امام باقر و سیاستِ روشنکردن ذهنها
امام باقر نشان داد در روزگاری که سیاست آلوده و جامعه آشفته است، مؤثرترین مقاومت از مسیر فرهنگ میگذرد.
خلاصه خبر
نوزده سال امامت امام باقر، درست وسط روزگاری بود که جهان اسلام هم بزرگتر میشد و هم آشفتهتر. قلمروها باز میشد اما ذهنها گاهی بستهتر. سیاست درگیر زور بود و جامعه درگیر روایتهای پراکنده. در چنین فضایی، کار فرهنگی یک انتخاب لوکس نبود راه بقا بود.امام باقر مثل یک رهبر پشت میز ننشست که فقط اعتراض کند او میدان را عوض کرد از جایی شروع کرد که حکومت کمتر میتوانست ببندد از علم و تربیت و گفتگو. او به ما فهماند اگر ذهن مردم روشن شود، خیلی از زنجیرها خودشان میافتند.مدینه برای این کار بهترین نقطه بود شهری که ریشه وحی داشت و هنوز نفس پیامبر در کوچههایش حس میشد دانشگاه امام باقر در مسجد شکل گرفت و کمکم به یک جریان تبدیل شد آدمها از شهرهای دور میآمدند فقه یاد میگرفتند حدیث میشنیدند تفسیر میفهمیدند و با یک نگاه تازه برمیگشتند.
اما این فقط درس دادن نبود امام داشت فرهنگ سیاسی جامعه را هم ترمیم میکرد میگفت رهبری دینی ویژگی دارد باید عدالت و روشنی و نصب الهی داشته باشد همین حرفها آرام و پیوسته، غاصبان را زیر سؤال میبرد بدون شعار با دادن معیار.امام همزمان با انحراف فکری هم درگیر بود اهل رأی و قیاس، دین را به سلیقه میکشاندند بعضی فرقهها ظلم را توجیه میکردند و ایمان بیعمل را کافی میدانستند حتی جعل حدیث و روایتهای یهودی وارد فضای عمومی شده بود امام در برابر این موج ایستاد و مرزها را روشن کرد با استدلال و دقت.نتیجه این رویکرد فرهنگی این شد که تشیع فقط یک احساس نبود تبدیل شد به فهم و مکتب. شاگردها زیاد شدند و روایتها پخش شد حتی کسانی که بعدها در مذاهب دیگر مشهور شدند از همین فضا بهره بردند امام باقر نشان داد گاهی بزرگترین مبارزه این است که فرهنگ را پس بگیری. آرام، عمیق، ماندگار.
13:13 - 1 دی 1404
نظرات کاربران








