اسماعیل قزوینیان - روزنامه اطلاعات| موتور محرک چنین برداشتهایی، انتشار مدیریت نشده برخی گزارشهای وزارت نیروست که افکار عمومی را به سمت شروع دوران ترسالی هدایت می کند؛ دستگاه مسئولی که باید عمق فاجعه ۶ دوره متوالی خشکسالی را بطور مرتب به مصرف کنندگان آب در کل کشورگوشزد کند و مرعوب چند موج بارشی دیرهنگام و زودگذر فصلی نشود.
در تازه ترین گزارش اداره کل دفتر اطلاعات و دادههای آب کشورکه دیروز در رسانه های رسمی منتشر شد و انعکاس گسترده ای در فضای مجازی داشت، به شکل عجیبی روی مسأله «سیراب شدن دشتها و سرریز شدن سدهای جنوب کشور» پس از بارندگیهای اخیر تأکید شده که عمق خشکسالیهای گذشته را کم اهمیت جلوه می دهد و بطور مستتر پایان دوره ریاضت و صرفه جویی آب را برای افکارعمومی القاء می کند.
شکی نیست بارندگیهای جدید، میانگین بارش های جوی کشور را از ابتدای سال آبی جاری(اول مهر ۱۴۰۴) تاکنون حدود ۲۵ میلی متر بالا برده که مایه خوشحالی و شکر رحمت الهی است، اما این میزان بارندگی هرگز کفاف کسری ۶۰ میلی متری بارشهای پاییزه نسبت به دوران طبیعی را نمی کند.
برآوردهای کارشناسی نشان می دهد سفرههای زیرزمینی کشور به دلیل خشکسالیهای مداوم و برداشتهای بی رویه با کسری ۱۲۰ میلیارد مترمکعبی روبرو شده اند و بارشهای ناگهانی ۲۰۰ میلیون مترمکعبی فاصله شرایط موجود با وضع طبیعی را پُر نمی کند.
از سوی دیگر مشخص نیست یکی دو سامانه قوی پیش بینی شده آینده که معمولا بارش های سیلابی و غیرقابل نفوذ به سفره های زیرزمینی دارند، در کدام نقطه کشور و به چه میزان بارندگی خواهند داشت و آیا رژیم بارشی زمستان و بهار پیش رو به گونه ای خواهد بود که حداقل سایر مخازن رو سطحی کشور را برای برداشت های تابستانه لبریز کند؟
تعارض در راهبرد ارتباطات رسانه ای وزارت نیرو زمانی نمایان می شود که سخنگوی صنعت آب کشور ۴۸ ساعت قبل اعلام کرده بود با وجود بارشهای اخیر همچنان ۲۰ استان پُرمصرف کشور در شرایط زیرنرمال هستند و مخازن سدهای کشور همچنان ۲۶ درصد کسری دارند.
به عبارت دیگر، مجموعه های وابسته به وزارت نیرو از یکسو با انتشار آمار کسری منابع مردم را به صرفه جویی در مصرف آب دعوت می کنند ولی از سوی دیگر با ارائه گزارش های سیرابی دشتها و لبریز شدن سدها تَوَهّم شروع ترسالی را در افکارعمومی جا می اندازند.
درست است که ارائه گزارش صحیح از وضعیت بارش ها جزو وظایف ذاتی وزارت نیروست، اما نباید با جملات اغراق آمیز، موج مصرف بی رویه را در مردم تحریک کرد.
راهبرد رسانه ای وزارت نیرو باید به سمت تشریح عمق خشکسالی موجود و فاصله زیاد شرایط امروز با دوران ترسالی باشد. هرگونه ادبیات رسانه ای که چنین واقعیتی را مورد تردید قرار دهد، مسلماً بنیان اعتماد ملی به هشدارهای آینده را متزلزل می کند.
نباید چنین وانمود کرد که فلات خشکیده ایران دوباره احیا شده و آماده بازگشت به دوران ولنگاری مصارف کشاورزی و صنعتی و خانگی است.
از قدیم گفته اند: «با یک گل بهار نمیشه!». ۶ دوره خشکسالی حاد فلات ایران هم که ذخایرموجود روسطحی و زیر سطحی کشور را به کف رسانده است، با یکی دو بارش تُندری و سیلابی دیرهنگام برطرف نخواهد شد. تغییر اقلیم فلات ایران یک واقعیت کتمان ناپذیر است و برای بازگشت به دوران ترسالی، صدها سال زمان نیاز داریم.










