اظهارات تازه احمد علمالهدی، امامجمعه مشهد و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در خراسان رضوی، درباره «اجازه مشروط» به زنان برای ورود به ورزشگاهها، بار دیگر یکی از قدیمیترین و پرهزینهترین تناقضهای جمهوری اسلامی را عریان کرد؛ تناقضی که سالها است با ادبیات آشنا و تکراری «ما مخالف نیستیم، اما...» بازتولید میشود و در عمل به ممنوعیت مطلق میانجامد.
علمالهدی مدعی شده که «از نظر فقهی» هیچ مانعی برای ورود بانوان به ورزشگاه نمیبیند، اما بلافاصله مجموعهای از شروط را مطرح کرده که تحقق آنها عملا ناممکن است. مانند اینکه «زنان نباید در معرض دید مردان باشند، صدای شادی و هیجانشان نباید به گوش مردان برسد و جایگاهشان نیز نباید مشرف به سکوهای مردان باشد». حاصل این شروط چیزی جز تصور یک فضای محصور و جداافتاده نیست که منتقدان از آن با عنوان «کپسول بتنی» یاد میکنند. محفظهای که اگر هم ساخته شود، نه تماشای واقعی فوتبال را ممکن میکند و نه با نشستن در خانه و تماشای مسابقه از تلویزیون، تفاوتی دارد.
این دوگانهگویی الگوی تثبیتشده جمهوری اسلامی است که در موضوعهای کلانتر چون پرونده هستهای، موضوع دوتابعیتیها، فیلترینگ گسترده اینترنت، وعدههای اقتصادی، آزادیهای اجتماعی و بهویژه حقوق زنان، نیز بارها تکرار شده است؛ اینکه در ظاهر مخالفتی صریح اعلام نمیشود، اما شروطی گذاشته میشوند که یا اجرایی نیستند، یا آنقدر پرهزینه و غیرواقعیاند که جز بنبست کامل نتیجهای ندارند و این «بله» در نهایت، دقیقا کارکرد «نه» را پیدا میکند.
مشهد طی سالهای اخیر به نمونهای کمسابقه از یک «جزیره خودمختار» در جغرافیای ایران تبدیل شده است. شهری که به بهانه وجود آرامگاه امام هشتم شیعیان، برگزاری هر نوع کنسرت موسیقی آنجا عملا ممنوع است و حالا به تنها کلانشهر ایران بدل شده است که ورود زنان به ورزشگاههایش نیز امکانپذیر نیست. نفوذ سیاسی و مذهبی احمد علمالهدی و پیوند ساختاری او با آستان قدس رضوی، نهادی قدرتمند و ثروتمند که مستقیما زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود، این وضعیت استثنایی را تثبیت کرده است.
پیامدهای این نگاه که به تفکران طالبان در افغانستان یا گروه داعش شبیه است، تنها به نقض حقوق شهروندی زنان محدود نمیشود و حالا مستقیما فوتبال ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. در شرایطی که به دلیل بازسازی طولانیمدت ورزشگاه آزادی و ناتوانی مقامهای نظام جمهوری اسلامی در ساخت حتی یک ورزشگاه مدرن در پایتخت، باشگاههای پرسپولیس و استقلال در چند فصل اخیر خانهبهدوش شدهاند و حالا نیز مدیران استقلال به دنبال میزبانی بازیهای خانگی خود در مشهد افتادند، اظهارات جدید علمالهدی عملا این گزینه را هم منتفی کرده است.
طبق الزامهای فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، برگزاری مسابقات رسمی در لیگ برتر ایران بدون حضور زنان، میتواند به جریمه یا حتی تعلیق فوتبال ایران منجر شود؛ خطری که فدراسیون فوتبال ایران طی سالهای اخیر بارها برای گریز از آن، به عقبنشینیهای حداقلی و مقطعی تن داده است.
این نخستین بار نیست که پروژه میزبانی مشهد به همین دلیل شکست میخورد. پیشتر نیز قرار بود دیدار تیم ملی ایران و کره شمالی در مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در ورزشگاه امام رضا برگزار شود، اما با وجود موافقتهای اولیه شورای تامین استان و حتی پرداخت هزینههای سنگین اجاره ورزشگاه به آستان قدس رضوی، در نهایت با بهانههایی چون «محدودیتهای پروازی» یا «درخواست تیم مهمان» لغو شد. اما بعدا گزارشهای متعدد رسانهای نشان دادند که دلیل اصلی همان مخالفت علمالهدی با حضور زنان بود.
تناقض زمانی آشکارتر میشود که به تجربه کوتاهمدت حضور زنان در ورزشگاه امام رضا اشاره کنیم؛ پنجم آذرماه امسال، در دیدار تیمهای ابومسلم مشهد و شاهین بجنورد از لیگ دسته سوم، حدود هزار زن بدون رعایت شروط موردنظر امامجمعه مشهد وارد ورزشگاه شدند. این مسابقه که با حضور ۲۵ هزار تماشاگر برگزار شد، نه «مسئله شرعی» تازه و نه بحران امنیتی خاصی ایجاد نکرد. با این حال، این مسیر هم بهسرعت مسدود شد و اظهارات تازه احمد علمالهدی عملا همان روزنه کوچک را هم بست.
مخالفتهای مستمر او با حضور زنان در ورزشگاهها فوتبال مشهد و خراسان رضوی را سالها است که به حاشیه رانده است. البته دامنه این مداخلات تنها به مسئله تماشاگران زن محدود نماند. مخالفت این امامجمعه تندرو با نام باشگاه «ابومسلم» نیز به فرار سرمایهگذاران و فروپاشی تدریجی یکی از قدیمیترین و ریشهدارترین باشگاههای فوتبال ایران انجامید و این تیم در نهایت از لیگ برتر به دسته سوم لیگ آزادگان سقوط کرد و عملا از نقشه فوتبال حرفهای ایران حذف شد.
اکنون نیز حمایت مشروط از «ورزش قهرمانی بانوان» به شرط آنکه «در مرئی و منظر مردان نباشد»، در دنیای امروز معنایی جز نفی کامل ورزش حرفهای زنان ندارد، چرا که مسابقات ورزشی ذاتا در معرض دید عمومی و رسانهای برگزار میشوند و چنین دیدگاهی نه توسعه ورزش زنان، بلکه حذف نرم و تدریجی آن را دنبال میکند.








