تهران و چرخه تعلیق
در گفتوگوی اخیر عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با شبکه راشاتودی روسیه، محور اصلی مذاکرات هستهای ایران با آمریکا و تجربههای تلخ گذشته در این زمینه مورد بحث قرار گرفت.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در گفتوگوی اخیر عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با شبکه راشاتودی روسیه، محور اصلی مذاکرات هستهای ایران با آمریکا و تجربههای تلخ گذشته در این زمینه مورد بحث قرار گرفت. عراقچی ضمن اشاره به حضور خود در مسکو و تعامل با دیپلماسی سنتی و کانالهای ویژه، گفت: ایران پیشتر پنج دور مذاکره با فرستاده ویژه ریاستجمهوری آمریکا، استیو ویتکاف، انجام داده و دور ششم برای ۱۵ ژوئن تعیین شده بود، اما حمله غیرقانونی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و حمایت آمریکا از آن، مسیر مذاکرات را متوقف کرد. عراقچی این حمله را تجربهای تلخ توصیف کرد و آن را یادآور تجربهای مشابه دانست؛ زمانی که آمریکا بدون دلیل موجه از برجام خارج شد.
وزیر خارجه ایران تأکید کرد که پس از جنگ 12روزه، ارتباط با ویتکاف ادامه داشت، اما اصرار آمریکاییها بر ازسرگیری مذاکرات با رویکردی نادرست مواجه شد. او گفت که ایران به تهدید و فشار پاسخ مثبت نمیدهد، بلکه پاسخ خود را مبتنی بر احترام و کرامت ارائه میکند. به گفته عراقچی، آمادگی ایران برای توافق عادلانه و متوازن وجود دارد، اما پذیرش دیکته یا شروط یکطرفه از طرف مقابل ممکن نیست. هرگونه مذاکره باید بر مبنای منافع متقابل و به صورت متوازن باشد، در غیراینصورت مذاکره معنی ندارد. مسئول سیاست خارجی کشور با اشاره به تجربههای سال ۲۰۲۵ و پیش از آن، گفت که ایران بارها مذاکره کرده و پیشنهادهای متوازن ارائه داده، اما همه رد شده است. بههمیندلیل ایران به این نتیجه رسیده که تا زمانی که طرف آمریکایی به آمادگی واقعی برای توافق عادلانه نرسد، ادامه مذاکره بیثمر است. او تأکید کرد که ایران آماده بررسی پیشنهادهای واقعی و متوازن است، اما نه پذیرش فشار یا دیکته و تنها در صورت ارائه طرحی مبتنی بر منافع مشترک، گفتوگوها میتواند ادامه یابد.
گفتنی است که روز جمعه، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، و آیوت کوپر، وزیر امور خارجه انگلیس، در تماس تلفنی با یکدیگر به رایزنی و تبادل نظر پرداختند. عراقچی ضمن اشاره به تجربه مذاکرات هستهای ایران با آمریکا، گفت که پیشتر پنج دور مذاکره با فرستاده ویژه ریاستجمهوری آمریکا، استیو ویتکاف، انجام شده و دور ششم برای ۱۵ ژوئن برنامهریزی شده بود، اما دو روز پیش از آن، اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد و مذاکرات متوقف شد. او تأکید کرد که ایران همواره آماده مذاکره مبتنی بر احترام به حقوق قانونی و منافع مشروع خود بوده و هیچ گفتوگویی را رد نکرده است، اما تحمیل یکسویه یا دیکته در مذاکرات را نمیپذیرد. در جریان این تماس، طرفین درباره مسائل دوجانبه، ازجمله موضوعات کنسولی، تبادل نظر کردند و بر ضرورت تداوم رایزنیها در سطوح مختلف برای تقویت درک متقابل و پیگیری موضوعات مشترک تأکید شد. عراقچی همچنین از رویکرد غیرمسئولانه سه کشور اروپایی در موضوع هستهای ایران انتقاد کرد. وزیر امور خارجه انگلیس نیز بر موضع کشورش مبنی بر ضرورت استفاده از دیپلماسی و گفتوگو درباره پرونده هستهای ایران تأکید کرد.
روی خط تکرار
در بازخوانی مواضع و اظهارات اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، پیش از هر چیز باید به یک نکته بدیهی اما مهم اشاره کرد که وزیر خارجه در فضای رسانهای، ناگزیر با پرسشهای تکراری روبهروست و طبیعی است که پاسخهای او نیز تا حدی تکرارشونده باشد. افزون بر این، بدیهی است که هیچ دستگاه دیپلماسیای ابتکارات واقعی، خطوط قرمز یا تاکتیکهای حساس خود را در مصاحبهها و گفتوگوهای رسانهای علنی نمیکند؛ چراکه چنین کاری میتواند به افشای دست ایران در مذاکرات منجر شود. از این منظر، احتیاط عراقچی در بیان جزئیات یا طرح ابتکارات دیپلماتیک، امری قابل فهم و حتی قابل دفاع است. با این حال و در کنار این ملاحظات، نمیتوان از این واقعیت عبور کرد که تداوم یک ادبیات ثابت و تکرارشونده، بهویژه در شرایطی که سیاست خارجی کشور در وضعیتی حساس، شکننده و پرهزینه قرار دارد، بهتدریج این تصور را تقویت میکند که دیپلماسی ایران در یک چرخه فرسایشی و تعلیقی گرفتار شده است. اظهارات وزیر خارجه، اگرچه بر آمادگی ایران برای مذاکره، تعامل و گفتوگو تأکید دارد، اما در سطح افکار عمومی و حتی در محاسبات نخبگانی، کمتر نشانی از حرکت به سمت گشایش عملی یا ترسیم یک افق روشن دیده میشود. نتیجه چنین وضعیتی، شکلگیری نوعی بلاتکلیفی است که اثرات آن بهسرعت از حوزه سیاست خارجی به اقتصاد، معیشت و حتی فضای اجتماعی کشور سرایت میکند.
روی حالت انتظار
واقعیت آن است که سیاست خارجی نمیتواند برای مدت طولانی در حالت «انتظار» باقی بماند. تعلیق ممتد، حتی اگر از سر احتیاط و پرهیز از هزینههای کوتاهمدت باشد، در میانمدت خود به عاملی برای افزایش هزینهها تبدیل میشود. نبود تصویر روشن از مسیر پیشرو، سرمایهگذاری خارجی را متوقف میکند، برنامهریزی اقتصادی را مختل میسازد و به تضعیف اعتماد عمومی میانجامد. در چنین شرایطی، حتی موضع اصولی و قابل دفاعی مانند تأکید بر «مذاکره عادلانه و غیرتحمیلی»، اگر با نشانههایی از ابتکار، زمانبندی و راهبرد عملی همراه نباشد، در عمل کارکرد خود را از دست میدهد. بیتردید موضع عراقچی از نظر اصولی شفاف است که ایران آماده مذاکره است، اما نه مذاکرهای که به معنای دیکته و تحمیل یکجانبه باشد. تجربههای تلخ گذشته، از خروج آمریکا از برجام گرفته تا حمله نظامی در میانه مذاکرات و ماجرای اسنپبک، حساسیت ایران را درباره هرگونه فشار یکطرفه افزایش داده است.
این تأکید بر کرامت ملی و منافع متقابل، بخش مهمی از منطق سیاست خارجی ایران را تشکیل میدهد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. اما پرسش اصلی اینجاست که این موضع اصولی چگونه قرار است به سیاستی عملی و اثرگذار تبدیل شود؟ در شرایط کنونی، آنچه بیش از همه احساس میشود، فقدان نشانههای ملموس از یک نقشه راه اجرائی است؛ نقشهای که بتواند نشان دهد دیپلماسی ایران چگونه و در کدام بازه زمانی میخواهد از وضعیت تعلیق خارج شود. نبود چنین چشماندازی، حتی اگر ناشی از محدودیتهای ساختاری باشد، در نهایت به نام وزیر خارجه نوشته میشود؛ چراکه او چهره و صدای اصلی سیاست خارجی کشور است.
در اینجا مسئله «ساختار/کارگزار» اهمیت مییابد. بدونتردید وزیر امور خارجه در چارچوبی از محدودیتهای نهادی و تصمیمات کلان فعالیت میکند و نمیتوان همه مسئولیتها را بر دوش او گذاشت. با این حال، انتظار میرود سکاندار دیپلماسی کشور، حتی در همین چارچوب محدود، از حداقل ظرفیتهای موجود برای ترسیم یک فضای جدید، فعال و کمابهام بهره بگیرد. تکرار گزارههای کلی، هرچند درست، اگر با ابتکار عملی همراه نشود، بهتدریج سیاست خارجی را در حالت ایستایی نگه میدارد. انتقاد مطرحشده در اینجا نه از سر نفی کامل عملکرد وزیر خارجه، بلکه دعوتی نرم و هشدارآمیز به بازاندیشی در شیوه پیشبرد دیپلماسی است. در شرایطی که سیاست خارجی به یکی از کلاندغدغههای جریان اصلاحات و بخش بزرگی از جامعه بدل شده، انتظار میرود این حوزه از حالت تعلیق فرسایشی خارج شود و نشانههایی از تحرک، ابتکار و جهتگیری روشن بروز یابد. آمادگی برای مذاکره شرط لازم است، اما شرط کافی نیست؛ آنچه اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، تبدیل این آمادگی به سیاستی فعال، قابل سنجش و امیدآفرین است تا دیپلماسی بتواند بار دیگر نقش خود را در کاهش فشارها و بهبود وضعیت کشور ایفا کند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.







