خبرگزاری مهر، گروه استانها – فاطمه زیراچی: سفر رئیسجمهور به خراسان جنوبی میتوانست و باید صحنهای برای گفتوگوی عقلانی درباره توسعه، رفع محرومیتها و تداوم پروژههای راهبردی استان باشد؛ پروژههایی نظیر راهآهن و انتقال آب از دریای عمان که بهدرستی بهعنوان یادگارهای مهم دولت شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی شناخته میشوند. مردمی که سالها با کمآبی، عقبماندگی زیرساختی و فاصله از کانونهای تصمیمگیری دستبهگریبان بودهاند، در کنار ظرفیتهای بیبدیل استان که در دولت چهاردهم نیز اقدامات مؤثری برای پیشرفت و آبادانی آن در جریان بود، میتوانستند با بیان دغدغهها و ظرفیتها، روند توسعه را تندتر کنند، اما سخنان افراطی یک فرد، حلاوت و شیرینی این سفر را در کام مردم تلخ کرد.
سفری که رهاوردهای ملموس داشت، از جمله اختصاص ۶۵ همت برای توسعه و آبادانی استان، تحتالشعاع قرار گرفت. سخنان یک فعال سیاسی، نه در تراز نقد کارشناسی بود و نه با مصالح ملی همخوانی داشت؛ بلکه واجد ادبیاتی افراطی، تحریفآمیز و دوگانهساز بود که هم به دولت شهید رئیسی هتک حرمت کرد و هم دولت چهاردهم را نارکارآمد جلوه داد.
وقتی نقد به تحریف کارنامه و هتک حرمت میرسد
در تحلیل دقیق این سخنان، نکات کلیدی برجسته میشود. نخست آنکه دولت شهید رئیسی با عباراتی نظیر «دولت ویرانگر و ضدایرانی» هدف حمله قرار گرفت؛ ادبیاتی که فراتر از نقد است و عملاً توهین به ملت و نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود. این دولت با رأی مردم بر سر کار آمد و اقدامات مؤثری در مسیر مبارزه با فساد، تقویت استقلال سیاست خارجی و پیشبرد توسعه انجام داد. تلاش برای تخریب جایگاه این دولت نه نقد مسئولانه است و نه بیان دغدغه ملی، بلکه بیانصافی آشکار و سیاهنمایی است.
اهمیت این موضوع برای خراسان جنوبی دوچندان است؛ شهید آیتالله رئیسی، ۱۸ سال نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری بود. توهین به او، صرفاً حمله به یک دولت سابق نیست؛ بلکه بیاحترامی به رأی، اعتماد و حافظه تاریخی مردم استان است. واکنشهای اجتماعی و بیانیههای متعدد نهادهای مختلف استان نیز دقیقاً از همین نقطه نشئت میگیرد.
نکته قابل تأمل دیگر آنجاست که گوینده، رئیس جبهه اصلاحات استان و همچنین رئیس ستاد دکتر مسعود پزشکیان در استان است و خود را حامی دولت چهاردهم معرفی میکند، اما همزمان با القای ناکارآمدی و نادیده گرفتن دستاوردهای آن، به تضعیف دولت مدعی حمایت پرداخت. حمایت از دولت صرفاً عنوانی لفظی نیست؛ رفتاری مسئولانه است که باید به تقویت اعتماد عمومی و حفظ وحدت منجر شود. وقتی نقد، بهگونهای بیان میشود که سرمایه اجتماعی دولت را فرسوده و پیوند دولت و ملت را مخدوش میکند، نتیجه آن نه اصلاح، بلکه تشدید تنش و تفرقه در جامعه است.
از وفاق ملی تا بازی در زمین دشمن؛ خطری فراتر از یک سخنرانی
این سخنان فراتر از یک اختلاف سیاسی معمول است و وارد حوزه جنگ ادراکی بر سر اتحاد و وحدت شدهاست. هر سخنی که گذشته را مطلقاً ویران و حال را ناکارآمد جلوه دهد، خواهناخواه در زمین دشمن بازی کردن است؛ حتی اگر گوینده خود را دلسوز بداند.
دولت چهاردهم «وفاق ملی» را بهعنوان شعار محوری و راهبرد اداره کشور برگزیده است؛ شعاری که ناظر بر کاهش تنشهای سیاسی، پرهیز از دوقطبیسازی و تقویت انسجام اجتماعی در شرایط خطیر کشور است. سخنانی که هم دولت گذشته را مطلقاً تخریب و هم دولت مستقر را تحت فشار قرار دهد، آشکارا در تعارض با این گفتمان وفاقمحور است. وفاق ملی، با استمرار ادبیات افراطی و سیاهنمایی همزمان گذشته و حال محقق نمیشود؛ بلکه نیازمند زبانی مسئولانه، منصفانه و همسو با مصالح کلان کشور است.
در نهایت، وظیفه نهادهای رسانهای و فعالان اجتماعی، بازخوانی واقعیتها و برجسته کردن خدمات دولت شهید رئیسی و عملکرد منصفانه دولت فعلی است. رفتارهای هتاکانه و فشارهای غیرمنصفانه نمیتواند جای نقد سازنده را بگیرد و نباید در جامعه تحمل شود.
صیانت از وحدت ملی، حرمت شهدا و احترام به ارکان قانونی کشور، باید خط قرمز همه ما باشد و هرگونه عبور از این خطوط باید با واکنش قانونی و اجتماعی مواجه شود. تجربه تاریخی نشان میدهد که بازتولید ادبیات کینهتوزانه و تفرقهافکن، جز کاهش اعتماد عمومی و خوشحالسازی دشمنان، نتیجه دیگری ندارد. تحلیل رفتار اخیر این فعال سیاسی، هشدار واضحی است برای نهادهای رسانهای و سیاسی تا ضمن رعایت اخلاق حرفهای، مراقب خط قرمزهای اخلاقی، قانونی و امنیتی باشند و اجازه ندهند اقدامات فردی، وحدت و انسجام ملی را تهدید کند.
*مدیر خبرگزاری مهر و مدیرعامل خانه مطبوعات خراسان جنوبی









