وقتی حافظ ذهن و روان ما را به چالش می‌کشد

خواندن حافظ بر ذهن و روان ما اثرات دیگری نیز می‌گذارد. اشعار لسان‌الغیب می‌تواند ذهن ما را ورزیده و قدرت تحلیل و دقتمان را تقویت کند و به ما بیاموزد چگونه پشت ظاهر ساده واژه‌ها، معناهای عمیق و پیچیده را جست‌وجو کنیم. 

خلاصه خبر

اسما پورزنگی‌آبادی - روزنامه اطلاعات| همان‌طور که در تاقچه خانه پدربزرگ‌هایمان، دیوان حافظ در کنار قرآن و شاهنامه جای داشت، در قفسه‌ کتابخانه‌های بسیاری از ما هم همیشه جایی برای یک جلد از دیوان او محفوظ مانده است. همان‌طور که در تاقچه خانه پدربزرگ‌هایمان، دیوان حافظ در کنار قرآن و شاهنامه جای داشت، در قفسه‌ کتابخانه‌های بسیاری از ما هم همیشه جایی برای یک جلد از دیوان او محفوظ مانده است. 

اهمیت خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی،شاعر قرن هشتم هجری به قدری است که در تقویم رسمی ایران،یک روز (۲۰ مهر) را به او اختصاص داده و « روز بزرگداشت حافظ» نامیده اند.
شب یلدا نیز با اشعار حافظ فال می‌گیریم و در وقت‌های تردید و غصه و حتی شادی و شعف به سراغش می‌رویم. حافظ برای ما تنها یک شاعر نیست. شعرش آن‌قدر با زندگی ما درآمیخته که گاه نمی‌دانیم این ما هستیم که سراغ او می‌رویم یا این اوست که پابه‌پای ما می‌آید!

این اما یک تجربه همگانی نیست بلکه برای بسیاری، در دست گرفتن دیوان حافظ تنها به یک رسم آیینی بدل شده است. چرا باید حافظ بخوانیم؟ چرا باید قرن‌ها پس از حافظ، باز هم به اشعار و اندیشه‌هایش رجوع کنیم؟ چه بخشی از تجربیات زیسته ما بدون خواندن او ناتمام می‌ماند؟

آیینه‌ای در برابر ما

افراد زیادی در طول سال‌ها به این پرسش‌ها اندیشیده و تلاش کرده‌اند پاسخی برای آن‌ها بیابند. نویسندگان، پژوهشگران و دوستداران ادبیات فارسی هر یک از زاویه‌ای متفاوت به اهمیت حافظ و دلیل ماندگاری آثارش پرداخته‌اند. 

برخی از آن‌ها به جنبه فلسفی و وجودشناسانه شعر او اشاره دارند، برخی بر بعد انسان‌شناسانه و جهانی بودن اندیشه‌ها و برخی نیز بر تأثیر عاطفی و روحی کلمات حافظ در زندگی روزمره ما ایرانیان تأکید می‌کنند. 

رضا شمسی، منتقد ادبی، شاعر، روزنامه‌نگار و مدرس فلسفه در پاسخ به این پرسش که چرا باید در دنیای معاصر حافظ خواند، به «اطلاعات» می‌گوید: به‌عنوان مقدمه صحبت‌هایم، به کتاب زنده‌یاد داریوش شایگان با عنوان «پنج اقلیم حضور» اشاره می‌کنم. او در این کتاب، ماهیت و ساحت وجودی ایرانیان را در پنج شاعر بزرگ، سعدی، حافظ، مولوی، خیام و فردوسی می‌بیند. 

من  اضافه می‌کنم که در این بین، انگار حافظ، چکیده اقلیم حضور ایرانیان است. وجود هر ایرانی در شعر حافظ متجلی می‌شود. به عبارت دیگر، حافظ آینه تمام‌نمای وجود ایرانیان است. بنابراین، یک پاسخ به پرسش شما این خواهد بود که شعر حافظ هنوز و در جهان کنونی ما این قدرت را دارد که مثل یک آیینه در مقابل آن بایستیم و خود و زمانه خود را در آن ببینیم. دیدن خود در آینه، زمینه‌ای برای کشف خویشتن است.

وی با اشاره به وجه انتقادی شعر حافظ و با خواندن این بیت «می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب/ چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند» ادامه می‌دهد: وقتی این شعر را می‌خوانیم به یاد می‌آوریم که در بخشی از وجود ما و جامعه و پیرامون ما تزویر وجود دارد. اگر بخواهیم به خود به‌عنوان یک ایرانی، نگاه انتقادی داشته باشیم حافظ به ما کمک می‌کند و می‌گوید که ببین پیرامونت همه ریاکاری می‌کنند، پس نسبت به این موضوع آگاه باش. از این نوع اشعار ‌فراوان در دیوان حافظ وجود دارد.

عشق و عقل

هنگامی که دیوان حافظ را ورق می‌زنیم، نه‌تنها با غزل‌ها و روایت‌هایی عاشقانه روبه‌رو می‌شویم بلکه با اندیشه‌ای ژرف درباره زندگی، وجود و مسیر انسان نیز مواجه خواهیم شد. شعر او ما را به لحظه‌هایی می‌برد که در آن‌ها عشق و عقل، تجربه و تأمل در کنار هم معنا پیدا می‌یابند.

شمسی به وجه وجودشناسی شعر حافظ اشاره و اظهار می‌کند: دیوان حافظ را باز می‌کنیم و این بیت را می‌بینیم که: «عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی/ عشق داند که در این دایره سرگردانند».

این بیت بیانگر آن است که انگار عشق همواره برای ما ایرانیان یک قطب‌نما بوده و زندگی را براساس عشق ورزیدن به جهان پیرامون پیش برده‌ایم و در این بین، عقل را در اولویت دوم قرار دادیم. شعر حافظ به ما کمک می‌کند که نگاه پیشینیان به وجود و هستی را ببینیم.

این منتقد ادبی همچنین با اشاره به وجه انسان‌شناسی حافظ می‌گوید: شعر حافظ فراتر از وجود یک ایرانی، در مقابل نوع بشر مانند یک آینه عمل می‌کند. به‌عنوان مثال به اولین بیت دیوان او توجه کنید: «الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها». 

این شعر را هر انسانی در هر جایی از جغرافیای خاکی یا فرهنگی دنیا بخواند بخشی از خود را در آن می‌بیند. بنابراین حافظ نه‌فقط آینه تمام‌نمای وجود انسان ایرانی بلکه آینه تمام‌نمای وجود بشر نیز هست. نکته مهم آن که شعر حافظ همچنان این قدرت را حفظ کرده است. شاعران بزرگی از جمله دانته یا هومر در جهان داریم که اگرچه بسیار اهمیت دارند ولی زبان شعر آن‌ها کلاسیک شده و برای درک و فهم آن باید حتما به واژه نامه مراجعه کرد. 

درباره حافظ این‌گونه نیست و هرکسی که حتی اندکی میل به خواندن شعر داشته باشد، خواندن اشعار حافظ برای او سهل است. 

شعر حافظ پیچیده نیست و اگر یک لغت و حتی یک مصرع را متوجه نشویم، با مصراع و ابیات بعدی، حس و حال شعر را درک خواهیم کرد.

سرّ سخن

خواندن حافظ بر ذهن و روان ما اثرات دیگری نیز می‌گذارد. اشعار لسان‌الغیب می‌تواند ذهن ما را ورزیده و قدرت تحلیل و دقتمان را تقویت کند و به ما بیاموزد چگونه پشت ظاهر ساده واژه‌ها، معناهای عمیق و پیچیده را جست‌وجو کنیم. 

عبدالجبار امان‌پور، مدرس ادبیات در گفت‌وگو با «اطلاعات» می‌گوید: هر شعر علاوه بر رویه ظاهری، لایه‌های پنهانی نیز دارد که یکی از آن‌ها، شناخت زبان رمزآلود و رازگونه و سرّ سخن است. 

خود حافظ می‌گوید: «گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند/ جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد». جرم حافظ این است که از اسرار سخن می‌گوید؛ پیچاندن یک بیت و بازی با واژه‌ها سبب می‎شود که برای پی‌بردن به مفهوم ژرف حافظ بکوشیم و این تمرین سبب ورزدادن نیروی شناختی و معرفتی و درک و دریافت‌های ما می‌شود.بیشتر کژفهمی‌ها و نافهمی‌ها و بی‌معرفتی‌ها از نبود نیروی درک است؛ بهترین دوستمان را به خوبی درک نمی‌کنیم تا از وجودش آن‌گونه که باید، بهره ببریم، همسرمان را درک نمی‎کنیم و همین، سبب نبود تفاهم بین ما می‌شود، اگر سیاستمداریم مردم را درک نمی‎کنیم و نمی‎کوشیم به فهم دوباره چیزهایی پیرامون خود بپردازیم، چرا که برایمان تکراری شده‌ است.

لذت کشف معما

امان‌پور در پاسخ به این پرسش که یک خواننده معمولی چطور می‌تواند راز یک شعر از جمله اشعار حافظ را کشف کند ؟می‌گوید: بهتر است هرچه بیشتر  آثار حافظ و مولوی (مثنوی)را بخوانیم تا به ژرفای اندیشه‌ آنان پی ببریم. 

او می افزاید:اگر زیاد شعر بخوانیم نیروی خلاقه ما رشد می‌کند. شاید تعجب کنید که من در گذشته یک بیت شعر حافظ را یادداشت می‎کردم و تا یک هفته از جیبم درمی‌آوردم و نگاه می‌کردم و هربار برایم یک معنی داشت. این بازی با اشعار حافظ بسیار جذاب است. با ادامه همنشینی با اشعارش، کم‌کم می‌توانید ذهن‌ او را بخوانید. 

خواندن حافظ به گونه‌ای مستقیم، قوه شناختی ما را تقویت می‌کند، زیرا چندلایگی معنایی واژه‌ها در شعر حافظ می‌تواند همزمان معنای عارفانه و نیز زمینی (عاشقانه) و همچنین سیاسی‌اجتماعی و رندانه داشته باشد. 

درک کردن یک غزل حافظ مانند کشف یک معمای زیباست. این فرآیند، مهارت‌های تفکر انتقادی ما را تقویت می‌کند و ظرفیت ذهن را برای پذیرش و پردازش اطلاعات متناقض بالا می‌برد. 
این مدرس ادبیات به‌عنوان یک تمرین خلاقیت به مخاطبان روزنامه می‌گوید: از خوانندگان حافظ‌دوست می‌خواهم یک بیت از اشعار حافظ را به انتخاب خود با سه آرمان مختلف (یک آرمان زمینی، یک آرمان اجتماعی و یک آرمان متافیزیکی) تفسیر کنند و برای هرکدام یک تصویر جدید بکشند یابنویسند.

این کار به آنان می‌آموزد که چندصدایی و تفسیرگرایی آزاد، ابزار اصلی هنر خلاقه است. این تمرین، ساختار تفکر و قدرت زبان را تقویت می کند و به ما می‌آموزد که چگونه پیچیدگی‌های جهان را درک و مدیریت کنیم.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ