حاشیهنشینی امروز تنها یک مسئله ظاهری یا نمایش بحران اقتصادی نیست، بلکه به بحرانی هویتی و اجتماعی تبدیل شده که پیامدهای آن فراتر از مرزهای یک محله یا حتی یک شهر گسترش مییابد و مناطق حاشیهنشین تبریز نیز از این امر مستثنی نیستند.
در اصطلاحات امروزی چینش و قرارگیری مناطق شهری، اصطلاح پایین شهر به مناطق حاشیهنشین و کم برخوردار گفته میشود، مناطقی که به دلیل تمرکز فقر، بیکاری، نابرابری و محرومیت از خدمات شهری، به بستری برای بروز و تشدید انواع ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شدهاند، ناهنجاریهایی که نهتنها ساکنان این محلات، بلکه کلیت جامعه شهری را تحت تأثیر قرار میدهد.
تبریز، به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور که عنوان شهر اولینها و شهر تاریخی و مذهبی را یدک میکشد، طبق آمارهای رسمی حدود نیم میلیون نفر حاشیهنشین دارد، در کنار چهره تاریخی و توسعهیافته کلانشهر تبریز، محلاتی وجود دارند که سهمی از این رشد متوازن نبردهاند، محلاتی که نام آنها کمتر در برنامههای توسعه شهری شنیده میشود. کودکان و نوجوانانی که به واسطه تقدیر در این محلات متولد و در عمق مشکلات آنها غرق شده و گاهی خود تبدیل به بحرانهایی برای امنیت شهر میشوند.
محلات حاشیهنشین نام آشنای تبریز، اغلب مناطقی هستند که کمبود امکانات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی، اعتیاد، بزهکاری، اختلافات شخصی و خانوادگی، بیکاری مزمن و آسیبهای اجتماعی به بخشی از زندگی روزمره ساکنان تبدیل شده است، هرچند از همین محلات کم برخوردار چهرههای نخبه زیادی ظهور کردهاند اما تداوم این وضعیت، نه تنها شکاف اجتماعی را عمیقتر، ناامنی را بیشتر و وضعیت اجتماعی را بحرانیتر کرده بلکه زنگ خطری برای آینده شهری تبریز است؛ شهری که توسعه آن بدون توجه به این محلات، معنایی جز گسترش نابرابری نخواهد داشت، در همین راستا نیز دو قسمت شرقی و غربی اتوبان پاسداران جلوه گر اختلاف فاحش طبقاتی و نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی است.
برای واکاوی و بررسی میدانی شرایط و وضعیت اجتماعی و زیستی شهروندان در این مناطق به یکی از محلات که طبق پرس و جوها به عنوان بدترین محله در برخورداری از امکانات شهری، وضعیت مالی ساکنین، ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی در میان مناطق پایین شهر، شناخته میشود، رفتیم؛ در نمای بیرونی شاهد خانههای پلهای که سقف خانهها حیات خانه دیگر است، بودیم.
از سفره های خالی تا موادفروشی های علنی
در گفتوگو با اهالی محله سراغ یک سوپرمارکتی رفتیم که علیرغم اینکه درب مغازهاش نوشته بود«فروش نسیه نداریم» میگفت اغلب مشتریان حدود دو الی سه ماه دیگه بدهی خود را پرداخت میکنند و اغلبشان منتظر واریز یارانههای دولتی هستند، به دلیل اینکه ساکنان اینجا اکثرا کارگران روزمزد هستند، اگر کاری نداشته باشند، شب محتاج یک لقمه نان میشوند.
وی در پاسخ به سوال«آیا اینجا شاهد مواد فروشی هستید» گفت: بله، اگر دو سه روز اینجا سکونت یا رفتوآمد داشته باشید، به راحتی میتوانید افرادی را که مواد مخدر خرید و فروش میکنند پیدا کنید و بالاتر از این خیابان منطقه است که قطب فروش انواع موادمخدر صنعتی و سنتی این شهر است.
یک فرد صاحب بنگاه املاکی در این منطقه در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه ۷۰ الی۸۰ درصد واحد های مسکونی این منطقه غیرقانونی بنا شده است، افزود: اجاره بهای یک خانه ۵۵ متری به صورت میانگین ۵۰ میلیون پیشپرداخت و دومیلیون تومان اجاره ماهیانه است، که اهالی توانایی پرداخت این هزینهها را هم ندارند و اکثرا پیش از موعد مقرر به دلیل عدم توانایی پرداخت اجارهبها، خانه را تخلیه میکنند.
وی از وضعیت وخیم و بحرانی استعمال مواد مخدر توسط جوانان و نوجونان این منطقه ابراز تاسف کرد و ادامه داد: متاسفانه این منطقه مرکز فروش مواد مخدر سنتی است.
همچنین با یک مرد ۳۹ ساله قالیباف که مغازه نخ فروشی داشت، گفتوگو کردیم، او خواستار حمایت دولت و خیرین از اهالی این منطقه شد و گفت: مردم این منطقه با مشکلات شدید اقتصادی مواجه هستند که نمیتوانند ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان از مغازههای خرید داشته باشند.
وی گفت: من خودم صاحب سه فرزندم که بسختی میتوانم هزینه خورد و خوراک آنها را بدهم.
از سرِ کنجکاوی و تعجب نسبت به اینکه چگونه اهالی این منطقه براحتی مشغول خرید و فروش مواد مخدر هستند، تا حوالی کوی عمران پیش رفتم. در گفتوگویی که با یکی از سوپرمارکت داران محل داشتم، وقتی متوجه شد برای تهیه گزارش آمدهام، با لحنی هشدارآمیز گفت: نیروی انتظامی به تنهایی هم نمیتواند وارد این منطقه شود؛ به تو هم آسیب میزنند.
او میگفت: از زمانی که سرهنگ بزرگی فرمانده یگان امداد کلانشهر تبریز اراذل و اوباش رو دستگیر میکنه، تقریبا وضعیت نزاع های دستهجمعی و خرید و فروش مواد مخدر کاهش یافته است.
محمدباقر علیزاده اقدم، جامعهشناس در گفتوگو با ایسنا به بررسی ابعاد اجتماعی حاشیهنشینی پرداخت و گفت: مناطق رسمی و غیرقانونی شهرها هستند که شناسنامه ندارد و پناهگاهی برای افرادی است که خواهان گمنامی و زندگی مخفیانه هستند.
وی با بیان اینکه به دلیل عدم وجود نظارت اصولی، کمبود خدمات شهری و عدم تاثیرگذاری مدیریت شهری بر این مناطق، مکانی مناسب برای حاشیهنشینی است، افزود: حاکمیت باید در این مناطق با آگاهی بخشی، توجه به زیرساخت و امکانات، امنیت اجتماعی و فضایی را افزایش دهد.
وی با بیان اینکه سیاستمداران باید همچون ایام انتخابات که وعده های رنگارنگ و جذاب به اهالی حاشیهنشین میدهند، حامی و پشتیبان حل مشکلات اقشار کمبرخوردار جامعه باشند، ادامه داد: وجود شغل های کاذب، بحران های اجتماعی در مناطق حاشیهنشین نسبت به بقیه مناطق شهر پررنگتر است.
علیزاده اقدم به کنترل درونی بحران های اجتماعی در مناطق حاشیهنشین تاکید کرد و گفت: حاکمیت با برنامه های کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت با همکاری و همافزایی سازمان های مردمنهاد باید طوری فرهنگسازی کند تا مردم خودشان عاملان ناامنی، نابهنجاران اجتماعی را از این مناطق طرد کنند.
ابراهیم ایراننژاد، جامعهشناس نیز در گفتوگو با ایسنا، سه چالش کلیدی حاشیهنشینی از منظر جامعهشناسی را تشریح کرد و افزود: تولید آنومی (Anomie) محرومیت مزمن و عدم دسترسی به اهداف مشروع موفقیت همانند شغل مناسب، مسکن با ثبات که موجب تضعیف هنجارهای پذیرفتهشده اجتماعی شده و ساکنان را به سمت جستجوی مسیرهای جایگزین و نابهنجار برای تأمین نیازهای اقتصادی و کسب منزلت سوق میدهد.
وی ادامه داد: تقویت برچسبزنی (Labeling) مواجهه نهادهای رسمی شهر با حاشیهها اغلب از منظر کنترل و نظارت است، نه ادغام؛ این برخورد منجر به برچسبزنی منفی ساختاری بر کل محله و ساکنان آن شده و چرخه طرد و بیگانگی را تشدید میکند، و سوم فرسایش سرمایه اجتماعی هست که منتج به نبود اعتماد متقابل میان ساکنان و نهادهای حاکمیتی، و همچنین پیوندهای سست با ساختارهای قدرت مرکزی شهر شده که نتیجه آن زمینهسازی فرسایش سرمایه اجتماعی است.
وی تصریح کرد: آسیبهای اجتماعی فزاینده در حاشیه تبریز، از بحران مسکن آغاز شده و به شکلگیری لایهای از ناهنجاریهای رفتاری جرمخیزی همانند تولید مشروبات الکی، توزیع و فروش مواد مخدر و نیز بحرانهای هویتی در میان نسلهای جدید ختم میشود؛ مسائلی که ترمیم کالبدی صرف، هرگز قادر به حل آنها نخواهد بود.
ایراننژاد، با بیان اینکه آسیبهای رفتاری و امنیتی که نتیجه آن اوجگیری جرم و انحراف هست، نتیجه مستقیم آنومی و برچسبزنی ساختاری بوده، گفت: محیطهایی که فاقد کنترل اجتماعی مؤثر و دارای سطح بالایی از ناامیدی اقتصادی هستند، به طور طبیعی پذیرای فعالیتهای مجرمانه میشوند.
وی ادامه داد: این امر، شامل سرقتهای خرد، خردهفروشی مواد مخدر و بزهکاریهای مرتبط با نوجوانان و جوانانی است که مسیرهای مشروعی برای کسب منزلت اجتماعی (نظیر تحصیل یا شغل خوب) را در مقابل خود نمیبینند.
وی تاکید کرد: برای کنترل آسیبهای اجتماعی در حاشیه تبریز، سیاستگذاران مستلزم گذار از رویکردهای صرفاً نظارتی به یک استراتژی جامع جامعهشناختی هستند که بر توانمندسازی اقتصادی مشروع از طریق آموزش مهارتهای شغلی، برگزاری کارگاه های آموزشی و توانمند سازی و تسهیل دسترسی به کسبوکارهای پایدار متمرکز باشد تا حس آنومی و یأس از اهداف مشروع کاهش یابد، همزمان با بازسازی سرمایه اجتماعی از طریق پروژههای مشارکتی که مالکیت محلی را تقویت کرده و با ارائه سیگنالهای احترام از سوی نهادهای رسمی، برچسبزنی ساختاری را از بین ببرد و بدین ترتیب، امنیت مسکن و اشتغال را به عنوان پایههای ثبات فردی و خانوادگی فراهم آورد.
انتهای پیام









