زنان چگونه در غرب به کالا تبدیل شدند؟
با نوع نگاه غربی به زن و در امتداد آن نحوهی بهرهبرداریهای سوء از زنان در تمدن غرب کار به جایی رسید که زن غربی به نمادی از مصرفگرایی، برهنگی و ولنگاری و وسیلهای برای تلذذ مردان مبدل شد.
خلاصه خبر
اسارت به نام آزادی
با شروع دوران انقلاب صنعتی، طبقهای در غرب با انگیزههای استعماری و سیاسی، مسئله فمنیسم، آزادی زن و حقوق زنان را مطرح کردند و این یک معنا بیشتر نداشت: "عرضه شدنِ" زن: « سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است.» ۱۳۹۰/۰۳/۰۱ بر این اساس تمام جنجالهای دنیا در مسئلهی زن، فمنیسم، آزادی و حقوق زنان، وسیلهی خواهد بود برای سوءاستفادهی استعماری و ضدانسانی: «این جنجالهای موجود دنیا در زمینهی زن، مسئلهی فمینیسم، مسئلهی حقوق زن، مسئلهی آزادی زنان و حقوق زنان، ظواهر کار است؛ پشت اینها سیاستهایی هست، انگیزههای ناسالمی وجود دارد…انگیزهها صرفاً سیاسی است، صرفاً استعماری است، وسیلهی نفوذ است.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
پیامدهای تخریب جایگاه زن به نام آزادی
الف) تقلیل شخصیت و هویت زنان به کالای جنسی
با نوع نگاه غربی به زن و در امتداد آن نحوهی بهرهبرداریهای سوء از زنان در تمدن غرب کار به جایی رسید که زن غربی که با شعار برخورداری از حقوق مساوی با مردان، به دنبال هویت گمشده خویش سرگردان شده بود، به نمادی از مصرفگرایی، برهنگی و ولنگاری و وسیلهای برای تلذذ مردان مبدل شد: «زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوهگری در مقابل مردان و وسیلهی هیجان جنسیِ نوع مرد و جنس مرد است. بقیّهی حرفهایی که میزنند، مثل قضیّهی عدالت جنسیّتی و این حرفها، همه حرف است و ظاهر قضیّه است، باطن قضیّه آن است.» ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
وبگاه مطالعاتی «گرین(GRIN)» در خلاصهای از کتاب «فرهنگ جنسیتزده در آمریکا» که در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسیده است، در رابطه با تأثیر نگاه جنسیتی و کالامحور بر زندگی زنان آمریکایی چنین آورده:«اگر موهای شما زیبا نیستند، بقیه موارد به سختی اهمیت پیدا میکنند». در جامعهی امروز ثابت شده که بزرگترین عامل در شیءانگاری جنسی زنان، تبلیغات، رسانهها و مردان هستند. محققان دانشگاه وسلیان دریافتند که ۸/۵۱ درصد از تبلیغاتی که زنان را به تصویر میکشند، آنها را به عنوان اشیای جنسی نشان میدهند و این یعنی تنزل جایگاه زن غربی و مصرف شدن او در جهت منافع نظام سرمایهداری برای رسیدن به مقاصد شوم جنسی و جسمی و حتی اقتصادی و سیاسی.
در این رابطه سازمان جهانی یونیسف در گزارشی با عنوان «زنان کالا نیستند» در مورد مسئلهی بهرهبرداری جنسی از زنان و دختران چنین آماری ارائه کرده: "هر ۱۰ دقیقه در جایی از دنیا، یک دختر نوجوان بر اثر خشونت جنسی میمیرد. تقریباً از هر پنج دختر یکی از آنها حداقل یک بار در زندگی خود مورد آزار جنسی قرار گرفته است. در ایالات متحده، ۱۸ درصد از دختران، در سن ۱۷ سالگی قربانی یک حمله جنسی یا سوءاستفاده از سوی نوجوان دیگری شدهاند.
ب) رواج همجنس بازی
در مسئله آزادی زن، ادعای گفتمان غربی بر این مدعاست که آزادی جنسی زن و مرد، مایه تقلیل شهوت غریزی و جنسی و عادی شدن روابط خواهد شد، درحالی که طبق مستندات موجود، این نوع روابط آزاد علاوه بر تاثیر مستقیم بر فروپاشی خانواده، سبب افزایش حرص شهوت جنسی گشته و تا سقوط در جهنم همجنسبازی ادامه خواهد داشت: «آزادی جنسی و بی بند و باری جنسی در غرب موجب نشده است که دیگ شهوتِ بشری که غریزی و طبیعی است، از جوشش بیفتد. قبلا این جور تبلیغ میکردند، میگفتند بگذارید زن و مرد در جامعه روابط آزاد داشته باشند تا حرص شهوت جنسی کم بشود؛ عملاً معلوم شد که قضیه بعکس است. هر چه آزادی روابط زن و مرد در جامعه بیشتر بشود، با وضعی که به وجود آوردند، حرص شهوانی بشر بیشتر میشود.» ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
طبق یک نظرسنجی که در سال ۲۰۲۳ توسط مؤسسه گالوپ در میان بزرگسالان آمریکایی انجام شده، ۷٫۲% از پاسخ دهندگان به سوال از همجنسبازی، خود را بخشی از جامعه دگرباشان جنسی معرفی کردند. این درحالی است که از زمانی که گالوپ برای اولین بار شناسایی دگرباشان جنسی را در سال ۲۰۱۲ اندازهگیری کرد، این آمار با افزایش دو برابری روبه رو شده است.
فروپاشی نظام خانواده، گناه بزرگ تمدن غرب
یکی از عواقب دهشتناک و مهم تخریب شأن زن در نظام سرمایهداری غربی، افزایش خشونت علیه زنان و گسترش بیبندوباری به نام آزادی است و این یعنی "تخریب بنای خانواده" به نام آزادی: «یکی از مهمترین گناهانی که تمدّن و فرهنگ سرمایهداری غرب به وجود آورده، این است که بنای خانواده را تخریب کرده؛ خانواده به معنای یک جمع متّصل به هم و یکدست و علاقهمند کمتر وجود دارد…کودکان پدرنشناس، کاهش نسبتهای خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باندهای شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بیبندوباری جنسی به نام آزادی! شاید یکی از بزرگترین گناهان منطق و فرهنگ سرمایهداری غرب این است که اینهمه کار خلاف را انجام میدهد، اسمش را میگذارد «آزادی»! اغوا میکند، فریب میدهد، اسمش آزادی است. اینجا هم وقتی میخواهند همان فرهنگ را سرایت بدهند، میگویند داریم آزاد میکنیم! در واقع دارند در بند میکنند، دارند اسیر میکنند امّا اسمش را میگذارند آزادی. این مشکل بزرگِ مربوط به شأن زن و جایگاه زن در محیط جامعه و همچنین در محیط خانواده، به صورت فرهنگ درآمده؛ فرهنگِ غلط و گمراه.» ۱۴۰۴/۰۹/۱۲
۸ MB
حاصل این نوه نگاه و شکلگیری چنین فضای مخربی بیهویتی، سردرگمی و مشکلات روحی و روانی به خصوص برای زنان جامعهی غربی است که در فاصلهی سالهای 2000 تا 2016 میلادی، با افزایش نرخ خودکشی ۵۰درصد ، گوی سبقت را از از مردان ربودند. این آمار، آمار خودکشی در غرب و افزایش آن در بین زنان در قیاس با مردان، نشاندهنده افزایش بیماریهای روحی و روانی ناشی از بحران معنویت در میان زنان در کشورهای غربی است. برخی آمارها حاکی از این است که سالانه ۱۲ میلیون نفر از زنان آمریکایی افسردگی را تجربه میکنند که این رقم، ۲ برابر بیشتر از مردان است: «وقاحت غرب اینجا ظاهر میشود؛ اینها با این همه ضربهای که به زن و به حیثیّت زن و به کرامت زن وارد آوردهاند، خودشان را پرچمدار حقوق زن وانمود میکنند! یعنی اینها از [قضیّهی] حقوق زن در دنیا دارند استفاده میکنند؛ یعنی واقعاً این نهایت وقاحت است.» ۱۴۰۱/۱۰/۱۴
البته وقاحت غرب تا جایی است که علیرغم این وضعیت خود را پرچمدار حمایت از حقوق زنان معرفی میکند: «وقاحت غرب اینجا ظاهر میشود؛ اینها با این همه ضربهای که به زن و به حیثیّت زن و به کرامت زن وارد آوردهاند، خودشان را پرچمدار حقوق زن وانمود میکنند! » ۱۴۰۳/۱۰/۱۴
گفتمان اسلام در مسئله زن، گفتمانِ «زن حقیقی»
به استناد آنچه بیان شد «غرب در قضیهی زن و خانواده، در یک گمراهی و ضلالت عمیقی به سر میبرد.» ۱۳۹۰/۱۰/۱۴ و این درست در نقطه مقابل نگاه و گفتمان اسلام در مسأله زن است. مسأله زن در اسلام دارای منطقی قوی، متین با پشتوانه استوار عقلی است: «برخورد اسلام برخورد منطقی است، برخورد استدلالی است، بیان واضح و روشن است در این زمینه. مسئلهی «زن»، در اسلام، یکی از نقاط قوّت اسلام است… بعضی خیال نکنند که ما دربارهی مسائل مربوط به زن باید بنشینیم پاسخگو باشیم؛ نه، اسلام در همهی بخشهای مربوط به زن، منطق محکم و قوی و پشتوانهی عقلانی دارد؛ چه آنجایی که مسئلهی جنسیّت را نفی میکند، چه آنجایی که مسئلهی جنسیّت را برجسته میکند، در همهی اینها منطق وجود دارد.» ۱۴۰۲/۱۰/۰۶
گفتمان اسلام، گفتمان «زنِ حقیقی» است که در مقابل رویکرد مخربی غربی مطالبهگر است: «گفتمان اسلام "زنِ حقیقی" است؛ این گفتمان را …بایستی ما به صورت تهاجمی مطرح کنیم.» ۱۳۹۲/۰۲/۲۱ «در مسئلهی زن، موضع ما[اسلام] در قبال مدّعیان ریاکار غربی، موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست. …جنبهی دفاع ندارد، جنبهی بیان نظر و عقیدهی اسلامی و موضع اسلامی است.» ۱۴۰۱/۱۰/۱۴
انقلاب اسلامی، هویتبخشِ زنِ مسلمان ایرانی
در نگاه تجربی نیز یک نمونه برجسته از عملیاتی شدن گفتمان اسلامی در موضوع زن در انقلاب و نظام اسلامی بوده است. تجربهای که بهروشنی موجب بروز استعدادها و ظرفیتهای زنان ایرانی و بسترسازی برای ظهور هویت زن ایرانی شده است. انقلاب اسلامی به زن مسلمان ایرانی هویت و شخصیت بخشید و برای فعالیت سالم او در عرصههای گوناگون خانوادگی، علمی، اجتماعی و سیاسی و... محیطی امن و زمینهای مناسب مهیا کرد و برای زنان ایرانی فضایی کاملا متفاوت از قبل از انقلاب ایجاد شد: «بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی…زن ایرانی توانست از هویّت کشور، فرهنگ کشور صیانت کند؛ توانست از سنّتهای تاریخی و اصیل کشور صیانت کند؛ با متانت خودش، با حیای خودش، با عفّتی که به خرج داد. در دانشگاه وارد شد، در فعّالیّتهای سیاسی وارد شد، در فعّالیّتهای بینالمللی وارد شد، امّا فاسد نشد؛ [این] خیلی مهم است.تحت تأثیر عوارضی که ما میبینیم امروز در بسیاری از کشورهای غربی، زنها دچار آن عوارضند، قرار نگرفت و به آن عوارض دچار نشد. زن ایرانی تا امروز اینجور حرکت کرده، بعد از این هم انشاءالله به همین ترتیب حرکت خواهد کرد. در حوادث بزرگ، زنان ما درخشیدند؛ در جنگ درخشیدند، در دفاع از حرم درخشیدند، در مبارزات سیاسی درخشیدند، در مراکز تحقیقاتی درخشیدند؛ در دانشگاهها همینطور، در حوزهها همینجور.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۷منابع:ascenterpinkfactshttps://kayhan.ir/fa/news/297730
18:06 - 30 آذر 1404
نظرات کاربران








