پیروزی کاست در شیلی؛ تداوم چرخش به راست در آمریکای لاتین

خوزه آنتونیو کاست، سیاستمدار راست افراطی، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شیلی پیروز شد. حال در شمار فزاینده‌ای از کشورهای آمریکای لاتین، سیاستمداران راست‌گرا در قدرت‌اند. موج چپ در مقابل فروکش کرده است.

خلاصه خبر
https://p.dw.com/p/55Soj
کپی‌کردن لینک
هواداران خوزه آنتونیو کاست در حال جشن و پایکوبی در سانتیاگو به خاطر پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری شیلی
هرگز در تاریخ شیلی یک نامزد ریاست جمهوری با میزان آرای خوزه آنتونیو کاست انتخاب نشده استعکس: Lucas Aguayo Araos/Anadolu/picture alliance

خوزه آنتونیو کاست، پیروز انتخابات ریاست جمهوری شیلی، زمانی گفته بود: «اگر آگوستو پینوشه زنده بود، به من رأی می‌داد». بدین‌ترتیب رئیس آینده دولت شیلی نخستین رئیس‌جمهوری این کشور از زمان بازگشت به دموکراسی در سال ۱۹۹۰ خواهد بود که هرگز ارادت خود به دیکتاتور پیشین این کشور را پنهان نکرده است. ظاهراً برای بیش از هفت میلیون و ۲۰۰ هزار رأی‌دهنده این موضوع مشکلی ایجاد نکرده است.

هرگز در تاریخ این کشور یک نامزد ریاست جمهوری با چنین حدی از آرا انتخاب نشده است. رأی دادن در شیلی اجباری است و ۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار شهروند این کشور واجد شرایط رأی دادن بودند.

حال خوزه آنتونیو کاست، پسر یک افسر پیشین ورماخت (ارتش ‌‌هیتلری‌‌‌‌‌‌) و عضو حزب نازی آلمان (NSDAP)، کاتولیکی سخت‌گیر و مخالف سرسخت سقط جنین، طلاق و ازدواج همجنس‌گرایان و نیز یک تندرو تمام‌عیار در مورد موضوع مهاجرت، از روز ۱۱ مارس ۲۰۲۶، قدرت را در دست خواهد گرفت.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

برای کریستوبال روویرو کالت‌واسر این نتیجه چندان شگفت‌آور نیست. این سیاست‌شناس شیلیایی به دویچه وله می‌گوید: «دستور کار سیاسی در شیلی کاملاً تغییر کرده است؛ اگر شش سال پیش، در جریان اعتراضات گسترده، نابرابری اجتماعی، بهداشت و آموزش در صدر مطالبات قرار داشتند که دو سال بعد به انتخاب گابریل بوریک چپ‌گرا انجامید، اکنون موضوعات ناامنی، جرم و جنایت و مهاجرت در مرکز توجه‌اند. و در این چارچوب، انتخاب کاست برای بسیاری جذاب بود.»

خوزه آنتونیو کاست، پیروز انتخابات ریاست جمهوری شیلی
خوزه آنتونیو کاست می‌گوید: «شیلی تغییر واقعی را تجربه خواهد کرد»عکس: Reinaldo Ubilla/NurPhoto/picture alliance

رسیدن موج راست‌گرایی به آمریکای لاتین

با وعده‌هایی انتخاباتی مانند ساخت دیوار در امتداد مرز با کشور همسایه، پرو، اخراج ۳۰۰ هزار مهاجر فاقد مدارک اقامتی و ساخت زندان‌های جدید، این "مسیحای راست‌گرایان شیلی"، عنوانی که یکی از بیوگرافی‌های کاست به او داده، توانست نظر رأی‌دهندگان شیلی را به خود جلب کند.

روویرو کالت‌واسر، مدیر دفتر مطالعات راست افراطی در سانتیاگو، که سال‌هاست سیاستمدارانی چون خوزه آنتونیو کاست را با دقت زیر نظر دارد، می‌گوید: «موج جهانی راست‌گرایی از اروپا آغاز شد، سپس با ریاست جمهوری ترامپ به ایالات متحده گسترش یافت و اکنون با تمام قوا به آمریکای لاتین رسیده است. آنچه همه این سیاستمداران راست افراطی را به هم پیوند می‌دهد، رادیکالیسم آنان و در عین حال رابطه دوپهلو و مسئله‌دارشان با نظام دموکراتیک است.» به گفته این کارشناس علوم سیاسی، چرخش سیاسی به راست دیگر صرفا توسط پوپولیست‌های منفرد هدایت نمی‌شود: «برای مثال، بولسونارو در برزیل دیگر نمی‌تواند نامزد شود، اما بولسوناریسم آمده است که بماند.»

کریستوبال روویرو کالت‌واسر، سیاست‌شناس شیلیایی
کریستوبال روویرو کالت‌واسر: چپ باید از الگوهای اقتدارگرا مانند کاسترو در کوبا یا چاوز در ونزوئلا فاصله بگیردعکس: privat

آنچه کاست، میلی و بوکله را متحد و آنچه آنها را از هم جدا می‌کند

از همین رو تصادفی نبود که خاویر میلی، رئیس جمهوری راست پوپولیست و اولترا لیبرال آرژانتین، از نخستین کسانی بود که به "دوستش" کاست تبریک گفت. میلی در شبکه اجتماعی اکس، ضمن ابراز خرسندی از همکاری "برای رهایی خود از یوغ ستمگرانه سوسیالیسم قرن بیست و یکم"، از "گامی دیگر برای منطقه ما در دفاع از زندگی، آزادی و مالکیت خصوصی" سخن گفت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

راز موفقیت سیاستمداران راست‌گرایی مانند کاست، میلی یا "باحال‌ترین دیکتاتور جهان"، لقبی که نایب بوکله، رئیس جمهوری اقتدارگرای السالوادور، به تمسخر به خود داده است، چیست؟

پابلو سِمان، جامعه‌شناس آرژانتینی، به دویچه‌وله می‌گوید: «هرچند همه آنان در طیف راست افراطی قرار دارند، اما هر یک در کارزار انتخاباتی بر محورهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی تمرکز داشته‌اند. کاست با تمرکز کامل بر مهاجرت، بوکله بر امنیت و میلی با تأکید بر تورم رأی آورد. یعنی دلایلی که به خاطر آنها انتخاب می‌شوند، بسیار متفاوت است.» به گفته سمان، آنها به‌ویژه می‌توانند در میان رأی‌دهندگان جوان موفقیت کسب کنند: «این نسل مطمئن است که زندگی‌اش از زندگی والدینش بدتر خواهد بود. و چپ پاسخی برای این موضوع ندارد.»

افول "موج صورتی" دولت‌های چپ‌گرا

این جامعه‌شناس آرژانتینی صعود خاویر میلی را با دقت و وسواس دنبال کرده و درباره آن کتابی نیز نوشته است. تز اصلی او این است که فروکش کردن "ماره‌آ روسا" یا همان "موج صورتی"، موجی که با هوگو چاوز در اواخر دهه ۱۹۹۰ در ونزوئلا آغاز شد و بسیاری از سیاستمداران چپ، مترقی و ضد نئولیبرال را در آمریکای لاتین به قدرت رساند، تا حد زیادی به خطاهای خود دولت‌های چپ بازمی‌گردد؛ آنها به شکل فزاینده‌ای مسایل ساختاری را در آمریکای لاتین مانند مبارزه با فساد، امنیت و رشد اقتصادی را نادیده گرفتند.

سمان می‌گوید: «اما دلیل اصلی پایان "موج صورتی" این است که جامعه و دولت در سال‌های اخیر هرچه بیشتر از هم فاصله گرفته‌اند. امروز نفوذ بازار بر جامعه بیش از هر زمان دیگری است، در حالی که نفوذ دولت به کمترین میزان خود رسیده است. هم‌زمان از دولت انتظار می‌رود مسائلی را حل کند که دیگر اساساً توان حل آنها را ندارد.» از همین رو تز رادیکال میلی این است که دولت نمی‌تواند هیچ مشکلی را حل کند. او با اره‌برقی و وعده‌اش برای تکه‌تکه کردن دولت، به نمادی جهانی بدل شد.

پابلو سمان، جامعه‌شناس آرژانتینی
پابلو سمان: ایالات متحده از این تحول حمایت می‌کند، زیرا نمی‌خواهد نفوذ خود را در منطقه از دست بدهدعکس: Privat

پیروزی راست‌گرایان در بولیوی، اکوادور و هندوراس

به این ترتیب، سراسر آمریکای لاتین هرچه بیشتر متمایل به راست می‌شود: در بولیوی رودریگو پاز، سیاستمدار دموکرات مسیحی به ۲۰ سال حاکمیت سوسیالیستی پایان داد؛ حاکمیتی که اوو مورالس، نخستین رئیس‌جمهور بومی این کشور، مُهر خود را بر آن زده بود. در اکوادور دانیل نوبوآ، پوپولیست راست‌گرا، می‌کوشد خاطره انقلاب شهروندی رافائل کورئا، رئیس‌جمهوری پیشین، را بزداید. و در هندوراس نیز چپ‌ها به شدت تنبیه شدند: در انتخابات ریاست‌جمهوری‌ای که زیر سایه اتهام‌های دستکاری برگزار شد، نصری آسفورا، نامزد راست‌گرای مورد حمایت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، پیشتاز است.

با این حال، کریستوبال روویرو کالت‌واسر بر این باور است که جهت پیکان می‌تواند دوباره به سوی دیگر بازگردد و دولت‌های جدید راست‌گرا نیز باید کارنامه‌ای قابل دفاع ارائه دهند. به گفته او، اگر چپ در آمریکای لاتین بخواهد دوباره به قدرت بازگردد، کافی است به بزرگترین کشور منطقه، برزیل، نگاه کند. این کشور به واسطه استحکام نهادهایش، الگویی درخشان به جهان ارائه داده است.

به گفته این سیاست‌شناس شیلیایی: «این نهادها زمانی کار کردند که بولسونارو، رئیس جمهوری پیشین، نتیجه انتخابات را نپذیرفت و کوشید کودتایی به راه بیندازد که به خاطر آن به ۲۷ سال زندان محکوم شد. و همین‌جا تفاوت با ایالات متحده نیز آشکار می‌شود؛ جایی که تحول مشابهی با دونالد ترامپ رخ داد. برزیل قدرت نهادی خود را نشان داد، در حالی که ایالات متحده ضعف خود را عیان کرد.»

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ