روایتی ناشنیده از جنگ ۱۲ روزه؛ ماموران موساد چگونه در قلب تهران دست به عملیات زدند؟

آماده‌سازی برای جنگ تقریبا کامل شده بود. ده‌ها عامل آموزش‌دیده که برای اسرائیل کار می‌کردند، در داخل ایران مستقر بودند و به سلاح‌های جدید و پیشرفته مجهز شده بودند.

خلاصه خبر

خلبانان نیروی هوایی اسرائیل در حالت آماده‌باش قرار داشتند تا به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، پرتابگرهای موشک‌های بالستیک و سامانه‌های پدافند هوایی حمله کنند.

اسرائیل و ایالات متحده، مهم‌ترین حامی آن، پس از بحث‌های فراوان به نوعی توافق نسبی رسیده بودند درباره این‌که تهران تا چه اندازه به دستیابی به سلاح هسته‌ای نزدیک شده است. هم‌زمان، ترفندهای دیپلماتیک در جریان بود تا ایران نسبت به حمله‌ای که در راه بود، کور و غافل بماند.

اما مقام‌های امنیتی اسرائیل می‌دانستند که برای وارد کردن آسیبی فراتر از یک ضربه مقطعی به برنامه هسته‌ای گسترده ایران، باید «اتاق فکر» آن را نیز نابود کنند؛ نسلی از مهندسان و فیزیک‌دانان ایرانی که به باور مقام‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، روی جنبه‌های پنهان و حساس تبدیل مواد شکافت‌پذیر هسته‌ای به بمب اتم کار می‌کردند.

آغاز عملیات «نارنیا»

حدود ساعت ۳:۲۱ بامداد ۱۳ ژوئن، در دقایق آغازین جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با ایران، سلاح‌های اسرائیلی شروع به اصابت به مجتمع‌های مسکونی و خانه‌ها در پایتخت ایران کردند. «عملیات نارنیا»، کارزار هدف‌گیری دانشمندان ارشد هسته‌ای ایران، آغاز شده بود.

محمدمهدی طهرانچی، فیزیک‌دان نظری و متخصص مواد منفجره که به دلیل فعالیت‌هایش در حوزه تسلیحات هسته‌ای تحت تحریم‌های آمریکا قرار داشت، در آپارتمان طبقه ششم خود در تهران کشته شد. این ساختمان با نام «مجتمع اساتید» شناخته می‌شد. فریدون عباسی، فیزیک‌دان هسته‌ای و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران که تحت تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل بود، دو ساعت بعد در حمله‌ای دیگر در تهران جان باخت. اسرائیل اعلام کرد که در مجموع، در روز ۱۳ ژوئن و روزهای بعد از آن، ۱۱ دانشمند ارشد هسته‌ای ایران را ترور کرده است.

لرزه در خاورمیانه و فروپاشی مسیر دیپلماسی

حملات گسترده و چندلایه اسرائیل و آمریکا به برنامه هسته‌ای ایران، خاورمیانه را به لرزه درآورد، وعده‌های انتقام از سوی ایران را در پی داشت و فعلا امکان دستیابی به یک توافق دیپلماتیک برای مهار فعالیت‌های هسته‌ای تهران و قرار دادن آن تحت نظارت‌های سخت‌گیرانه بین‌المللی را از میان برد.

واشنگتن پست، با همکاری برنامه «فرانت‌لاین» شبکه PBS، به جزئیات تازه‌ای درباره این حملات، برنامه‌ریزی پشت آن‌ها و پیامدهایشان در داخل ایران دست یافته است. این گزارش بر اساس مصاحبه با شماری از مقام‌های کنونی و سابق اسرائیلی، ایرانی، عرب و آمریکایی تهیه شده است؛ افرادی که برخی از آن‌ها برای نخستین بار و به شرط ناشناس ماندن، درباره عملیات‌های محرمانه و ارزیابی‌های اطلاعاتی سخن گفته‌اند.

عقب‌افتادن برنامه هسته‌ای، نه نابودی کامل

به گفته مقام‌هایی از اسرائیل، ایالات متحده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برنامه هسته‌ای ایران احتمالا برای سال‌ها عقب افتاده است. اما این ارزیابی فاصله زیادی با ادعای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، دارد که گفته بود این برنامه «کاملا و به‌طور کامل نابود شده است.»

ایران که می‌گوید برنامه هسته‌ای‌اش صرفا برای تولید انرژی غیرنظامی است و نه تسلیحات، همچنان موضعی سرسختانه دارد.

امیر طهرانچی، برادر محمدمهدی طهرانچی، به برنامه فرانت‌لاین گفت: «با کشتن این استادان، ممکن است خودشان از بین بروند، اما دانش آن‌ها در کشور ما از بین نمی‌رود.»

عبور اسرائیل از ترورهای پنهانی

اسرائیل پیش از این نیز دانشمندان ایرانی را ترور کرده بود، اما همیشه با امکان انکار. عوامل موتورسوار بمب‌های مغناطیسی را در ترافیک تهران به خودروهای دانشمندان می‌چسباندند. فریدون عباسی در سال ۲۰۱۰ از چنین سوءقصدی جان سالم به در برد. محسن فخری‌زاده، از چهره‌های برجسته برنامه هسته‌ای ایران، در سال ۲۰۲۰ با یک تیربار کنترل‌شونده از راه دور در کمینی خارج از تهران کشته شد.

اما در ژوئن، نقش اسرائیل دیگر پنهان نبود. این کشور جسورتر شده بود، چرا که به‌طور علنی نیروهای نیابتی ایران را در غزه، لبنان و سوریه هدف قرار داده و تضعیف کرده بود.

یک ژنرال نیروی هوایی اسرائیل که در طراحی حمله نقش داشت، گفت: «بالاخره یک فرصت عملیاتی واقعی برای انجام این کار به دست آوردیم.»

فهرست صد نفره و انتخاب اهداف نهایی

در چارچوب عملیات نارنیا، تحلیلگران اطلاعاتی اسرائیل فهرستی از ۱۰۰ دانشمند هسته‌ای مهم ایران تهیه کردند و سپس آن را به حدود یک دوجین نفر کاهش دادند. برای هر یک از آن‌ها پرونده‌هایی شامل جزئیات فعالیت‌ها، رفت‌وآمدها و محل سکونتشان تهیه شد؛ اطلاعاتی که حاصل دهه‌ها جاسوسی بود.

اما این عملیات بی‌نقص نبود. واشنگتن پست و وب‌سایت تحقیقاتی بلینگکت توانستند به‌طور مستقل کشته شدن ۷۱ غیرنظامی را در پنج حمله‌ای که دانشمندان هسته‌ای هدف قرار گرفته بودند، تأیید کنند. این تایید بر اساس تصاویر ماهواره‌ای، ویدیوها، تطبیق مکان‌ها، آگهی‌های فوت، سوابق گورستان‌ها و پوشش رسانه‌های ایرانی از مراسم تشییع انجام شد.

در حمله به مجتمع اساتید در محله سعادت‌آباد تهران، ۱۰ غیرنظامی، از جمله یک نوزاد دوماهه، جان باختند. روایت شاهدان عینی و تصاویر انفجار نشان می‌دهد که شدت این حمله معادل انفجار یک بمب حدودا ۵۰۰ پوندی بوده است.

کشته شدن اعضای خانواده دانشمندان

در موج نخست حملات، اسرائیل دانشمند دیگری به نام محمدرضا صدیقی صابر را در خانه‌اش در تهران هدف قرار داد. او در خانه نبود، اما پسر ۱۷ ساله‌اش در این حمله کشته شد.

در آخرین روز جنگ، ۲۴ ژوئن، خود صدیقی صابر در خانه یکی از بستگانش در شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان، حدود ۳۲۰ کیلومتری تهران، کشته شد. یکی از ساکنان محل که به دلیل ترس از پیامدهای حکومتی خواست نامش فاش نشود، به واشنگتن پست گفت که صابر برای مراسم عزاداری پسرش به خانه خانوادگی بازگشته بود و همراه با دیگر بستگان جان باخت. واشنگتن پست کشته شدن ۱۵ غیرنظامی، از جمله چهار کودک، را در این حمله تأیید کرده است. دو خانه کاملا ویران شدند و تنها دو گودال از آن‌ها باقی ماند.

تلفات غیرنظامیان و روایت‌های متضاد

مقام‌های امنیتی اسرائیل مدعی هستند که برای کاهش تلفات غیرنظامیان هر کاری از دستشان برآمده انجام داده‌اند. یک مقام ارشد اطلاعات نظامی اسرائیل گفت: «یکی از ملاحظات اصلی در برنامه‌ریزی عملیات نارنیا، تلاش حداکثری برای کاهش خسارات جانبی بود.» ادعایی که چندان با واقعیت همخوانی ندارد.

اسرائیل نام عملیات گسترده‌تر علیه ایران را «طلوع شیران» گذاشته بود. جنگنده‌ها و پهپادهای اسرائیلی، همراه با عوامل مستقر در داخل ایران، بیش از نیمی از پرتابگرهای موشک بالستیک ایران را نابود کردند و سامانه‌های پدافند هوایی باقی‌مانده را از کار انداختند. حملات، فرماندهی نظامی ایران و سپاه پاسداران را هدف قرار داد. جنگنده‌های اسرائیلی نیروگاه‌های برق و سامانه‌های تهویه‌ای را بمباران کردند که ایران برای راه‌اندازی سانتریفیوژهای غنی‌سازی اورانیوم در نطنز و فردو به آن‌ها نیاز داشت. سپس حملات گسترده بمب‌افکن‌های رادارگریز بی-۲ آمریکا و شلیک موشک‌های کروز تاماهاک انجام شد.

در داخل ایران، سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل، موساد، بیش از ۱۰۰ عامل ایرانی را به کار گرفت و برخی از آن‌ها را به یک «سلاح ویژه سه‌جزئی» برای حملات دقیق علیه اهداف نظامی مجهز کرد.

مقام‌های ایرانی موفق شدند برخی از پرتابگرها را پیدا کنند، اما موشک‌ها و جزء سوم و محرمانه این سامانه‌ها هرگز کشف نشد.

این عوامل در اسرائیل و کشورهای دیگر آموزش دیده بودند و فقط از ماموریت خود اطلاع داشتند، نه از ابعاد کامل عملیات. یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل گفت: «این عملیات در تاریخ بی‌سابقه است. ما دارایی‌ها و عوامل خودمان را بسیج کردیم تا پیش از ورود نیروی هوایی اسرائیل به حریم هوایی ایران، عملیات زمینی آغاز شود.»

تغییر موازنه منطقه‌ای

اسرائیل دهه‌ها به حمله‌ای گسترده علیه برنامه هسته‌ای ایران فکر کرده بود. اما موانع یکی‌یکی از میان رفتند، پس از آن‌که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در پی حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، دستور نابودی دشمنان اسرائیل را صادر کرد.

حمله حماس حدود ۱۲۰۰ کشته برجای گذاشت و به محاصره غزه انجامید؛ محاصره‌ای که بیش از ۷۰ هزار کشته بر جای گذاشته و شاخه نظامی حماس را نابود کرده است. حزب‌الله لبنان، مهم‌ترین نیروی نیابتی ایران، نیز با حملات هوایی گسترده تضعیف شد. عملیات موساد با پیجرهای انفجاری، ضربه‌ای سنگین به این گروه وارد کرد. حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، در سپتامبر ۲۰۲۴ در حمله هوایی اسرائیل کشته شد.

تحولات دیگر نیز برنامه‌ریزی اسرائیل را تسریع کرد. رژیم بشار اسد در سوریه، متحد دیرینه ایران، در دسامبر ۲۰۲۴ فروپاشید. اسرائیل از خلأ قدرت استفاده کرد و با صدها حمله هوایی، باقی‌مانده توان نظامی سوریه را نابود کرد و بخشی از جنوب غربی این کشور را به اشغال درآورد.

در همین حال، درگیری‌های پراکنده ادامه داشت. ایران در آوریل ۲۰۲۴ پس از حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق، موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد و بار دیگر در اکتبر همان سال، پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران. اسرائیل در پاسخ، بیشتر این حملات را خنثی کرد و سامانه‌های پیشرفته دفاع هوایی اس-۳۰۰ روسی ایران را نابود کرد.

ژنرال نیروی هوایی اسرائیل گفت نابودی حزب‌الله و سقوط اسد عوامل کلیدی بودند: «برنامه‌ها طی سال‌ها تغییر کردند، اما پس از این دو رویداد کاملا عملی شدند.»

اختلاف‌نظرهای اطلاعاتی درباره بمب

اسرائیل و ایالات متحده، چه در دوره جو بایدن و چه در دوره ترامپ، توافق داشتند که ایران به سمت سلاح هسته‌ای حرکت می‌کند. اما نهادهای اطلاعاتی آن‌ها همیشه در ارزیابی جزئیات هم‌نظر نبودند.

از سال ۲۰۲۳، سازمان سیا اطلاعاتی به دست آورد مبنی بر این‌که پژوهشگران واحدی در وزارت دفاع ایران به نام SPND در حال بررسی راه‌هایی برای ساخت سریع‌تر بمب هسته‌ای هستند، در صورتی که علی خامنه‌ای فتوای سال ۲۰۰۳ خود علیه سلاح هسته‌ای را لغو کند.

به ارزیابی سیا، ایران در حال تحقیق روی یک بمب هسته‌ای ابتدایی بود که با استفاده از ذخایر موجود اورانیوم غنی‌شده می‌توانست ظرف حدود شش ماه ساخته شود. این بمب قابلیت آزمایش یا حمل با موشک بالستیک را نداشت، اما در صورت ساخت و استفاده، ویرانگر بود.

ایران همچنین روی سلاح‌های همجوشی هسته‌ای تحقیق می‌کرد؛ نوعی بمب بسیار پیشرفته‌تر که به گفته تحلیلگران آمریکایی و اسرائیلی، هنوز خارج از توان ایران بود.

پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، ایران تولید اورانیوم غنی‌شده را افزایش داد. هیچ‌یک از موساد یا سیا معتقد نبودند که ایران ساخت بمب را آغاز کرده است. اما تا بهار ۲۰۲۵، تحلیلگران اسرائیلی مطمئن نبودند که آیا خامنه‌ای لغو فتوا را علنا اعلام خواهد کرد یا این‌که آن‌ها بتوانند به‌موقع از آغاز ساخت سلاح مطلع شوند.

در ۱۲ ژوئن، یک روز پیش از آغاز عملیات «غرش شیران»، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نخستین بار در ۲۰ سال گذشته اعلام کرد که ایران تعهدات عدم اشاعه خود را نقض کرده است.

فریب دیپلماتیک و نقش ترامپ

وقتی بنیامین نتانیاهو در آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ به واشنگتن رفت، چهار سناریو از حمله به ایران را به او ارائه داد. سناریوی نخست، حمله مستقل اسرائیل بود. سناریوی دوم، رهبری اسرائیل با حمایت محدود آمریکا. سناریوی سوم، همکاری کامل دو کشور. و سناریوی چهارم، رهبری کامل عملیات توسط آمریکا.

ماه‌ها برنامه‌ریزی پنهانی و فشرده آغاز شد. ترامپ می‌خواست به دیپلماسی فرصت دهد، اما هم‌زمان همکاری اطلاعاتی و عملیاتی با اسرائیل ادامه داشت. یک مقام آگاه گفت: «این تصور وجود داشت که اگر مذاکرات شکست بخورد، آماده اقدام باشیم.»

اسرائیل می‌دانست که دادن فرصت به دیپلماسی برای افکار عمومی جهانی مهم است، اما نگران بود ترامپ برای رسیدن به توافق، امتیازهای زیادی بدهد.

در اواسط آوریل، ترامپ به ایران ۶۰ روز فرصت داد تا به توافق برسد. این ضرب‌الاجل در ۱۲ ژوئن پایان یافت. ترامپ همان روز گفت حمله اسرائیل «ممکن است رخ دهد»، اما ترجیح خود را راه‌حل مذاکره دانست. هم‌زمان، خبر دیدار قریب‌الوقوع مقام‌های اسرائیلی با نماینده ویژه آمریکا منتشر شد و دور جدید مذاکرات برای ۱۵ ژوئن برنامه‌ریزی شد.

اما اسرائیل تصمیم خود را گرفته بود. دیپلماسی، پوششی برای حمله بود. حتی گزارش‌هایی از اختلاف میان نتانیاهو و ترامپ عمدا تقویت شد.

پس از آغاز حملات، دولت ترامپ آخرین پیشنهاد دیپلماتیک را به ایران منتقل کرد. پیشنهادی که شامل پایان حمایت ایران از گروه‌های مسلح و جایگزینی تاسیسات غنی‌سازی فردو بود. در مقابل، آمریکا وعده لغو همه تحریم‌ها را می‌داد.

ایران این پیشنهاد را رد کرد و ترامپ حملات آمریکا را تایید کرد.

خسارت‌ها، اما نه پایان برنامه هسته‌ای

به گفته مقام‌های آمریکایی، اسرائیلی و آژانس، خسارت‌ها سنگین بود و برنامه هسته‌ای ایران را سال‌ها عقب انداخت، اما آن را نابود نکرد.

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گفت ایران هنوز حدود ۹۰۰ پوند اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد. بازرسان آژانس از زمان حملات اجازه دسترسی به برخی سایت‌ها را نداشته‌اند.

در همین حال، ایران ساخت‌وساز در سایت زیرزمینی جدیدی در جنوب نطنز را افزایش داده و تلاش می‌کند توان موشکی خود را با کمک چین بازسازی کند.

ترامپ تهدید کرده در صورت ازسرگیری غنی‌سازی بالا، دوباره حمله خواهد کرد.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در گفت‌وگو با فرانت‌لاین گفت: «برنامه هسته‌ای ایران هرگز نابودشدنی نیست. وقتی یک فناوری کشف شد، نمی‌توان آن را از بین برد.»

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ