شکست پروژه فحاشی شکدم
چرا پروژه فحاشی کاترین شکدم نگرفت؟
خلاصه خبر
این تکنیکِ کارکردی کاملاً داخلی دارد. به همین دلیل هم اینگونه محتواها معمولاً در همان دایره بسته هواداران بازنشر میشود و بیرون از آن خریداری ندارد. لایه دوم ماجرا، عبور از نقد سیاسی و ورود به فاز فحاشی و تحقیر است؛ جایی که مخالفت سیاسی عملاً به بنبست می رسد و دیگر چاره ای جز فحاشی نیست. اما فحاشی و اتهام اخلاقی فقط زمانی اثرگذار است که تصویر ذهنیِ مخاطب ناپایدار و مشکوک باشد. درباره رهبرانقلاب، طی دههها حتا در میان مخالفان، اجماع نانوشته درباره سلامت و پاکدستی و زیست اخلاقی ایشان شکل گرفته است. افزون بر این، پس از جنگ دوازدهروزه، نفوذ و اعتبار رهبرانقلاب بهواسطه نقشآفرینی در حفظ انسجام ملی و دلسوزی آشکار برای همه مردم، تقویت شده است. در چنین وضعی، طبیعی است که جریانهای وامانده به فحاشی پناه ببرند؛ اما از سر بیخردی نمیفهمند که این مسیر نه شک میسازد و نه سؤال، بلکه بلافاصله «اعتبار گوینده» را فرو میریزد.
به همین دلیل است که نباید به این اباطیلِ مذبوجانه توجه کرد یا پاسخ داد. چراکه فحاشی اساساً برای رد و اثبات و آوردن سند ساخته نشده؛ برای عصبانیت و واکنش گرفتن ساخته شده است. راه درست، بیاعتنایی فعال و تقویت روایت مثبت است. اتفاقاً همین هم رخ داده است. این اتهامات جدی گرفته نشده و شکست پروژه، عصبانیت رسانه صهیونیستی، اینترنشنال را بهدنبال داشته است. این دقیقاً همان نقطهای است که نشان میدهد پروژه کاترین شکدم نه اینکه نگرفت و شکست خورد، بلکه از ابتدا محکوم به شکست بود.
22:00 - 28 آذر 1404
نظرات کاربران








