در دکترین هسته‌ای اسرائیل، «دانش» به هدف ترور تبدیل می‌شود

دکترین هسته‌ای رژیم صهیونیستی، نه بر مبنای قواعد پذیرفته‌شده امنیت جمعی، بلکه بر پایه انحصار، هراس و حذف شکل گرفته است. در این دکترین، تهدید اصلی نه الزاماً «سلاح» بلکه «دانش» است؛ دانشی که اگر از انحصار رژیم صهیونیستی خارج شود، توازن نابرابر قدرت در غرب آسیا را بر هم می‌زند.

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر
گروه فارس پلاس: دکترین هسته‌ای رژیم صهیونیستی، نه بر مبنای قواعد پذیرفته‌شده امنیت جمعی، بلکه بر پایه انحصار، هراس و حذف شکل گرفته است. در این دکترین، تهدید اصلی نه الزاماً «سلاح» بلکه «دانش» است؛ دانشی که اگر از انحصار رژیم صهیونیستی خارج شود، توازن نابرابر قدرت در غرب آسیا را بر هم می‌زند. از همین‌رو، ترور دانشمندان هسته‌ای، نه یک رفتار استثنایی یا واکنشی، بلکه بخشی ساختاری از راهبرد امنیتی اسرائیل به شمار می‌رود.این واقعیت، در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، با صراحتی بی‌سابقه از زبان نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بیان شد؛ صراحتی که عملاً پرده از یکی از پنهان‌ترین لایه‌های دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی برداشت. «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی- 3 تیر 1404- در پایان جنگ 12 روزه گفت:«دانشمندان هسته‌ای برجسته ایران - کسانی که دانش را در اختیار داشتند و برنامه هسته‌ای را رهبری می‌کردند از بین بردیم. پروژه هسته‌ای ایران را به فراموشی سپردیم و اگر کسی در ایران سعی کند این پروژه را بازسازی کند، ما با همان عزم و همان نیرو برای قطع هرگونه تلاشی اقدام خواهیم کرد.»او پیش از این نیز با جمله‌ای کوتاه اما عمیقاً معنادار، بنیان فکری این سیاست را توضیح داده بود:«هیچ‌چیز خطرناک‌تر از مغزی که در خدمت سلاح هسته‌ای است، وجود ندارد.»این دو گزاره، در کنار هم، هسته سخت دکترین هسته‌ای رژیم صهیونیستی را نمایان می‌کنند؛ دکترینى که بر سه اصل کلیدی بنا شده است و آن انحصار مطلق هسته‌ای، بازدارندگی مبتنی بر ترس و حذف فیزیکی دانش رقبا است.
انحصار هسته‌ای؛ خط قرمز دائمی رژیم صهیونیستیرژیم صهیونیستی تنها دارنده سلاح هسته‌ای در منطقه غرب آسیاست، اما نه عضو معاهده NPT است، نه اجازه بازرسی می‌دهد و نه مسئولیت حقوقی این زرادخانه را می‌پذیرد. سیاست موسوم به «ابهام هسته‌ای» اسرائیل، در واقع پوششی برای حفظ انحصاری است که بقای راهبردی این رژیم به آن گره خورده است.در چنین چارچوبی، هرگونه پیشرفت علمی مستقل در منطقه ـ حتی در قالب برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ـ تهدیدی بالقوه تلقی می‌شود. از نگاه رژیم صهیونیستی، مسئله ایران به هیچ عنوان «بمب هسته‌ای» نیست، بلکه «توان دانشیِ هسته‌ای» است؛ همان چیزی که نتانیاهو آن را خطرناک‌ترین عنصر می‌داند. این نگاه، عملاً حق توسعه علمی را به امتیازی انحصاری برای اسرائیل تبدیل می‌کند.دانشمندکُشی؛ از تاکتیک پنهان تا دکترین رسمیترور دانشمندان هسته‌ای ایران، از مسعود علی‌محمدی تا مصطفی احمدی روشن، داریوش رضایی‌نژاد، محسن فخری‌زاده و دیگران، سال‌ها به‌عنوان عملیاتی مخفیانه دنبال می‌شد. اما اظهارات نتانیاهو بیش از پیش ثابت کرد که این سلسله اقدامات، بخشی از یک سیاست رسمی و آگاهانه بوده است.
وقتی نخست‌وزیر یک رژیم، آشکارا درباره «از بین بردن کسانی که دانش را در اختیار داشتند» سخن می‌گوید و تهدید می‌کند که هر تلاش برای بازسازی را نیز قطع خواهد کرد، در واقع به دکترین ترور پیش‌دستانه علمی اعتراف می‌کند. در این دکترین، دانشمند نه یک غیرنظامی، بلکه یک هدف مشروع تعریف می‌شود؛ تعریفی که حتی با قواعد جنگ نیز ناسازگار است.ضربه پیش‌دستانه؛ منطق مشترک حمله و تروردر ادبیات امنیتی اسرائیل، «ضربه پیش‌دستانه» جایگاهی محوری دارد. حمله به رآکتور اوسیراک عراق، بمباران تأسیسات سوریه و ترور دانشمندان ایرانی، همگی مصادیق یک منطق واحد هستند: نابودی تهدید، پیش از تبدیل شدن به واقعیت.اما تفاوت پرونده ایران با نمونه‌های پیشین، در تغییر ماهیت هدف است. این‌بار، هدف نه یک سایت یا تأسیسات، بلکه «سرمایه انسانی» است. این تغییر، نشانه ورود دکترین امنیتی اسرائیل به مرحله‌ای خطرناک‌تر است؛ مرحله‌ای که در آن، علم به‌مثابه سلاح و دانشمند به‌عنوان دشمن تلقی می‌شود. البته ناگفته نماند که رژیم صهیونیستی پرونده سیاهی در ترور دانشمندان هسته ای در منطقه غرب آسیا دارد.ترور دانشمندان، پیام پنهان به نخبگان منطقهدانشمندکُشی، تنها برای متوقف کردن یک پروژه نیست؛ بلکه حامل پیامی بازدارنده به تمام نخبگان علمی منطقه است و آن اینکه، ورود به حوزه‌های راهبردی، هزینه جانی دارد. رژیم صهیونیستی با این سیاست، می‌کوشد نوعی ترس ساختاری و خودسانسوری علمی ایجاد کند و مسیر پیشرفت مستقل را ناامن جلوه دهد.
اما تجربه ایران نشان داده است که این پیام، نتیجه‌ای معکوس داشته است. ترور دانشمندان، نه‌تنها موجب توقف نشد، بلکه به تقویت گفتمان «امنیت دانش بومی» و تکثیر ظرفیت‌های علمی انجامید. امروز، دانش هسته‌ای ایران دیگر در اختیار یک فرد یا حتی یک نسل خاص نیست، بلکه به شبکه‌ای گسترده از دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی منتقل شده است.سکوت غرب؛ آمریکا و اروپا شریک خاموش تروراظهارات صریح نتانیاهو، اگر از زبان سیاستمدار دیگری و از جمله کشورهای متخاصم با آمریکا بیان می‌شد، بی‌تردید با موجی از محکومیت‌های بین‌المللی مواجه می‌گردید. اما در برابر اعتراف آشکار به ترور دانشمندان، نه شورای امنیت واکنش نشان داد، نه سران غربی، نه آژانس انرژی اتمی و نه مدعیان حقوق بشر.این سکوت، خود سندی روشن بر استاندارد دوگانه هسته‌ای است؛ استانداردی که در آن، اسرائیل مجاز به ترور است و ایران حتی برای فعالیت صلح‌آمیز نیز تحت فشار قرار می‌گیرد.
اصرار رژیم صهیونیستی بر ترور، نشانه قدرت نیستاصرار رژیم صهیونیستی بر ترور، نشانه قدرت نیست؛ نشانه هراس است. هراس از فروپاشی انحصار، هراس از توازن و هراس از دانشی که دیگر قابل مهار نیست. اعترافات نتانیاهو، بیش از آنکه نمایش اقتدار باشد، اعتراف به بن‌بست راهبردی است.تاریخ نشان داده است که دانش با ترور خاموش نمی‌شود. آنچه با ترور می‌میرد، مشروعیت است؛ و رژیم صهیونیستی، با تبدیل دانشمندکُشی به دکترین رسمی، بیش از هر زمان دیگری، این مشروعیت را از دست داده است.
با دنبال کردن صفحه فارس پلاس، از به‌روزترین تحلیل‌ها در حوزه سیاست داخلی و خارجی باخبر شوید.
19:39 - 1 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ