نسخۀ ظریفِ تسلیم
⭕️
خلاصه خبر
در آخر هم ایران اسلامی مورد حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و بیش از هزار نفر از هموطنان ما شهید شدند.🔷 جالب این است که ظریف در همین مقاله همچنان بر تجربه تلخ و ضرر محض برجام تاکید میکند و آن را قابل تکرار میداند. در مقاله آمده است: «اما تاریخ نشان میدهد که از طریق دیپلماسی دقیق، میتواند راهی برای خروج پیدا کند. ایران توانست در نیمه اول دهه ۲۰۱۰ با گفتگو با ایالات متحده، چرخه امنیتیسازی را بشکند که به برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ منجر شد.» اما ظریف حاضر نیست درباره دلایل شکست خوردن این تجربه صحبت کند و در سراسر مقاله اشارهای به خروج آمریکا از توافق و اعمال شدید تحریمها بیشتر از قبل توافق نمیکند. در این نقطه به جای تشریح واقعیت انگشت اتهام را به داخل ایران میآورد و مینویسد: «شکستن چرخه امنیتیسازی، از داخل و با ایجاد یک اجماع گسترده داخلی آغاز شد. ایران میتواند دوباره چنین اجماعی را ایجاد کند، اما انجام این کار مستلزم ایجاد یک گفتگوی ملی بین گروههای سیاسی، جناحهای اجتماعی و عموم مردم است.» این میزان وقاحت بینظیر است.🔶 این حرف در زمانی مطرح شده است که جامعه ایران پس از تجربه بسیار بزرگ جنگ تحمیلی آمریکا و رژیم صهیونیستی در خرداد امسال، بالاترین انسجام اجتماعی را در مقابله با دشمن دارد. این انسجام اجتماعی اتفاقا مقابل آن چیزی است که ظریف بیان کرده، اما مبتنی بر تجربه روشن بیفایده بودن مذاکره با آمریکا است. مردم ایران با چشمان باز دیدند که در زمان مذاکره آمریکا و رژیم صهیونیستی حمله کردند.🔷 وقاحت ظریف ادامه داشته و در متهم دانستن ایران به مفهوم «ایران قوی» حمله میکند و آن را عامل تهدید همسایهها میداند. او مینویسد:
«تهران همچنین باید درک کند که قدرتش میتواند دیگران را ناراحت کند، و بنابراین این کشور باید از روایت ساختن یک «ایران قوی» – که میتواند یکجانبه و تهدیدآمیز به نظر برسد – به روایت ساختن یک «منطقه قوی» تغییر جهت دهد.» در این میان کوچکترین اشارهای به نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در چالشهای منطقه نمیکند. آن هم در زمانیکه ماهیت رژیم صهیونیستی برای اکثر بازیگران منطقه آشکار شده و این گزاره که رژیم صهیونیستی عامل اصلی ناامنی در منطقه است از زبان کشورهای عربی زیاد شنیده میشود. حمله رژیم صهیونیستی به قطر نقطه عطفی در این موضوع بود.
🔶 ظریف هدف اصلی خود را اینگونه بیان میکند: «تهران باید احتمال از سرگیری گفتگوی مستقیم با واشنگتن را بر اساس جایگاه برابر در نظر بگیرد.» این صحبت در نقطه مقابل سخنان رهبر انقلاب در اول مهر ماه امسال است که تاکید فرمودند: «مذاکرهی با آمریکا برای مسئلهی هستهای و شاید برای مسائل دیگر، بنبست محض است.» مقاله ظریف در کنار سخنان علیاکبر صالحی و حسن روحانی و فعالیتهای رسانهای جریان غربگرا برای مقابله با سیاست اعلام شده از سوی رهبر انقلاب است. آنها نمیخواهند جامعه ایران مذاکره با آمریکا را بنبست ببیند و تلاش میکنند با این کار حیات سیاسی خود را در ایران تضمین کنند. به روشنی شکست خورده بودن ادعاهای آنان برای جامعه اثبات شده است.🔷 رفع تحریم و یا جلوگیری از جنگ با مذاکره که مهمترین شعارهای این جریان بوده، همهگی رنگ باخته و حیات سیاسی آنها با خطر جدی روبهرو شده است. ظریف بار دیگر بر تجویز نسخه شکست خورده همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی میپردازد. با اینکه نمیتواند خیانتهای این نهاد را نبیند و به آنها اشاره میکند اما با بیان اینکه تهران میتواند از آژانس بخواهد که حرفهایتر رفتار کند، همکاری با آژانس را مباح میکند. او با یک اعتماد به نفس کاذب مینویسد: « شفافیت با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید انتشار روایتهای امنیتی بیاساس پیرامون ایران را متوقف کند و یک معامله سیاسی با ایالات متحده را تسهیل کند.» گویی ایران تاکنون هیچ همکاری با آژانس انجام نداده است.
ظریف یادش رفته است که گستردهترین برنامه بازرسی آژانس در طول تاریخ روابط بینالملل از برنامه هستهای ایران در قالب برجام انجام شد که ظریف در سال ۹۹ به آن اعتراف کرد و این میزان باجدهی حتی سبب پایان یافتن پرونده PMD نشد. این میزان عدم توجه به تجربه واقعی چند سال اخیر، مایه تعجب و البته تاسف است. گویا ذهن غربگرایان و ظریف نمیتواند طور دیگری فکر کند.🔶 بخش وقیحتر مقاله که نوعی آرزوهای ظریف است درباره برجامهای موشکی و منطقهای و … است. همانند شتری که در خواب پنبهدانه میبیند. مقاله میگوید: «اگر تهران و واشنگتن یک توافق هستهای بهروز شده را اجرا کنند، این کشورها ممکن است بتوانند به مسائل دشوار دیگری مانند امنیت منطقهای، کنترل تسلیحات و مبارزه با تروریسم نیز بپردازند. به عنوان مثال، ممکن است از ایران خواسته شود که در ازای تضمین متقابل ایالات متحده و شرکایش، قول دهد که به ایالات متحده یا متحدانش در منطقه حمله نخواهد کرد. تهران همچنین ممکن است قول دهد که بر اساس تعهد متقابل، از قابلیتهای نظامی خود جز در دفاع از خود در برابر حمله مسلحانه قبلی استفاده نخواهد کرد.»🔷 ظریف در قامت یک غربگرای کامل مسایل را بیش از آنکه متوجه آمریکا بداند متوجه ایران میبیند و در آخر کلام هم حرف آخر را اینگونه میزند: «اقدامات دفاعی و واکنشی ایران، به جای کاهش تهدیدها، برداشتهای امنیتیشده از ایران را تشدید کرده و به پیشبرد روایت خطرناک بودن تهران کمک کرده است. شکستن این چرخه برای تهران یک ضرورت حیاتی است.» این همان چیزی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی سالها در قبال ایران دنبال کردند. محدود کردن توان دفاعی و نظامی ایران اسلامی که خود مقدمهای برای شکست و بعد از آن تجزیه ایران است.
🔶 آنچیزی که در سوریه امروز و یا در سایر تجربیات بینالمللی مشاهده میکنیم. امروز و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران، همه مردم اهمیت توان دفاعی و موشکی را عمیقا درک کردهاند. در نظرسنجی صدا و سیما پس از جنگ، نزدیک به ۹۰ درصد مردم محدود کردن توان موشکی را نپذیرفته بودند. ظریف و غربگرایان نشان دادهاند که هیچ نسبتی با مردم ندارند.
09:43 - 2 دی 1404
نظرات کاربران






