دشمن عقلش را تعطیل کرده؛ تهمت میزند و تخریب میکند
وقتی دشمن پاسخی برای وحی ندارد، عقل را کنار میگذارد و به تهمت و تخریب پناه میبرد؛ همان مسیری که قرآن در آیات ۳ تا ۱۱ سوره فرقان از آن پرده برمیدارد و چهره واقعی جنگ با حق را نشان میدهد.
خلاصه خبر
گروه قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس: آیات ۳ تا ۱۱ سوره فرقان با یک نقد بنیادین آغاز میشود، نقدی که ریشه همه دشمنیها با حق را نشان میدهد. خداوند از کسانی سخن میگوید که به جای او، معبودهایی را برگزیدهاند که نه خالقاند، نه مالک سود و زیان، نه توان مرگ و حیات و رستاخیز دارند.این آیات به روشنی میگوید دشمن اصلی جریان توحید، ابتدا در درون اندیشه انسان شکل میگیرد، جایی که معیار حق و باطل جابهجا میشود و انسان به قدرتهای پوشالی دل میبندد. دشمنشناسی قرآنی از همینجا آغاز میشود، یعنی شناخت نظام فکری که با توحید سر ستیز دارد، حتی اگر در ظاهر، رنگ تقدس یا عقلانیت به خود بگیرد.تحریف حقیقت، سلاح اصلی دشمندر ادامه قرآن به یکی از مهمترین روشهای دشمنان اشاره میکند، یعنی متهمسازی پیامبر و تحریف منبع وحی. دشمنان میگویند این قرآن افسانه پیشینیان است و پیامبر آن را از دیگران گرفته و به خود نسبت داده است.این اتهام، یک شگرد قدیمی است، وقتی نمیتوان پیام را انکار کرد، به پیامرسان حمله میشود. در منطق دشمن، اصل بر تخریب اعتماد عمومی است. آیات فرقان نشان میدهد دشمن همیشه تلاش میکند حقیقت را محصول جعل، توطئه یا اغراض شخصی معرفی کند تا مخاطب، پیش از شنیدن پیام، نسبت به آن بدبین شود.دشمن و جنگ روایتهاآیه بعد پاسخ قاطع قرآن است، به این صورت که میفرماید این کتاب را کسی نازل کرده که رازهای آسمانها و زمین را میداند. در اینجا، یک معیار مهم برای دشمنشناسی ارائه میشود، دشمن در روایتسازی دروغین فعال است، اما حق، متکی به علم فراگیر الهی است.
تقابل اصلی، تقابل روایتهاست. دشمن تلاش میکند روایت خود را غالب کند، حتی اگر خلاف واقع باشد. در مقابل، قرآن تأکید میکند که حقیقت، هرچند در ابتدا در اقلیت باشد، اما ریشه در دانایی مطلق دارد و ماندگار است.تلاش برای عادیسازی دشمنیدر آیات بعد، دشمنان با تعجب و تمسخر میپرسند چرا این پیامبر مانند انسانهای عادی غذا میخورد و در بازار راه میرود. این پرسش، ظاهری ساده دارد اما در باطن، یک پروژه خطرناک را دنبال میکند، یعنی عادیسازی دشمنی با پیامبر و شکستن قداست مأموریت الهی.قرآن با نقل این سخنان نشان میدهد دشمن گاهی از مسیر تمسخر وارد میشود، نه با استدلال، بلکه با کوچکنمایی و تحقیر. دشمنشناسی یعنی تشخیص این لحظهها، جایی که تمسخر جای گفتوگوی منطقی را میگیرد.مطالبههای انحرافی، تغییر میدان نبرددشمنان سپس مطالبات عجیب مطرح میکنند و میگويند که چرا فرشتهای همراه او نیست؟ چرا گنجی ندارد؟ چرا باغی ندارد که از آن بخورد؟ این خواستهها، نشانهای روشن از تغییر میدان نبرد است.وقتی دشمن از پاسخ منطقی عاجز میشود، میدان را به سمت خواستههای نمایشی و مادی میبرد. قرآن در این آیات نشان میدهد که دشمن، معیار حقانیت را از حقیقت و اخلاق به ثروت، قدرت ظاهری و نمایشهای خارقالعاده تقلیل میدهد.اتهامزنی نهایی، بیاعتبارسازی کاملدر آیه هشتم و نهم، دشمنان پیامبر را ساحر یا انسانی مسحور مینامند. این مرحله، اوج دشمنی است، وقتی دیگر حتی ظاهر گفتوگوی انتقادی هم کنار میرود و برچسبزنی جای آن را میگیرد.
اینجا قرآن کریم با تعبیر نگاه کن چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند، به پیامبر و مخاطبان هشدار میدهد که این سردرگمی دشمن، نشانه ضعف اوست، نه قوتش. دشمنی که به اتهامهای متناقض پناه میبرد، مسیر روشنی برای مقابله ندارد.قدرتنمایی الهی در برابر جنگ روانی دشمندر آیات پایانی این بخش، خداوند میفرماید اگر بخواهد، برای پیامبر بهتر از آنچه دشمنان مطالبه میکنند قرار میدهد، باغهایی با نهرهای جاری و کاخهایی بزرگ. این بیان، یک اصل مهم در دشمنشناسی است، یعنی اینکه محرومیت ظاهری جبهه حق، نشانه ناتوانی نیست، بلکه انتخاب آگاهانه الهی است. دشمن گمان میکند با معیارهای مادی میتواند حق را محک بزند، اما قرآن این معیار را از اساس رد میکند.نقشه دائمی دشمنآیات ۳ تا ۱۱ سوره فرقان، یک نقشه کامل از رفتار دشمن ارائه میدهد، انحراف فکری، تحریف حقیقت، تمسخر، مطالبههای انحرافی، برچسبزنی و جنگ روانی. دشمنشناسی قرآنی یعنی شناخت این الگوها، نه صرفاً شناخت اشخاص.این آیات به مؤمنان میآموزد که دشمن، چهره عوض میکند اما روشهایش تکراری است و تنها راه مقابله، ایستادن بر معیارهای الهی و فریب نخوردن از بازیهای رسانهای و روانی اوست.تلاوت این آیات را که در صفحه ۳۶۰ قرآن کریم واقع است، ببینید و بشنوید.
۵ MB
01:20 - 2 دی 1404
نظرات کاربران









