به گزارش «اطلاعات آنلاین» به نقل از پیپل، پاریس سالانه حدود ۵۰ میلیون گردشگر دارد و از پرطرفدارترین شهرهای جهان است. با این حال، هر سال تعداد اندکی از گردشگران نه به دلیل مسمومیت غذایی یا حادثه، بلکه به خاطر فشار روانی شدید راهی بیمارستانها یا حتی سفارتخانهها میشوند.
پزشکان از دهه ۱۹۸۰ متوجه الگویی مشخص شدند. این وضعیت نام بالینی دارد و از سوی روانپزشکان به رسمیت شناخته شده است. عامل اصلی آن ناامیدی است؛ یک ناامیدی آنقدر شدید که ذهن و بدن را از کار میاندازد.
«سندرم پاریس» نوعی شوک فرهنگی حاد است که فراتر از دلزدگی ساده عمل میکند. روانپزشکان نخستینبار در دهه ۱۹۸۰، هنگام درمان گردشگران خارجی که اندکی پس از ورود به پاریس دچار سردرگمی، اضطراب و علائم جسمی میشدند، آن را شناسایی کردند. نشانهها شامل تهوع، تپش قلب، گیجی، احساس غیرواقعی بودن محیط و حتی توهم است. در برخی موارد، شدت واکنش به حدی بوده که مراقبت اورژانسی یا بازگشت فوری به کشور مبدا ضروری تشخیص داده شد.
البته این پدیده نادر است، اما واقعی. هر سال حدود ده گردشگر ژاپنی در پاریس به دلیل پریشانی شدید به کمک روانشناختی نیاز پیدا میکنند. تنها در یک تابستان، مجله آتلانتیک از دستکم ۲۰ مورد ثبتشده خبر داد. در موارد حاد، سفارتخانهها مجبور شدهاند پس از بروز پارانویا یا باورهای هذیانی، ترتیبات بازگشت اضطراری را فراهم کنند.
چرا پاریس چنین واکنشی ایجاد میکند؟
پاریس بیش از هر شهر دیگری با تصویر رمانتیک، زیبایی و ظرافت فروخته میشود. فیلمها، تبلیغات مد و کمپینهای گردشگری، شهر را به مجموعهای بینقص از بلوارها، آداب دلنشین و جذابیت همیشگی تقلیل میدهند. این تصویر، بهویژه در فرهنگهایی که بر هماهنگی، ادب و پیشبینیپذیری تاکید دارند، عمیقا در ذهن مینشیند.
اما برخورد با شهر واقعی میتواند شوکآور باشد. گرافیتی، کلاهبرداریهای خیابانی و آشفتگی حملونقل عمومی بهسرعت این توهم را میشکنند. برای مسافرانی که خسته، دچار جتلگ و از نظر احساسی سرمایهگذاریشده وارد شهر میشوند، این تضاد میتواند سیستم عصبی را از پا درآورد.
گردشگران ژاپنی آسیبپذیرتر به نظر میرسند، چون فاصله فرهنگی چشمگیر است. فرهنگ خدماتی ژاپن بر ادب و نظم استوار است، در حالی که پاریس فلسفه متفاوتی دارد. وقتی مانع زبان هم اضافه میشود، سوءتفاهمها روی هم انباشته میشوند و فشار روانی بالا میرود.







