دلایل فیزیولوژیکی و کاملاً طبیعی باشد، مثل تبخیر آب از سطح پوست پس از مرگ، آزاد شدن گازها از ریه‌ها و دستگاه گوارش، انقباض عضلانی و بعد از آن شل شدن عضلات. همه اینها می‌توانند تغییرات وزن لحظه‌ای ایجاد کنند، بدون اینکه نیازی به فرض وجود «روح» باشد.

با این وجود دکتر مک‌دوگال بسیاری از این جزئیات را در نظر گرفته بود. مثلا او قبلاً کاهش وزن ناشی از تبخیر رطوبت از پوست را بررسی و میزان آن را تعیین کرده بود و به همین دلیل اعلام کرد که این کاهش وزن ۲۱ گرم که مشاهده شده، در مقایسه با روند تبخیر رطوبت از پوست، بسیار ناگهانی و بسیار بیشتر بوده است.

او حتی کاهش وزن ناشی از دفع ادرار و مدفوع را نیز کنترل کرد و نتیجه گرفت که اینها نمی‌توانند دلیل تغییر وزن باشند.

از دست دادن هوا از ریه‌ها نیز پاسخ نبود، زیرا خود دکتر مگ دوگال روی ترازو دراز کشید تا وزن خروج هوا از ریه‌هایش را اندازه گیری کند و دریافت که چنین بازدم‌هایی، وزن قابل اندازه‌گیری ندارند.

سایر بیماران نوسانات عجیب دیگری را در وزن خود (نزدیک، در حین و پس از مرگشان) نشان دادند. یک بیمار وزن کم کرد اما دوباره وزن گرفت؛ دو بیمار وزن کم کردند اما چند دقیقه بعد از مرگ وزن بیشتری به دست آوردند. برخی آزمایشات هم به دلیل ایجاد مشکلات فنی در ترازوها اصلا عملی نشد. با این حال، مک‌دوگال بر همان کاهش وزن ۲۱ گرمی تمرکز کرد.

بر همین اساس منتقدان می‌گویند در حالی که تنها در ۱ مورد از ۶ مورد آزمایش انجام شده توسط او، کاهش وزن مشاهده شده، نتایج کلی به هیچ وجه قابل تعمیم نیستند. در برخی آزمایش‌ها نیز وزن بیمار پس از مرگ افزایش یافته که با ادعای «خارج شدن روح از بدن» ناسازگار است.

هالندر و آزمایش روی گوسفندان

نه مک‌دوگال و نه هیچ دانشمند دیگری، تلاش جدی برای تکرار این آزمایش‌ها نکرد. با این حال، مک‌دوگال نیز علاقه خود را به ماوراءالطبیعه از دست نداد و به آزمایش امکان عکسبرداری از روح با استفاده از فناوری اشعه ایکس روی آورد.

در سال ۲۰۰۱ میلادی آزمایش دیگری توسط پژوهشگری به نام لوئیس هالندر در موضوع تغییر وزن در لحظه مرگ انجام شد که همگی روی حیوانات بود. او این آزمایش‌ها را روی ۱۲ گوسفند (از انواع مختلف) و به کمک ترازوهای حساس الکترونیکی انجام داد.

او در ۷ مورد از ۸ میش بالغ، در لحظهٔ مرگ یک افزایش وزن ناگهانی و گذرا دید؛ اما پس از گذشت حدود ۶ ثانیه از لحظه مرگ، وزن آنها دوباره به مقدار اولیه بازگشت. در برخی حیوانات نیز شاهد افزایش وزن در هنگام مرگ بود که البته وزن آنها به‌تدریج دوباره به وزن اولیه بازگشت.

درنهایت لوئیس هالندر نتوانست هیچ توضیحی درباره تغییرات وزن حیوانات هنگام مرگ ارائه دهد.

تا قرن بیست و یکم، کار مک‌دوگال تقریباً به طور جهانی بی‌اعتبار شد و «آزمایش ۲۱ گرم» به یک پدیده شبه‌علمی تنزل یافت. دانشمندان شیوه کار او را به دلیل اشکالات متعدد از جمله ایراد در روش‌شناسی، جامعه نمونه‌گیری بسیار کوچک و نتایج ناسازگار نامعتبر خواندند.

ضعف‌ مهم تحقیقات او، در عدم تکرار نتایج واحد در آزمایش‌ها بود. یکی از اصول علم این است که نتایج آزمایش‌های علمی باید قابل تکرار باشند تا اعتبار پیدا کنند؛ اما هیچ پژوهش معتبری پس از مک‌دوگال نتایج او را تکرار نکرد.

با این وجود تحقیقات مک‌دوگال تاثیر خود را بر گروهی از باورمندان به عالم ماوراء همچنین دنیای هنر و ادبیات گذاشت. نظریه مک‌دوگال الهام‌بخش فیلم «۲۱ گرم» اثر الخاندرو گونسالس اینیاریتو (کارگردان مکزیکی) و رمانی از آندره موروا (نویسنده فرانسوی) با عنوان «وزن‌کننده روح» بود و هنوز هم هرازگاه مقالاتی با اتکا به این باور منتشر می‌شود.

آزمایش ۲۱ گرم، بیش از آنکه پاسخی علمی به پرسش وجود روح باشد، بازتابی از میل عمیق انسان برای فهمیدن مرگ است. علمی که امروز می‌شناسیم، نه شواهد معتبری برای وزن داشتن روح ارائه می‌دهد و نه ابزار لازم برای سنجش پدیده‌ای را دارد که ذاتاً غیرمادی فرض می‌شود.

اگر روح وجود داشته باشد، احتمالاً چیزی نیست که بتوان آن را روی ترازو گذاشت. آنچه بی‌تردید پس از مرگ باقی می‌ماند، اثری است که بر دیگران می‌گذاریم؛ اثری که وزن ندارد اما گاهی سنگین‌تر از هر وزنی است که علم بتواند آن را بسنجد.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ