شعارهای توهینآمیز گروهی از هواداران باشگاه تراکتور و نیروهای حکومتی در تبریز علیه تمامیت ارضی ایران، خاندان پهلوی، میلیونها ایرانی و حتی کریم باقری، اسطوره فوتبال تبریز و ایران، با موجی از اعتراضها و اعلام انزجار هواداران و اهالی فوتبال مواجه شد.
باشگاه تراکتورسازی تبریز را مدیران شرکت تراکتورسازی ایران به پیشنهاد تیمسار پرویز خسروانی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی در دوران محمدرضاشاه پهلوی، در تاریخ ۹ آذر ۱۳۴۹، بنیان گذاشتند. صعود سریع این تیم به جام ملی تخت جمشید آن را به سطح اول فوتبال ایران رساند و محبوبیتی کمسابقه برایش رقم زد، اما آن تراکتورسازی مردمی و ریشهدار امروز جای خود را به باشگاهی داده که با مالکیت پنهانی سپاه پاسداران و مالکیت علنی یک چهره نظامیــامنیتی و متهم به اختلاسهای کلان، با نام «تراکتور آذربایجان» به نماد تفرقهافکنی در ایران تبدیل شده است.
همهچیز از سال ۱۳۷۹ آغاز شد؛ زمانی که ناصر شفق، از فرماندهان سپاه پاسداران و چهره متهم به اختلاس از بنیاد مستضعفان، مالکیت باشگاه را از کارخانه تراکتورسازی ایران خرید. در سال ۱۳۸۸، همزمان با اعتراضهای مردمی آن سال به نتایج انتخابات ریاستجمهوری، کارخانه تراکتورسازی و باشگاه فوتبال آن به سپاه عاشورای آذربایجان شرقی، یگان نظامیــامنیتی سپاه در این استان و از عوامل اصلی سرکوب اعتراضها در تبریز، واگذار شد.
از آن مقطع، علاوه بر قرار گرفتن کارخانه تراکتورسازی در فهرست نهادهای تروریستی ایالات متحده آمریکا، باشگاه تراکتور نیز عملا به یکی از بازوهای نفوذ امنیتی در فوتبال ایران بدل شد؛ مسیری که سرانجام در سال ۱۳۹۶ با واگذاری کامل مالکیت باشگاه به محمدرضا زنوزی مطلق، گستردهتر شد و همان الگوی حکومتی «تفرقه بینداز و حکومت کن» را برای اجرای سیاستهای نهادهای امنیتی در حوزه فوتبال هم بازتولید کرد.
بهعنوان نمونه، شهریور ۱۳۸۹ در سفر پرسپولیس تهران به تبریز با هدایت علی دایی و کاپیتانی کریم باقری، دو اسطوره اردبیلی و تبریزی فوتبال ایران، گروه قابلتوجهی از افرادی که به ورزشگاه فرستاده شده بودند بارها به کریم باقری توهین کردند، شعارهای تجزیهطلبانه سر دادند، پرچمهای ترکیه و جمهوری آذربایجان را به اهتزاز درآوردند، پرچم ارمنستان را آتش زدند و در جریان مسابقه، با پرتاب سنگ به سمت نیمکت پرسپولیس، فضای بازی را متشنج کردند؛ آنچه باعث شد علی دایی در نشست خبری پس از مسابقه، با انتقاد صریح از این رفتارها، خطاب به خبرنگاران بگوید: «اینجا ایران است، آذربایجان مال ایران است. اینکه عدهای برای اهدافی غیر فوتبالی به ورزشگاه میآیند، بحث دیگری است.»
کریم باقری، گلزنترین هافبک تاریخ فوتبال ملی جهان و دستیار اوسمار ویرا، سرمربی پرسپولیس، هم هفته گذشته در واکنش به فحاشی تعدادی از هواداران تراکتور علیه او در دیدار جام حذفی، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که این رفتارها برای او تازگی ندارد و یادآوری کرد «احساس شرمندگی» را سالها پیش، زمانی تجربه کرد که «در کنار علی دایی در تبریز با توهین و بیاحترامی مواجه شد» و افزود که این قبیل حملات بخشی از تجربه تکرارشونده او در مسابقات مقابل تراکتور بوده است.
او با اشاره به نقش مدیران باشگاه تراکتور در شکلگیری و تداوم این فضا، تاکید کرد: «باشگاهها فقط مسئول نتیجه نیستند، آنها در قبال پیامهایی که از سکوها منتقل میشوند، هم مسئولاند. وقتی مرزهای اخلاق بهروشنی ترسیم نشود، این رفتارها تکرار و تشدید میشوند.»
محمدرضا زنوزی مطلق، مالک باشگاه تراکتور، از اصلیترین حامی مالی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ بود که پس از پیروزی پزشکیان، دامنه نفوذ سیاسی و امنیتیاش در ساختار جمهوری اسلامی بهطور محسوسی گسترش یافت.
مجموعهای از پروندههای تراکتور طی یک سال و نیم گذشته، از جمله خودداری فدراسیون فوتبال از صدور حکم محرومیت برای دروازهبان تراکتور بهدلیل فسخ غیرقانونی قرارداد با پرسپولیس، نادیده گرفتن قانون سقف قراردادهای برای تراکتور، صدور احکام انضباطی سبک یا نبود برخورد موثر با شجاع خلیلزاده و خداداد عزیزی به دلیل رفتارهای غیراخلاقی، تهدید علنی مهدی تاج، رئیس فدراسیون به افشای پروندههای مالی یا بخشش ناگهانی محرومیت هواداران تراکتور، این تصویر را تقویت کرده که زنوزی با اتکا به پیوندهای سیاسی و امنیتی خود، عملا فدراسیون فوتبال را به استخدام خود درآورده و به یکی از بازیگران اصلی و تعیینکننده فوتبال ایران بدل شده است.
حمایتهای فراقانونی از باشگاه تراکتور در فصل گذشته موجب شد که میان هواداران دو تیم پرسپولیس و تراکتور بهتناوب تنشهایی شدید دربگیرد. به طوری که درگیریهای گسترده در دیدار سال گذشته دو تیم در تهران، به نابینا شدن یکی از هواداران پرسپولیس انجامید. در دیدار اخیر دو تیم در جام حذفی هم که کمیته استیناف فدراسیون بهطور ناگهانی محرومیت هواداران تراکتور را لغو شد، ورزشگاه «یادگار امام» تبریز بار دیگر صحنه سر دادن شعارهای رکیک علیه تمامیت ارضی ایران، بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس و حتی اعضای خانواده آنان شد.
نکته قابلتوجه آنکه دامنه این شعارها به دیدار مستقیم دو تیم نیز محدود نماند و در مسابقه روز دوشنبه تراکتور مقابل الدحیل در لیگ نخبگان آسیا هم بخشی از هواداران این تیم، که بنا به گفته برخی اهالی تبریز، شماری از آنان بسیجی و وابسته به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامیاند، با سر دادن شعارهایی علیه شاهزاده رضا پهلوی، محبوبترین رهبر سیاسی مخالفان جمهوری اسلامی، تلاش کردند حمایت سیاسی خود از حاکمیت را در قالب سکوهای فوتبال به نمایش بگذارند.
در مجموع، آنچه امروز در سکوهای ورزشگاه خانگی تراکتور دیده میشود، نه حاصل شور طبیعی هواداری، بلکه محصول سالها مدیریت سیاسی، امنیتی و غیرشفاف بر باشگاهی است که زمانی نماد فوتبال مردمی در آذربایجان شرقی بود.
تداوم چشمپوشی نهادهای ناظر، برخوردهای انضباطی گزینشی و پیوند فزاینده باشگاه با ساختار قدرت، تراکتور را از یک تیم ورزشی به مسئلهای فراتر از فوتبال بدل کرده است و حالا به نظر میرسد این باشگاه تنها زمانی میتواند به ماهیت فوتبالی و مردمی خود بازگردد که نظام جمهوری اسلامی دیگر بر ایران حاکم نباشد.






