لالهزار، ویترین دوباره فرهنگ و هنر تهران؟
آتشسوزی چند روز پیش در سینما ایران، سینمای قدیمی لالهزار، دوباره توجه تهراندوستان را به سرنوشت این خیابان جلب کرد. سقفهای چوبی سالن دوطبقه درگیر حریق شد و آسیب دید.
آتشسوزی چند روز پیش در سینما ایران، سینمای قدیمی لالهزار، دوباره توجه تهراندوستان را به سرنوشت این خیابان جلب کرد. سقفهای چوبی سالن دوطبقه درگیر حریق شد و آسیب دید. این حادثه یادآور آتشسوزیهای متعدد اخیر در خیابان لالهزار بود. با اینکه یکی از ناظران حادثه با فیلمی گزارش داد که حدود 20 تا ماشین آتشنشانی از داخل لالهزار و خیابان سعدی مشغول خاموشکردن و لکهگیری بودند، اما یکی از قدیمیهای لالهزار گفت: «این مدل آتشسوزیها در لالهزار مسبوق به سابقه است و معمولا هم عمدی است و خسارت زیادی وارد نمیکند.
بیشتر دود و کمی هم سوختگی جزئی است و در تبانی با کارشناس بیمه دهها میلیارد خسارت میگیرند برای یک مشت جنس بنجل که قبلا جاسازی شده!». حتی اگر این حرفهای بدبینانه واقعیت نداشته باشد، اما تبدیلشدن تمام سینماهای لالهزار به انبار وسایل الکتریکی واقعیت دارد. به هر حال کاربری سینما، انبار نیست و این سینماها اصلا سیستم اطفا و اعلام حریق ندارند. بچههای رسانه، بهویژه دلسوزان حوزه میراث، فورا دست به کار شدند. نورا حسینی به نقل از من در آتیهآنلاین نوشت: نمیدانم چرا از ترس خاطرات گذشته، اجازه داده نمیشود خیابان لالهزار دوباره سر پا شود. این در حالی است که ابعاد خیابان کاملا مناسب پیادهراه و تبدیلشدن به محور جشنوارههای فجر و سینما حقیقت است و تمام کسبه اصیل و ریشهدار خیابان قلبا تمایل دارند لالهزار سروسامانی پیدا کند و شکلی مدنی و گردشگری، مانند روزگار گذشته به خود بگیرد. لالهزار سالها پیش از آنکه به انبار و پاساژ و مغازه الکتریکی بدل شود، ویترین فرهنگ و هنر تهران بود. تا همین دو، سه دهه پیش، خیابانی بود با سالنهای سینما، تئاتر، کافه و چراغهایی که شبهای شهر را روشن میکرد.
و واقعا حیف است که با بیتوجهی و ظلم به فرهنگ شهری، به این روز بیفتد! اسکندر مختاری، معمار متخصص میراث فرهنگی با اشاره به آتشسوزی اخیر تأکید کرد: «آنچه امروز در لالهزار میبینیم، تقابل نابرابر اقتصاد شهری با فرهنگ و هویت است! و خیابانی که زمانی نماد ورود تهران به جهان مدرن، محل شکلگیری خاطره جمعی، و مرکز سینما، تئاتر و زندگی فرهنگی بود، امروز زیر فشار اقتصاد زمین، تغییر کاربریهای افسارگسیخته و غیبت سیاستگذاری مؤثر شهری، به فضایی فرسوده و بیهویت بدل شده است. درواقع سینما ایران، مانند دیگر سینماهای لالهزار، در سالهای گذشته بارها محل مناقشه میان مالکان، شهرداری و نهادهای میراث فرهنگی قرار داشته و موضوع تخریب، نوسازی یا حفظ آن همواره مورد اختلاف بوده است. ولی اقدام نهادهای مسئول به جای رسیدگی، نظارت و نجات، به رهاشدن این خیابان مهم و محوری تهران، بهویژه در جنوب خیابان جمهوری انجامیده است. درواقع لالهزار امروز دقیقا برعکس آن چیزی است که باید باشد. این خیابان از روز اول محل اهالی هنر و مد، و تفریح مردمی بود که هنوز برای گردش، خرید و تجربه زندگی شهری به آن متمایلاند.
لزوم احیای لالهزار و سرمایهگذاری فرهنگی
اگر گشایشی اجتماعی-فرهنگی در شهر ایجاد شود، روشن است که با سرمایهگذاری جدید این فضاهای فرهنگی دوباره احیا میشوند. لالهزار هنوز یک جامعه زنده و فعال است و اتفاقا به کمک خود اهالی شاغل در خیابان، بهتر میتواند یک محور فرهنگی باقی بماند. اگرچه با نگاهی کلی و ناشی از یأس دوران، به نظر خیلیها میرسد که اقتصاد جاری و منطق بازار اجازه ندهد آن کارکردهای قدیمی پایدار بماند، اما با ظاهرشدن اولین طلایههای زندگی فرهنگیِ دوباره، مثلا با جانگرفتن خانه اتحادیه (خانه طهران) -که گهگاه نیز با برنامه و رویداد و نمایش، شهروندان را به سمت لالهزار میکشاند- یا راهاندازی دوباره تئاتر نصر (تئاتر تهران) -که سالهاست سازمان زیباسازی میخواهد مرمت و اداره آن را به بخش خصوصی واگذار کند- همین اهالی لالهزار یا اهالی فرهنگ، در راستای احیای خیابان سرمایهگذاری خواهند کرد، چنانکه در سالهای اخیر تقریبا تمام دو طرف لالهزار نو، در شمال خیابان جمهوری خیلی نونوار شد و چهرهای نو به خود گرفت. مثل تمام خیابانهای معروف مراکز تاریخی شهرهای معروف جهان، لالهزار، با پیشینهای تاریخی و فرهنگی، با وجود آتشسوزیها و تهدیدهای تجاری، هنوز ظرفیت احیا دارد. فعالان شهرسازی و فرهنگ معتقدند تنها با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هدفمند و حمایت دولت و شهرداری، میتوان این خیابان را دوباره به قلب فرهنگی تهران تبدیل کرد و از فراموشی نجات داد. اگرچه سینماهای قدیمی لالهزار در سالهای 70 تعطیل و از چرخه اکران خارج شده بودند، اما خوشبختانه در طرحهای شهری مصوب هنوز کاربریشان فرهنگی است.
و اگر وزارت ارشاد همت کند و طبق ضابطه و قانون جاری و با وسواس در طرحهای جدید حفاظتی، مرمتی و بهسازی برای این سینماها، بر حفظ فضاهای فرهنگی و سالنهای جدید سینما و تئاتر و نمایش تأکید ورزد، واضح است که در ترکیبهای فضایی جدید، انواع فضاهای پذیرایی و تجاری، فرهنگی، صنایع دستی و هنر نیز میتوانند ادغام شوند. مثلا همین سینما ایران که در سال 1335 با ظرفیت هزارو 200 صندلی شروع به کار کرد، امروز میتواند با نقشه جدید تبدیل به چند سالن و فضای کافه رستوران و مغازههای کوچک شود. روشن است که برای تشویق چنین تغییراتی، لازم است شهرداری به انتقال انبارهای بزرگ و بخشی از کالاهای بزرگ و اشغالکننده فضا کمک کند. کسبه لالهزار مدتهاست مایل به این جابهجایی هستند و بارها آن را نیز اعلام کردهاند. مگر بازار بلور و خشکبار از بازار به سمت شوش و کاروانسرای خانات نرفت؟ مگر خیابانهای ناصرخسرو، باب همایون، سی تیر و پامنار سامان بهتری نیافتند؟ پس چرا لالهزار که همیشه گل سرسبد بوده، باید چنین مهجور و شلوغ و پریشان بماند؟
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.









