پاسخ زاکانی به ناکارآمدی مدیریت جهادی
مدیریت علیرضا زاکانی در شهرداری تهران، الگویی عینی از کارآمدی و مصداقی برجسته از موفقیت نظریه «نظام انقلابی» است.
خلاصه خبر
مدیریتی که آگاهانه در برابر منطق لیبرالیِ بروکراتیزه و فنسالار میایستد؛ منطقی که معمولاً اندیشه دینی و روحیه جهادی را نه عامل مقبولیت و معقولیت، بلکه مانع آن میپندارد.در مقابل، دکتر زاکانی نشان داده است که میتوان مشروعیت، مقبولیت و معقولیت را نه در تقابل، بلکه در همنشینی، همنشانی و همافزایی محقق کرد.از این منظر، موفقیت شهری او صرفاً یک دستاورد محلی نیست، بلکه واجد دلالتی ملی و حتی تمدنی است. به زبان ساده، امروز در برابر هر کسی که مدعی است «جهادیبودن» و «تعهد» فقط در ساحت فردی کارآمد است و نه در مدیریت کلان، میتوان مدیریت همزمانِ موفق، مشروع و مقبولِ دکتر زاکانی را روی میز نهاد.در شرایطی که برخی، تحریمهای ظالمانه و هوشمند را بهانهای برای ناکارآمدی یا توجیه کژکارکردیها میدانند، مدیریت زاکانی دقیقاً در همین شرایط تحریمی توانسته عملکردی موفق و منطبق با رضایت عمومی ارائه دهد. همچنین این مدیریت نماد آن فرمایشات رهبری حکیم است که "ما در کشور، بن بست نداریم."به اینسان، مدیریت موفق زاکانی، الگویی از بنبست شکنی و افق گشایی یا امید بوده است.تنها در یک نمونه، یعنی واردات اتوبوسهای برقی _ آن هم متکی بر درآمدهای شهرداری و نه بودجه دولت _میتوان نوع خاصی از کارآمدی را دید؛ کارآمدیای منحصربهفرد که امروز به برند نمادین شهرداری تهران بدل شده است. اقدامی که «اقتصاد سبز» و «شهر متناسب با محیطزیست» از رهاوردهای مستقیم آن خواهد بود.
البته تداوم این مسیر، مستلزم تثبیت این مدیریت شهری دستکم برای یک دوره دیگر است. با این همه، شگفتانگیز است که مجلس ارجمند و انقلابی ـ که در ظاهر همسویی گفتمانی بیشتری با شهرداری نسبت به دولت دارد ـ آییننامهای تدوین کرده که بنا بر گزارشهای رسانهای، میتواند محدودیتهایی بر سر راه انتخاب مجدد دکتر زاکانی ایجاد کند.شگفتانگیزتر آنکه در همین فضا، محسن هاشمی، رئیس پیشین شورای شهر تهران، با رویکردی منصفانه تصریح میکند که شهردار بودن پایتخت، فراتر از رشته تحصیلی است و نیازمند وجاهت ملی و سیاسی است؛ سخنی که خواسته یا ناخواسته، در تأیید مختصات مدیریتی زاکانی و الزامات واقعی اداره تهران معنا پیدا میکند.
15:37 - 1 دی 1404
نظرات کاربران






