بدترین بازیهای بیفوما و اورونوف در تبریز!

تیم فوتبال پرسپولیس با نمایشی ضعیف مقتبل تراکتور در آستانه شکست در زمان قانونی مسابقه قرار داشت.

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر

به گزارش “ورزش سه”، درباره استراتژی اوسمار ویرا و تیمش در بازی حذفی مقابل تراکتور می‌شود دقایقی طولانی صحبت کرد. بالاخره بازی حذفی مثل یک مسابقه فینال است که فقط بردن در آن اهمیت دارد و نتیجه سرنوشت تیم در یک جام را مشخص خواهد کرد. اینجا همان جایی است که برخلاف بازی‌های لیگ برتر هیچ کس از اوسمار و تیمش انتظار یک فوتبال تماماً تهاجمی، پویا و جذاب را ندارد.

اینجا نقطه‌ای است که همه به سرمربی و بازیکنان حق می‌دهند که با طمأنیه و تمرکز بسیار بیشتری حمله و دفاع کنند. در واقع هر هواداری که فوتبال و بالا و پایین‌هایش را دیده باشد می‌داند در مسابقه جام حذفی، در خانه یک تیم پرمهره و پرهوادار نمی‌توان ریسکی فوتبال بازی کرد و شرایطی به وجود آورد که درصد آسیب دیدن بالا برود.

پرسپولیس تمام جوانب امر را لحاظ کرده بود تا میزان ضربه‌پذیری‌اش پایین برود که البته موفق هم بود. تیم اوسمار در یک بازی تمام‌کنترلی برای این مسابقه برنامه مشخصی داشت و آن دو شانس گلزنی ابتدای بازی هم نه از پی حملات یا کارهای تاکتیکی میزبان بلکه با اشتباه فردی دو بازیکن به وجود آمد و غیر از آن تراکتور فقط یک موقعیت گل با ضربه ایستگاهی(کرنر) به وجود آورد. در نیمه دوم نیز این نقشه پیگیری شد تا اینکه یک ایستگاهی دیگر شرایط را تغییر داد و اینجا بود که باید پلن بعد از گل خورده اجرا می‌شد.

با این وجود درباره این نمایش 60 دقیقه‌ای و جزئیاتش می‌شود بیشتر صحبت کرد. مثلاً اینکه واقعاً نیازی به این همه تمرکز روی دفاع نبود. پرسپولیس 60 دقیقه فقط در نیمه خودی محبوس بود و حتی وقتی فرصت ضدحمله یا حمله سریع پیدا می‌کرد اشتیاقی به این کار نداشت. اینطوری شد که بازیکنان خلاقی مثل بیفوما و اورونوف بیکارترین بازیکنان این تیم بودند و آنقدر هرز دویدند که یا مصدوم شدند یا از خستگی اولین گزینه‌های تعویض به نظر می‌رسیدند.

تغییرات اوسمار البته بعد از گل خورده درست و بموقع بود. ورود همزمان شکاری و کاظمیان برای تغییر شکل تیم مناسب به نظر می‌رسید اما در عمل و در شکل بازی تیم اتفاق ویژه‌ای رخ نداد و عملاً این تغییرات دقیقه 86 بود که موتور پرسپولیس را گرم‌ترکرد و در نهایت با افزایش فشار گل مساوی به دست آمد. ورود باکیچ به زمین و البته حضور احمدزاده در مرکز زمین ریتم بازی پرسپولیس را بهتر کرد اما واقعیت اینکه اگر بیرانوند در خروج از دروازه اشتباه نمی‌کرد گل مساوی به دست نمی‌آمد.

به هر حال با گل مساوی و ورود به وقت‌های اضافه تصور می‌شد پرسپولیس با در نظر گرفتن شرایط روانی بهتر، دست بالاتر را داشته باشد که همین گونه نیز شد. حاصل این این شرایط همان اخراجی بود که برای محمد نادری تحت فشار اتفاق افتاد اما درست از همین جا به بعد بود که دومین علامت سؤال بزرگ نزد هواداران پرسپولیس به وجود آمد. مدافع چپ تراکتور دقیقه 104 اخراج شد و با احتساب وقت‌های تلف شده تیم اوسمار نزدیک به 20 دقیقه فرصت داشت تا با بالا بردن فشار به گل دوم رسیده و سرنوشت بازی را به ضربات مرگبار پنالتی نکشاند اما پرسپولیس هیچ استفاده‌ای از این برتری نکرد و حتی در برخی دقایق پایانی با ترس بیخود و عقب رفتن نزدیک بود دروازه‌اش را باز شده ببیند.

البته یک اتفاق مهم در وقت‌های اضافه رخ داد که در رقم خوردن این شرایط مهم و تأثیر‌گذار بود. درست لحظاتی قبل از ده نفره شدن تراکتور، ابرقویی مصدوم شد و تعویض ششم اوسمار یک تغییر اجباری بود. در واقع اگر پورعلی گنجی به عنوان یک مدافع جای ابرقویی را نمی‌گرفت سرمربی برزیلی می‌توانست در نیمه دوم وقت‌های اضافه تعویض ششم را به شکل دیگری و در راستای بالا بردن قوای تهاجمی‌اش انجام دهد. البته در آن لحظات تنها نیروی تهاجمی این تیم روی نیمکت امیرحسین محمودی جوان بود که تا به حال برای تیم بزرگسالان پرسپولیس بازی نکرده هر چند شاید ریسک روی او در لحظات پایانی می‌توانست سرنوشت این مسابقه را تغییر دهد.

تا 24 ساعت بعد از مسابقه بیشتر هواداران پرسپولیس درباره پنالتی‌های از دست رفته و ضربات هدر داده بازیکنانی مثل عمری و باکیچ حرف می‌زدند اما سؤال اساسی اینجاست که چرا تا قبل از گل تراکتور، احتیاط در آن حد و اندازه در دستور کار پرسپولیس بود و چرا با وجود اجباری بودن تعویض ششم، این تیم از امتیاز یک یار بیشتر بهره‌ای نبرد.

محمد قراگزلو

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ